به گزارش خبرنگار رکنا، هفته گذشته، استان کرمانشاه شاهد وقوع سه جنایت خانوادگی تلخ و خونین بود که در پی اختلافات عمیق خانوادگی و مسائل ناموسی رخ دادند.

این جنایات، که هر 3 با استفاده از سلاح گرم صورت گرفتند، نه تنها خانواده‌های قربانیان را داغدار کردند، بلکه افکار عمومی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده و زنگ خطر جدی درباره ریشه‌های خشونت در جامعه را به صدا درآوردند.

در ادامه، جزئیات این 3 حادثه تلخ و بررسی عواملی که به بروز این جنایات انجامید، ارائه می‌شود:

حادثه اول: پایان خونین اختلافات داماد و پدرزن

پنجشنبه 25 اردیبهشت، قتل با سناریوهای مشابه در کرمانشاه رخ داد. در این جنایت، یک داماد با موتورسیکلت و کلاه کاسکت به خانه پدرزنش رفت و پس از شلیک‌های متعدد، او را به قتل رساند.

این داماد، که پس از ارتکاب جرم سعی داشت از صحنه بگریزد، در عملیاتی گسترده توسط پلیس دستگیر شد. در بازسازی صحنه جرم، او اعتراف کرد که اختلافات ناموسی و خانوادگی او را به این جنایت سوق داده است.

حادثه دوم: دامادی خشمگین و شلیک‌های مرگبار

این حادثه که روز جمعه 26 اردیبهشت در شهر کرمانشاه رخ داد، یک داماد خشمگین با اسلحه گرم وارد خانه خانواده همسرش شد. این درگیری که پس از یک مشاجره لفظی آغاز شد، به فاجعه‌ای خونین ختم شد. در این حمله، همسر و برادرزن متهم جان خود را از دست دادند و پدرزن نیز به شدت مجروح شد.

به گفته پلیس، متهم که ساعاتی پس از حادثه دستگیر شد، در بازجویی‌های اولیه اختلافات خانوادگی و مسائل ناموسی را انگیزه خود عنوان کرده است. این حادثه موجی از ترس و نگرانی را در میان مردم محلی ایجاد کرد.

حادثه سوم: خشم پدر غیرتی علیه پسر

روز شنبه 29 اردیبهشت در شهرستان گیلان‌غرب به وقوع پیوست، پایانی تلخ‌تر و پیچیده‌تر داشت.

در این جنایت، یک پدر در جریان مشاجره با پسرش که درگیر رابطه‌ای عاشقانه بود، به دلیل مخالفت با این رابطه، در اوج خشم دست به اسلحه برد و پسرش را به قتل رساند.

بررسی‌های اولیه نشان داد که این حادثه نیز در سایه اختلافات خانوادگی و باورهای سنتی رخ داده است.

نگاه کارشناسانه به این جنایت های خانوادگی

کارشناسان معتقدند که فرهنگ سنتی و حساسیت‌های ناموسی، در کنار ضعف در مدیریت خشم و عدم دسترسی به خدمات مشاوره‌ای، از مهم‌ترین عوامل دخیل در این جنایات بوده‌اند. به گفته تحلیلگران، باورهای ریشه‌دار درباره مسائل ناموسی که اغلب بدون آموزش‌های مناسب تعدیل نشده‌اند، می‌توانند به بحران‌های جدی منجر شوند.

از سوی دیگر، نبود مراکز مشاوره و سیستم‌های حمایتی روان‌شناختی کافی در مناطق مختلف، افراد را در مواجهه با بحران‌های خانوادگی بی‌پناه کرده و آن‌ها را به سمت انتخاب‌های خشونت‌آمیز سوق می‌دهد.

این حوادث، علاوه بر صدمات جبران‌ناپذیر به خانواده‌ها، پیامدهای گسترده‌ای برای جامعه به همراه داشته است. افزایش احساس ناامنی، کاهش اعتماد عمومی و گسترش شکاف‌های اجتماعی از جمله پیامدهای این جنایات عنوان شده‌اند.

با وقوع این حوادث، ضرورت توجه فوری به مسائل فرهنگی، اجتماعی و روانی بیش از پیش احساس می‌شود. کارشناسان خواستار اقدام جدی از سوی نهادهای مسئول برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی از طریق آموزش، تقویت خدمات مشاوره‌ای و اصلاح باورهای سنتی شده‌اند.

این جنایات بار دیگر اهمیت برنامه‌ریزی و نظارت دقیق در حوزه اجتماعی و فرهنگی را به مسئولان یادآوری کرده و جامعه را به بازنگری در شیوه‌های مدیریت اختلافات خانوادگی دعوت می‌کند.