از برگه های کوپنی که گم میشد تا وصیت برای به آتش کشیدن پرچم آمریکا

 از برگه های کوپنی که گم میشد تا وصیت برای به آتش کشیدن پرچم آمریکا
  در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند من ضدآمریکایی و تابع ولایت فقیه هستم.

شهید محمد رسول رضایی محصلی که با دستکاری در شناسنامه اش عازم جبهه های حق علیه باطل شد.

شهید رضایی متولد تیر ماه 1353 در اسد آباد همدان است که در تاریخ دی ماه 1366 در منطقه ماووت عراق و در عملیات بیت المقدس 2 به شهادت می رسد.

این شهید در گلزار شهدای اسدآباد آرامیده است.

شهید محمد رسول رضایی 13 ساله بود که با دستکاری در شناسنامه اش عازم جبهه شد. شهید "محمدرسول" در دومین اعزام خود با شرکت در عملیات بیت‌المقدس ۲ در ۳۰ دی‌ماه ۱۳۶۶ در ارتفاعات‌ غرب‌ شهر ماووت‌ عراق‌ به فیض شهادت نائل آمد. ماووت یکی از روستاهای سلیمانیه عراق است و ارتفاعاتی سرد و کوهستانی به خصوص در فصل زمستان دارد که همیشه پوشیده از برف و یخبندان است.

برگه های کوپنی که گم میشد

مادر شهید محمد رسول رضایی در بیان خاطره ای از فرزند شهیدش اینگونه روایت می کند؛ آن زمان چون گاز نبوده، مردم از بخاری‌های نفتی برای گرمایش استفاده می‌کردند و برای تهیه آن باید در صف‌های طولانی منتظر می‌ماندند و چون پدر محمدرسول مغازه داشت و نمی‌توانست مغازه را رها کند، به همین دلیل او برای تهیه نفت می‌رفته، اما هربار که برمی‌گشته، می‌گفت پول یا کوپن را گم کرده‌ام و چندبار هم از سوی پدرش تنبیه شده است.

یک‌بار پدرش بدون اینکه محمدرسول متوجه شود دنبالش می‌رود، می‌بیند او پول را می‌دهد و نفت را می‌گیرد، اما می‌بیند او به منزل پیرزنی می‌رود که فرزندی ندارد و مستضعف است و متوجه می‌شود محمدرسول هربار نفت را به او می‌داده است.

یکی از نزدیکان شهید نیز با این مضمون خاطری از وی روایت می کند؛ محمدرسول دوستی داشت که پدرش از داربست افتاده و پایش می‌شکند، مادرش می‌بیند محمدرسول هربار غذایش را نصف می‌کند و مقداری از آن را کنار می‌گذارد، وقتی جویا می‌شود، می‌گوید پدر دوستم پایش شکسته و نمی‌تواند سر کار برود و تا وقتی که پای پدرش خوب شود، من برای دوستم غذا می‌برم.

نگاه شهید محمد رسول رضایی به موسیقی که خواننده زن اجرا می کند نیز جالب توجه است. در این زمینه خاطره ای از شهید وجود دارد .

در این خاطره آمده است؛ در سفری که با یکی از دوستانش به کرمانشاه داشت، زمان برگشت دیروقت می‌شود و سوار یک ماشین می‌شوند و راننده ترانه گذاشته بود، به راننده می‌گوید ما رزمنده هستیم و صدای خواننده زن گوش نمی‌دهیم، راننده می‌گوید پس پیاده شوید، آن‌ها هم در تاریکی شب و بیابان خطر را به جان می‌خرند و پیاده می‌شوند، فقط بخاطر اینکه به آن ترانه گوش ندهند.

نحوه پیدا شدن وصیت نامه شهید محمد رسول رضایی نیز از زبان مادر شهید اینگونه است؛ خانواده محمدرسول خیلی تلاش می‌کنند تا وصیت‌نامه‌ای از شهید پیدا کنند، در ابتدا فکر می‌کردند شاید هیچ وصیت‌نامه‌ای ننوشته باشد، از قضا روزی دوست محمدرسول را می‌بینند که می‌گوید خبر دارد که محمدرسول وصیت‌نامه خود را نوشته است، مادر شهید همه‌جا را می‌گردد، اما وصیت‌نامه را پیدا نمی‌کند.

 شهید محمد رسول رضایی

از آنجا که مادر محمدرسول هرگاه دلتنگ پسرش می‌شده، سوره یاسین را می‌خوانده، این بار تصمیم می‌گیرد سوره یوسف را بخواند، وقتی قرآن را باز می‌کند و به سوره یوسف می‌رسد، وصیت‌نامه محمدرسول را می‌بیند و این وصیت‌نامه یک وصیت تاریخی شد که هرسال موقع سالگرد شهید در گلزار شهدای اسدآباد به وصیتش عمل می‌کنند.

فرازی از وصیت نامه شهید رضایی نیز در ادامه می آید؛ در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند من ضدآمریکایی و تابع ولایت فقیه هستم.

مطالب خواندنی سبک زندگی را در خوشه خبر از دست ندهید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها