معمای همزمانی رشد اقتصادی و فقر در ترکیه

همزمانی انتشار اخبار مربوط به افزایش رشد اقتصادی و افزایش فقر در ترکیه، باعث سردرگمی بخشی از شهروندان این کشور در مورد اخبار و اطلاعات اقتصادی شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، مدتهاست اقتصاد ترکیه حال و روز نامساعدی دارد و حالا این کشور، در فهرست کشورهای در حال توسعه، جایگاه مطلوبی ندارد.
دولت اردوغان، به سختی و با استفاده از دو حربه قدیمی تزریق ارز ارزان به بازار و پرداخت متمم سود سپرده بانکی، توانسته به زحمت قیمت هر 1 دلار آمریکا را در مرز 40 لیره نگه دارد.
این در حالی است که بر اساس پیشبینی بسیاری از تحلیلگران اقتصادی، دلار در ترکیه و تا پایان سال 2025 میلادی، از مرز 44 لیره نیز خواهد گذشت.
با این حال، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه و همچنین مهمت شیمشک وزیر امور مالی و دارایی و سکاندار اقتصاد، اعلام کرده اند که رشد اقتصادی ترکیه به رقم 4 درصد در سال نزدیک شده و این کشور در مسیر خوب و مطلوبی قرار دارد.
به عبارتی دیگر، همزمانی انتشار اخبار مربوط به افزایش رشد اقتصادی و افزایش فقر در ترکیه، باعث سردرگمی بخشی از شهروندان این کشور در مورد اخبار و اطلاعات اقتصادی شده است.
سوال اینجاست: آیا اردوغان و وزیر او، اطلاعات غلط و جعلی ارائه می دهند؟ پاسخ چنین است: خیر! واقعاً اقتصاد ترکیه حتی در دوران بحران نیز رشد کرده و دروغی در کار نیست. ولی مساله اینجاست که مفهوم خاصی به نام رشد اقتصادی یک کشور، الزاماً به معنی ورود جمعیت غالب کشور به رفاه و آرامش نیست!
ممکن است یک کشور دارای رشد اقتصادی باشد، اما باز هم بخش مهمی از شهروندان در فقر به سر ببرند. چرا؟ به این دلیل که تولید ثروت ملی بالا، الزاماً به معنی توزیع عادلانه و برخورداری همگانی شهروندان نیست! در نتیجه ترکیه گرفتار وضعیت خاصی شده که در آن، فقر و رشد، پا به پای هم پیش می روند!
حق با کیست؛ مردم یا دولت؟
از اوایل سال 2025 میلادی، بحران فزاینده اقتصادی در ترکیه با وجود سیاست های ریاضتی شیمشک ادامه داشته و این کشور با چالشهای اقتصادی قابل توجهی دست و پنجه نرم میکند. چرا که آمار رسمی دولت و تجربیات زیسته بسیاری از شهروندان که با فقر و سختی روبرو هستند، به شدت در تضاد است.
طبق گزارش کنفدراسیون اتحادیههای کارگری ترکیه (Türk-İş)، در ژانویه 2025 میلادی آستانه گرسنگی در این کشور به 22 هزار و 325 لیره رسید. این رقم نشان دهنده حداقل هزینه ماهانه برای یک خانواده چهار نفره برای حفظ یک رژیم غذایی سالم و متعادل است. اما خط فقر به مراتب از این بدتر است و به رقم 72 هزار و 88 لیره رسیده است.
آن هم در شرایطی که میلیون ها خانوار ترکیه، درآمدی کمتر از 25 هزار لیره در ماه دارند. به عبارتی روشن، حداقل دستمزد در ترکیه پایینتر از آستانه گرسنگی است و فشار مالی بر بسیاری از خانوارها اعمال می شود.
دادههای موسسه آمار ترکیه (TÜİK) نشان میدهد که در سال 2023 میلادی نزدیک به 14 درصد از جمعیت 84 میلیون نفری ترکیه با فقر شدید دست به گریبان هستند.
نرخ تورم بالا بر قدرت خرید مردم تأثیر مشهودی گذاشته و سرانه مصرف اقلامی همچون گوشت و لبنیات، دست کم 13 درصد در سال، کاهش یافته است. هم اکنون نابرابری درآمد در ترکیه مشهود است و ضریب جینی در سال 2024 به 0.420 افزایش یافته که نشان دهنده شکاف فزاینده بین ثروتمندان و فقرا است.
نکته اینجاست که بر اساس گزارش اقتصادی روزنامه حریت، حتی یک سوم کودکان ترکیه در فقر زندگی میکنند و بسیاری از آنها مجبور به کار برای حمایت از خانوادههای خود هستند و این مساله بر آموزش و رفاه آنها تأثیر میگذارد.
گزارش تفسیری آسوشیتدپرس نشان داده که اقتصاد ترکیه بر روی کاغذ، نشانههایی از رشد را نشان میدهد. ولی مزایا به طور مساوی توزیع نمیشود و بخش قابل توجهی از جمعیت همچنان با مشکلات اقتصادی روبرو هستند.
این همان تفاوت بین رشد و توسعه است. رشد اقتصادی به معنای افزایش کل تولید کالاها و خدمات است (که معمولاً با تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود). اگر تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، مقاماتی نظیر اردوغان میگویند: «ما در حال رشد هستیم!».
اگر چه رشد میتواند به دلایلی مانند افزایش تولید و صادرات اتفاق بیفتد یا با کاهش هزینه های دولت میسر شود، اما تولید ناخالص داخلی نمی تواند به ما بگوید که ثروت جدید، الزاماً به شکل عادلانه به اشتراک گذاشته میشود.
تفاوت مفاهیم رشد و توسعه و بروز وضعیتی مانند اقتصاد ترکیه را می توان به این شکل بیان کرد که رشد، فقط بالا رفتن تولید و ارقام است، اما توسعه به کیفیت زندگی و پیشرفت اجتماعی اشاره دارد. این همان حوزه ای است که ترکیه در آن دچار مشکل شده و به همین دلیل، اردوغان و حزب او بخشی از محبوبیت و جایگاه خود را از دست داده اند.
رسیدن به توسعه مستلزم این اهداف است: کاهش فقر، برابری درآمد، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و آموزش، ایجاد شغلهای پایدار با دستمزدهای منصفانه، حقوق شهروندی و فراگیرشدن میزان برخورداری و رفاه اجتماعی.
بنابراین، ترکیه از نظر اقتصادی (آماری) رشد کرده، اما همچنان از نظر اجتماعی توسعه نیافته است. در طول دهه گذشته، ترکیه رشد تولید ناخالص داخلی را نشان داده، اما بسیاری از شهروندان با این موارد روبرو هستند: افزایش فقر و نابرابری، تورم بالا، کاهش ارزش لیره و از بین بردن قدرت خرید، افزایش آمار بیکاری به ویژه در میان جوانان و زنان، عدم همخوانی دستمزدهای پایین با هزینههای زندگی، فرسایش طبقه متوسط.
به قول تحلیلگر روزنامه سوزجو چاپ آنکارا، کیک اقتصاد ترکیه در حال بزرگتر شدن است، اما افراد کمتری سهمی از آن میبرند. چرا که بخش عمدهای از رشد ترکیه از املاک و مستغلات، زیرساختها و وام گرفتن حاصل شده است. این امر باعث افزایش تولید ناخالص داخلی در کوتاه مدت میشود، اما پایداری بلندمدت یا ایجاد شغل را به همراه ندارد.
در همین حال سیاستهای اقتصادی و سرمایهداری رفاقتی و رانت پرور، به برخی از نخبگان تجاری کمک کرده و نه عموم مردم. در نتیجه این رفتار نابرابری را تشدید میکند و حتی اگر تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، افزایش تورم، دستمزدها و پساندازها را میبلعد. اما دولت گاهی اوقات روشهای آماری را تغییر میدهد تا دادهها مطلوبتر به نظر برسند.
آیا ترکیه پرواز می کند؟
اردوغان بارها در سخنرانی های خود اعلام کرده که «ترکیه دارد پرواز می کند». او حتی بارها ادعا کرده «کشور آلمان هم به میزان رشد و قدرت اقتصادی ما حسادت می ورزد!»
ابراهیم قهوه چی از تحلیلگران مشهور اقتصاد ترکیه می نویسد: «دولت می گوید: ما داریم پرواز میکنیم. ما درآمد کشور را به طرز سرسامآوری افزایش دادهایم، ملت را در رفاه و ثروت غرق کردهایم! اما اعداد و ارقام واقعی، چیز دیگری می گویند: در حالی که درآمد سرانه ما در سال 2005 در حد 7416 دلار بود، این رقم در سال 2020 به 8648 دلار رسید. ولی قدرت خرید ما نه تنها بیشتر نشده بلکه پایین تر آمده است! دادههای درآمد سرانه بر حسب دلار کاملاً دقیق نیستند. درآمد ما از 9752 دلار به 15473 دلار به طرز چشمگیری افزایش یافته است. با این حال، در همین دوره، قدرت خرید مواد غذایی ما با درآمد ملی از 24.1 ماه به 22.6 ماه کاهش مییابد. دولت آمار تورم خود را در محاسبه تولید ناخالص داخلی در نظر میگیرد و وضعیتی پیش میآید که گویی ما رشد کردهایم! با این حال، طبق خط گرسنگی اعلام شده توسط Türk-İŞ، هیچ رشدی وجود نداشته است. برعکس، با عبور از مرز 15 هزار دلار و ورود به طبقه کشورهای ثروتمند، در واقع فقیرتر شدهایم!»
قهوه چی در ادامه نوشته است: «مشکل اصلی کشور ما در حال حاضر تورم نیست. بزرگترین مشکل ما افزایش مداوم هزینه است. سطح قیمتها در ترکیه در سه سال گذشته به میزان خیرهکننده 115 درصد بر حسب دلار افزایش یافته است. حتی در ایالات متحده آمریکا، چنین تورم دلاری بالایی وجود نداشت، اما در ترکیه این اتفاق افتاد. دلیل اصلی، نابرابری درآمدی است. بنابراین، فقرای ترکیه محکومند که هزینه ثروتمندان را بپردازند. مشکل قیمتهای بالا در این کشور بدون وضع مالیات بر ثروت قابل حل نیست. در ظاهر داریم رشد میکنیم اما در واقع داریم فقیرتر میشویم».
انتهای پیام/