به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سیدرضا مومنی، امدادگر هلال احمر ، از آن روز تلخ می‌گوید؛ روزی که پادگان دوکوهه در غرب تهران، هدف پرتابه های اسرائیل قرار گرفت. او در گفت‌وگو با رکنا گفت: «در نخستین دقایق، تیم‌های ارزیاب ما به محل اعزام شدند. به‌محض دریافت گزارش اولیه، به‌عنوان فرمانده میدان، تیم‌های پشتیبان را راهی محل حادثه کردم. امدادگران درگیر عملیات جست‌وجو و نجات بودند که حمله‌ موشکی دوم، ناگهان منطقه را درنوردید. دو نفر از امدادگران که به محل انفجار نزدیک تر بودند شهید شدند. خودم و چند تن دیگر نیز مجروح شدیم؛ موج انفجار و ترکش‌ها امان نداد. من به‌شدت به سمت دیوار و جدول کناری پرتاب شدم و از ناحیه کمر آسیب دیدم. سه مهره‌ام شکست. در آن عملیات، چهار نفر مجروح شدیم. برخی از همکاران دچار موج‌گرفتگی شدند، پرده گوششان پاره شد و دچار آسیب‌های جدی دیگری شدند.»

سیدرضا مومنی گفت: «در بمباران دوم که فاصله‌اش با ما کمتر از 40 متر بود، همان همکارانی که در نزدیکی محل حادثه بودند، شهید شدند. حتی یک خودروی آمبولانس ما هم هدف قرار گرفت. دشمن، فریبکارانه، نخست یک اصابت انجام می‌داد و وقتی نیروهای امدادی به محل می‌رسیدند، حمله دوم را آغاز می‌کرد.»

این امدادگر هلال احمر گفت: «روز حادثه، با وجود درد شدید کمر، تصور می‌کردم یک کوفتگی ساده باشد. فردای آن روز، دوباره در عملیات پادگان شهید بروجردی شرکت کردم. همان سناریو تکرار شد. پس از حمله اول، با تجربه تلخ روز قبل، تصمیم گرفتم سریع‌تر محل را ترک کنم، اما پایم توان نداشت، زمین‌گیر شدم و آسیبم شدیدتر شد.»

اما ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ مومنی با وجود درد، تا غروب آن روز به اداره رفت، دوش گرفت، لباس عوض کرد و سعی کرد عادی به نظر برسد. او در ادامه گفت: «اما شب که خواستم به آسایشگاه بروم تا کمی استراحت کنم و برای عملیات های احتمالی آینده آماده شوم، حمله عصبی به سراغم آمد؛ لرزش شدید، تنگی نفس، حس خفگی و دردی وحشیانه در ناحیه کمر. همکارانم به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان رساندند.»