به گزارش تجارت نیوز، بازار این روزها بر رفتارهای سیاسی توجه دارد هرچند برخی نمادهای کوچک که از نظر بنیادی موقعیت خوبی دارند و معاملات متعادل تری را دنبال می کنند.
جریان ریسک سیاسی دوباره بورس را سرخ پوش کرد، وقتی بازار با تردید مواجه میشود اولین فاز احتیاط است و در فاز احتیاط جریان پول نمادهای شاخص ساز را رها میکند و دوباره کوچکها جان میگیرند و الان تا حدودی توجه جریان پول به سهمهای کوچکتر است. سهامداران بازار در لابلای خبرهای سیاسی بی توجه به وضعیت بنیادی رفتار میکنند. برخی ترجیح دادند از ترس تحولات تلخ غیرقابل پیشبینی و اتفاقات ناگهانی کمی وزنه فروش سهم خود را سنگینتر کنند. از سوی دیگر برخی در سمت خرید نمادهای کوچک فعال بودند که نقش صندوقهای حمایتی و برخی حقوقیها و صندوقهای اهرمی بیشتر بود. آنها به این نکته اشاره میکنند که قرار مذاکرات گذاشته شده و به نظر منطقی است که مثل دفعات گذشته، فضا، فضای تهدید قبل و لبخند بعد باشد و خراب شدن آن کمی دور از ذهن است.
از همین رو شاید این بار صفر و یکی شدن و یا موفقیت و عدم موفقیت مذاکرات، موضوع سناریوسازی بازار شود و بسیاری روی این سناریو اقدام به خرید و یا فروش سهم داشته باشند. با اعلام زمان مذاکرات که احتمالاً هفته بعد خواهد بود، دوباره این شرطی شدن و این احتیاط و محافظهکاری در بازار بالا گرفته و حجم کم میشود و عدم خرید بیشتر و حتی برخی اقدام به فروش در بازار خواهند کرد که رگههای این موضوع را از چهارشنبه هفته پیش در بازار شاهد بودیم اما این تمام ماجرا نیست نقطه تلاقی اتفاقات فعلی با تحولات بنیادی هم یکی دیگر از جذابیتهای بازار شده است.
بخش بزرگی از جریان پول اثرگذار در بازار در اختیار صندوقها و حقوقیهای بزرگ قرار دارد که مبنای خرید آنها بیشتر گزارشهای تحلیلی و جریان سودآوری است. منبع این تحلیلها نیز قطعاً صورتهای مالی و در نهایت کدال خواهد بود. این که برخی از افراد در بازار مدام گلایه میکنند که چرا فلان سهم رشد نکرد و آن یکی رشد کرد و مواردی از این دست قطعاً به همین موضوع باز میگردد که پایه تحلیلی و بنیادی برخی شرکتها این جریان پول قوی را به سمت آنها سوق میدهد.
مقایسه شرکتها شاید از بعد نموداری با سقف ۹۹ منطقی باشد اما از نظر بنیادی همه چیز را باید با فضای حال در نظر گرفت. در فضای مثبت سیاسی و در کوران اتفاقات منفی، شرکتهایی مسیر خود را درست و دقیق طی میکنند که در مسیر صحیح بنیاد و ارزندگی قرار داشته باشند. فراموش نکنید حتی در بدترین شرایط سیاسی که بسیاری قصد فرار از بازار را دارند سهمهای بنیادی هستند که به سهامداران فرصت خروج میدهند نه پروژه بازی و سهمی که سود و زیان آن روی آسمان است.
در مجموع در بازار این روزها بر رفتارهای سیاسی توجه دارد به نظر دنبال کردن این شرایط میتواند فضای بازار را ملتهب تر کند. البته یک نکته را در نظر داشته باشید که وقتی بازار در بازدهی بالا در مدت کوتاه قرار میگیرد و یک رشد مقطعی را دارد چه تحولات بنیادی و چه رویدادهای سیاسی اگر مطابق میلش رفتار نکند فشار فروش بر او غلبه کرده و فضا را به شکل دیگری تغییر میدهد. این موضوع را در نظر داشته باشید که میزان بازدهی میتواند قابلیت مهمی برای تصمیمگیری در بازار باشد و هیجان فروشها را در مقاطع این چنینی بالا میبرد.
رفتار محتاطانهی معاملهگران در شرایطی که ابهامات سیاسی و اقتصادی بر فضای بازار سایه افکنده، چندان دور از انتظار نیست. مذاکرات ایران و آمریکا، نوسانات نرخ ارز، و سیاستهای کلان اقتصادی، عواملی هستند که بازار را در وضعیت انتظار قرار دادهاند. با این حال، آنچه حائز اهمیت است، تابآوری بازار در برابر فشار فروش و حفظ ارزش معاملات در سطحی بالاتر از ۱۵ هزار میلیارد تومان است؛ عددی که بهجای نشان دادن رکود مطلق، بیانگر پویایی نسبی بازار است.
بازار با عدم تعادل مواجه شده است؟
افت شاخصها همزمان با تغییر جریان سرمایه، نشان از واکنش سریع بازار به متغیرهای سیاسی دارد. هرچند رشد نرخ ارز و انعکاس آن در صندوقهای طلا، قدرت اثرگذاری انتظارات تورمی را در بازارهای مالی کاهش داده است با این حال، نباید فراموش کرد که در دورههای مشابه، مانند سالهای ۹۱ و ۹۷، بازار سرمایه در بزنگاه فشار تحریمها و نرخ بهرهی پایین، به مقصد اصلی نقدینگی تبدیل میشود هرچند تهدیدهای سیاسی از نظر روانی بازار را بهم ریخته است.
البته باید توجه داشت که تفاوت امروز با چند سال پیش در این است بازار، بهجای پیشخور کردن توافقات، به دنبال تحقق واقعی و اثر عملی آنهاست. اصلاحات قیمتی قابل توجه، زمینه را برای رشد مبتنی بر تحلیل و سودآوری فراهم میکند. هرچند نمیتوان به تغییرات بازار در نتیجه ورود صندوقهای اهرمی بی توجه بود.
سینا رهبر شهلان کارشناس بورس در گفتگو با خبرنگار بازار اظهار کرد: با ایجاد رشد ناتراز در بازار، صندوقهای اهرمی شکل گرفتند، سپس با اعطای اعتبار توسط بازارساز، تقاضا برای همین صندوقها افزایش یافت. اما در طرف مقابل، بازار با عدم تعادل مواجه شد و سهام مستعد رشد تحت فشار قرار گرفت. نتیجهی این روند، وضعیتی است که امروز مشاهده میکنیم.
وی افزود: کارمزد مدیران این صندوقها باید مشروط شود به روزهایی که قیمت تابلو کمتر از ۹۸ درصد NAV نباشد. در حال حاضر، ارکان مدیریتی بدون توجه به وضعیت بازار، کارمزدهای روزانهی سنگین خود را دریافت میکنند. تا زمانی که این منافع تغییر نکند، اصلاحی در روند بازار رخ نخواهد داد.
رهبر شهلان ادامه داد: در صورت ایجاد چنین اصلاحاتی، نهتنها بازار از عدم تعادل خارج خواهد شد، بلکه خود صندوقهای اهرمی نیز از صف فروش ناشی از حباب منفی نجات پیدا خواهند کرد. این رویکرد میتواند به ایجاد ثبات و کنترل منطقیتر در جریان معاملات کمک کند.
با قرار گرفتن بورس در حاشیهی بازارهای موازی، هر سیگنال مثبت و قابل اتکایی میتواند محرک ورود نقدینگی باشد. اما این چرخش تنها در صورتی محقق خواهد شد که سیاستگذاریها ثبات نسبی پیدا کنند، ریسکهای غیراقتصادی کاهش یابند، و سرمایهگذاران نسبت به چشمانداز سودآوری صنایع، اطمینان بیشتری کسب کنند. اگرچه افت شاخصها و خروج پول حقیقی، نشانهای برای ارزیابی ریسکهاست، اما بازار سرمایه هنوز از منظر بنیادین ظرفیت رشد دارد. مسیر دشوار است، اما همچنان امکان حرکت رو به جلو وجود دارد. بورس شاید آرام گرفته باشد، اما خاموش نشده است.
منبع: بازار