شقایق دهقان: در سن 15 سالگی سوار دوچرخه شدم و رفتم مدرسه برای اینکه فکر می‌کردم کار اشتباهی نیست و بعد دعوام کردن و تعجب کردم از اینکه چرا من و دعوا کردن +ویدئو

شقایق دهقان: در سن 15 سالگی سوار دوچرخه شدم و رفتم مدرسه برای اینکه فکر می‌کردم کار اشتباهی نیست و بعد دعوام کردن و تعجب کردم از اینکه چرا من و دعوا کردن +ویدئو
  ساعد نیوز: بُرشی از گفتگوی تی وی پلاس با بازیگری که سال ها با نقش هایش خاطره داریم. شقایق دهقان در گفتگوی صمیمی اش در برنامه مادمازل شبکه تی وی پلاس، که چند سال پیش اتفاق افتاد، از سبک زندگی و خط فکری متفاوت و منحصربفرد خودش برایمان حرف زد.

به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعد نیوز، شقایق دهقان متولد 4 اسفند 1357 در آلمان ، بازیگر سینما و تلویزیون است.تا مقطع دیپلم بیشتر نخواند اما وارد کلاس های عروسک گردانی شد سپس بازی در تئاتر را تجربه کرد و با سریال پاورچین به شهرت رسید و حالا یک فرزند دارد.بخاطر تحصیلات پدر در شهر گیسن آلمان به دنیا آمد تا اینکه از 3 ماهگی به ایران بازگشتند و بخاطر شغل پدر به مدت شش سال در شهر ساری ساکن بودند.

دو خواهر و یک برادر کوچکتر هم دارد و از سمت مادری اصالت اش بختیاری می باشد.

شقایق دهقان: من اگه فکر کنم که چیزی خط قرمزه ازش رد نمی‌شم یه چیزایی هستش که توی قانون ما درسته توی شرع تو رف همه چی درسته بعد اون وقت می‌بینی از نظر جامعه مثلاً یهو میشه یک چیزی که نباید در موردش صحبت کرد نه من مثلا در سن 15 سالگی سوار دوچرخه شدم و رفتم مدرسه برای اینکه فکر می‌کردم کار اشتباهی نیست و بعد دعوام کردن و تعجب کردم از اینکه چرا من دعوا کردن که من با دوچرخه اومدم مدرسه برای اینکه از نظر خودم ایرادی نداشت اگر فکر میکردم که مثلاً چیز بدیه این کارو نمی‌کردم آدم وقتی جوونه یه ذره شهامتش بیشتره یه ذره ترسش کمتره یه ذره بیشتر ریسک میکنه نه من الان 9 شبم بهم بگم مثلاً پیاده از اینجا برو تا اونجا نمیرم میترسم ولی خب وقتی که جوون‌تر بودم جوون‌تر که میگم چون کارم از سن 18 19 سالگی شروع کردم آره برام مهم نبود 12 شب کار تموم شد من پیاده میومدم خونه آره نه اون میگم شاید یه مقدار به بالا رفتن سن برمیگرده

مجری: بزرگترین دیوانگی که تو این دختری که مدام هم تاکید داره که خط قرمزهای ذهنی خودش رو تا امروز رد نکرده مرتکب شده چی بوده و اصلاً دختری بودی که دیوانه سریع بکنی

دهقان: نه هیچ وقت نه خیلی محتاط بودم من دلم نمی‌خواست برای کسی دردسر درست بکنم یعنی من مثلا سعی میکنم مریض نشم هیچوقت خونوادم به من میخندن میگن شقایق عاشق خودشه ولی واقعا دلم میخواد که آره دیگران رو به زحمت نندازم مثلاً کسی مجبور نشه به خاطر بیماری من از من از وقتش بزنه مثلا از من مراقبت کنه برای اینکه من فکر می‌کنم آدم‌ها در قبال خودشون وظیفه دارند مادرم من می‌بایست حالم خوب باشه که بتونم به خونوادم رسیدگی بکنم آره برای همینم شاید اونایی که خطر می‌کنن اونایی که کارهای جسورانه می‌کنند اون‌هایی که مثلاً میرن یهو شغل‌های سخت عجیب غریب دارن یا ورزشکارهایی که مثلاً میرن سراغ ورزش‌های مثلاً خطرناک اونا کسایی هستن که یه ذره این بی پروایی رو تو خودشون دارند میدونی شاید که اتفاقاً خودشونو مهم‌تر می‌دونن تا اینکه وظیفه خودشونو در قبال دیگران

اخبار و حواشی چهره‌های مطرح را در خوشه خبر دنبال کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها