همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: خانواده این گروه از نوجوانان، علاقه خود را به آنان تحمیل کرده و آنها را خواسته یا ناخواسته مجبور کردهاند تا در رشتهای تحصیل کنند که باب میلشان نیست. مثلا نوجوانی به رشته پزشکی علاقه نداشته، اما پدرش عاشق پزشکی بوده و آن نوجوان هم به احترام پدر، چند سالی است پشت کنکور مانده تا بلکه بتواند پزشک شود؛ آن هم پزشکی علاقهمند به پدر و بیعلاقه به رشتهاش.
بیشتر بخوانید:
حالا ۳۰سال از تهیه این گزارش گذشته و تصور کنید آن نوجوان هم در رشته مورد علاقه پدرش قبول شده و احتمالا بعد از گذشت ۳۰سال، پزشکی شده و در یکی از بیمارستانهای بزرگ شهر مشغول بهکار است. اگر خدای ناکرده شما امروز بیمار شدید و به بیمارستانی مراجعه کردید و به پزشکی برخوردید که با بیمیلی شما را معاینه میکند و قبل از اینکه شرح بیماری خود را بگویید، برایتان نسخه مینویسد، بدانید و آگاه باشید این پزشک، همان نوجوان ۳۰سال پیش است که هیچ علاقهای به رشتهاش نداشته و اگر مهندس، معلم، فروشنده یا تاجری علاقهمند به رشتهاش میشد، حالا زندگی برای او، ما و جامعهاش، زیباتر میشد.