فیلم گزارش را اینجا ببینید
عصر ایران ــ مردانی که در خانه دست به خشونت میزنند، در خیابانها جسورتر میشوند. این واقعیتی تلخ است که بار دیگر با قتل الهه حسیننژاد، دختری ۲۴ ساله، به اثبات رسید. به گزارش سعدنیوز، همسر بهمن فرزانه، مردی با سابقه
خشونت خانگی و پرونده کیفری، سالها زیر ضربات مشت و لگد و در سایه تحقیر زندگی کرده است. او بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت و سهمش از زندگی تنها خشونت و توهین بود. اما این رفتار خشونتآمیز تنها به خانه محدود نماند و به خیابانها کشیده شد.
الهه حسیننژاد، کارمند یک سالن زیبایی در سعادتآباد، روز چهارم خرداد ۱۴۰۵ پس از پایان کار به سمت خانهاش در اسلامشهر حرکت کرد. او در میدان آزادی سوار خودروی بهمن فرزانه شد و حوالی میدان نماز به خانوادهاش خبر داد که نزدیک خانه است، اما هرگز به مقصد نرسید. بهمن فرزانه، که پیشتر همسرش را بارها مورد ضرب و شتم قرار داده بود، الهه را به قتل رساند. او در دفاع از خود مقاومت کرد، اما قاتل با چندین ضربه چاقو به سینهاش، جان او را گرفت و پیکرش را در بیابانهای اطراف تهران رها کرد. انگیزه قتل هنوز مشخص نیست؛ سرقت گوشی یا تجاوز.
خانواده الهه روزها سرگردان و نگران به دنبال خبری از دخترشان بودند و بارها به پلیس و رسانهها مراجعه کردند. سرانجام هفته بعد خبر تلخ رسید: الهه کشته شده است. پیکر او روز جمعه در آرامستان دارالسلام اسلامشهر در فضایی امنیتی و بدون اجازه مصاحبه به خانواده، به خاک سپرده شد. مادر الهه در سکوت و با اشک دخترش را بدرقه کرد.
الهه دختری بود که در جوانی برای استقلال اقتصادی و حمایت از خانوادهاش تلاش میکرد. او دغدغههای اجتماعی داشت و آرزوی زندگی عادلانهتری را در سر میپروراند، اما خود قربانی ناامنی و بیعدالتی شد. شاید هر روز استرس بازگشت به خانه را داشت، اما هرگز تصور نمیکرد سرنوشتش اینگونه رقم بخورد.
بهمن فرزانه اکنون در بازداشت است و به قتل اعتراف کرده. همسر او، که سالها قربانی خشونت خانگی بود، حالا برای اولین بار پس از سالها احساس آرامش میکند. اما پرسشها باقی است: چرا مردی با سابقه خشونت و پرونده کیفری آزادانه در جامعه حضور داشت؟ چرا پلیس در ردیابی الهه تأخیر کرد؟ چرا برای جان زنان اقدامی نمیشود، در حالی که برای جابجایی پیامک هشدار ارسال میشود؟
لایحه منع
خشونت علیه زنان، که میتوانست حمایت قانونی از زنان در خطر را تضمین کند، سالها در انتظار تصویب بود، اما به تازگی توسط دولت از مجلس پس گرفته شد. زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، اظهار داشت: «هنوز در وضعیتی هستیم که میزان خشونت و همسرآزاری علیه زنان ۳۰ برابر مردان است. متأسفم که این دادهها محرمانه نگه داشته شده و برخی مدعیاند خشونت علیه زنان وجود ندارد.»
پس از این فاجعه، بسیاری از زنان تجربههای آزار در تاکسیها و خودروهای شخصی را روایت کردند. اما این روایتها اغلب با واکنشهایی مانند «زن نباید با راننده صحبت کند» یا «نباید شب سوار تاکسی شود» مواجه میشود؛ پاسخهایی که صورتمسئله را پاک میکنند. حال آنکه نظام حقوقی و سیاسی باید متأثر از این فجایع، امنیت زنان و دختران را به مطالبهای ملی تبدیل کند.
برای الهه دیر شد، اما شاید برای دیگران نه الهه تنها قربانی نیست. هر روز زنان و دختران در سکوت قربانی خشونت میشوند و قانون یا وجود ندارد یا پر از خلأ و تبعیض است. وقتی قانون از زنان حمایت نکند، قاتل همیشه یک قدم جلوتر است. برای الهه دیر شد، اما شاید برای دیگران هنوز فرصت باشد.