پوستکوگلو: کاش پدرم این قهرمانی را میدید

آنگه پوستکوگلو، سرمربی تاتنهام، آرزو داشت پدرش در قید حیات بود و قهرمانی پسرش در رقابتهای لیگ اروپا را میدید.
به گزارش "ورزش سه"، آنگه پوستکوگلو پس از رساندن تاتنهام به قهرمانی در لیگ اروپا در دومین فصل حضورش، در نشست خبریای پر از احساسات درباره انگیزهاش، خانوادهاش و از دست دادن پدرش صحبت کرد؛ مردی که او را در این مسیر الهامبخش خودش معرفی کرد.
مربی ۵۹ ساله استرالیایی که پدرش، جیم، در سال ۲۰۱۸ و در زمان هدایت یوکوهاما مارینوس درگذشت، گفت که همچنان حضور معنوی پدرش را در کنار خود حس میکند.
پوستکوگلو در ابتدای صحبتهای خود گفت:«در نهایت، به همسر زیبایم، پسرانم، خانوادهام و دوستانم تبریک میگویم... همه آنها الهامبخش من هستند.»
وقتی از او درباره پدرش سؤال شد، پاسخ داد:«او هنوز همراه من است. صدایش همیشه در ذهنم هست. وقتی سنم بالاتر میرود، بعضی وقتها در آینه به خودم نگاه میکنم و چهرهاش را میبینم، که صادقانه بگویم، ترسناک است. اما او همیشه همراه من است. مادرم در یونان است، پیش خواهرم و برادرزادههایم. مطمئنم آنها از خوشحالی در پوست خود نمیگنجند. این اتفاق در استرالیا و یونان اهمیت زیادی دارد. من در هر دو کشور خانواده و دوستانی دارم که در تمام مسیر کنارم بودهاند.»

پوستکوگلو سپس درباره فشارهای فصل اخیر در لیگ برتر و تأثیر آن بر خانوادهاش گفت:«من به اندازه کافی قوی هستم که هر چیزی را تحمل کنم، اما خانوادهام آسیب میبینند. آنها بهای این مسیر را پرداختهاند، بهویژه عزیزترینهای زندگیام. آنها میخواهند از من دفاع کنند و من همیشه به آنها میگویم: بهایی است که برای شبهایی مثل امشب میپردازیم.»
او در ادامه با اشاره به حضور خانوادهاش روی زمین چمن پس از بازی گفت:«دیدن چهرههای خندان آنها، برای من نهایت خوشبختی است. چون من در خط مقدم هستم، تمام توجهها به من است، اما آنها هم ناچار هستند همه چیز را همراهی کنند. دیدن آنها روی زمین بازی، لبخندها... خوشحالتر از این نمیتوانم باشم.»
پوستکوگلو همچنین به یادآوری لحظهای پرداخت که در سال ۲۰۲۳ هدایت تاتنهام را برعهده گرفت و آرزو کرد ایکاش پدرش آن لحظه را میدید:«وقتی به سلتیک رفتم، به همسرم گفتم که بالاخره موفق شدم. ایکاش پدرم آن لحظه را میدید. من دیر به اینجا رسیدم اما دوست داشتم فقط یک شب این صحنه را میدید. همه آن فداکاریهایی که کرد، فقط یک شب، میتوانست پسرش را کنار زمین ببیند.»

پوستکوگلو درباره تأثیر تربیت پدرش گفت:«او به من یاد داد همیشه هدفی داشته باشم. گاهی با سختگیری و گاهی با سکوت، اما همیشه راه را نشان میداد. بله، او به من افتخار میکرد، اما همزمان از من ایراد میگرفت که چرا تعویض نکردی، یا چرا اینطور بازی نکردی. این شیوه خاص خودش برای تعریف کردن بود. ما به سنی رسیدهایم که پدرانمان را از دست میدهیم. تنها دلگرمی که میتوانم به دوستانم بدهم این است که آنها هنوز در وجودمان هستند. من در آینه نگاه میکنم، حالت چهرهاش را میبینم، حرفی میزنم و صدایش را میشنوم. آنها با ما ادامه میدهند. هیچ شکی ندارم. پدرم هم در این مسیر با من است... فقط ایکاش میتوانست ببیند که پسرش چه شد.»