پروژههای آب در خراسان شمالی؛ میلیاردها تومان هزینه، سکوت و بینتیجهگی!

بحران آب در خراسان شمالی هر روز جدیتر میشود، اما عملکرد شرکت آب منطقهای استان بجای حرکت در مسیر پاسخگویی و حل مسئله، بیشتر به انتشار گزارشهای کلیشهای و تکرار وعدههای بیثمر محدود شده است؛ گزارشهایی که بهجای امیدآفرینی، بیش از پیش نماد رکود و آشفتگی مدیریتیاند. میلیاردها تومان اعتبار عمومی صرف شده، اما مردم همچنان با دبه و تانکر دنبال حداقلهای حیاتیاند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري برنا، در شرایطی که مناطق وسیعی از استان با افت شدید منابع آب، خسارت به بخش کشاورزی و بحران معیشت دستوپنجه نرم میکنند، بهنظر میرسد مجموعهای که باید در خط مقدم مقابله با این وضعیت باشد، درگیر روزمرگی اداری و بیعملی ساختاری شده است. نتیجه ملموس برای مردم چیست؟ پروژههای نیمهکاره، وعدههای روی کاغذ و سکوت در برابر نارضایتی عمومی.
در حالی که منابع آبی خراسان شمالی، بهویژه در مناطق روستایی، با سرعتی نگرانکننده رو به زوالاند و معیشت کشاورزان و دامداران در سراشیبی بحران قرار گرفته، شرکت آب منطقهای استان نه تنها راهکاری عملی ارائه نداده، بلکه با اتکا به گزارشهای خشک و بیاثر، عملاً صورت مسئله را پاک میکند.
بر اساس آمار رسمی همین نهاد، در سال گذشته مبلغ ۲۵۱ میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور به سه پروژهی سدسازی «دربند»، «گلمندره» و «بشقارداش» تخصیص یافته؛ اما آنچه در میدان مشاهده میشود، فاصلهای معنادار با بهرهبرداری واقعی دارد. سد گلمندره که از آن بهعنوان پروژهای با "۹۶ درصد پیشرفت فیزیکی" یاد شده، همچنان در مرحله آبگیری آزمایشی متوقف مانده و خبری از ورود آن به مدار تأمین آب نیست.
در میان انبوه وعدهها و بودجههای کاغذی، پروژه ملی سد و خط انتقال آب سرانی به یکی از پرابهامترین و ساکتترین طرحهای زیرساختی استان بدل شده است؛ پروژهای که در سفر رئیسجمهور شهید، با مصوبهای سنگین به مبلغ ۵,۵۰۰ میلیارد تومان همراه شد، اما امروز نه خبری از پیشرفت میدانیاش هست، نه حتی یک گزارش رسمی برای مردم یا دستگاههای ناظر منتشر شده است.
این سکوت سنگین، آن هم در قبال طرحی با چنین اعتبار کلانی، تنها یک معنا دارد: یا ارادهای برای اجرای واقعی آن وجود ندارد، یا پشت پرده این بیخبری، ضعف جدی در مدیریت و پیگیری نهفته است.
چند پرسش ساده که ماههاست بیپاسخ ماندهاند:
-
چرا محل کارگاه پروژه هنوز مشخص و اطلاعرسانی نشده است؟
-
مناقصات خط انتقال آب از سرانی به شیروان و دیگر شهرهای هدف به کجا رسیده؟ چرا شفافسازی نمیشود؟
-
از ۲ هزار میلیارد تومان اعتبار تخصیصیافته در سفر دیماه ۱۴۰۳ رئیسجمهور جدید، دقیقاً چه میزان جذب شده؟ اگر جذب نشده، چرا و به چه دلیل؟
واقعیت روشن است: هیچگونه اطلاعرسانی مؤثر، شفاف و منطبق بر اصول پاسخگویی از سوی شرکت آب منطقهای استان انجام نشده؛ و این یعنی مردم، ناظران، رسانهها و حتی دستگاههای نظارتی عملاً در تاریکی نگه داشته شدهاند.
خطاب به استاندار محترم؛ آیا وقت بازخواست نرسیده است؟
جناب آقای دکتر بهمن نوری، استاندار محترم خراسان شمالی؛
در برابر انبوه پروژههای نیمهتمام، میلیاردها تومان اعتبار راکد، و مدیریتی که از ارائه سادهترین گزارشهای پیشرفت نیز ناتوان مانده، آیا ادامه سکوت، نوعی تأیید تلویحی این وضعیت نیست؟
اگر مدیریت فعلی شرکت آب منطقهای قادر به اجرای مأموریتهای قانونی و حیاتی خود نیست، آیا زمان آن نرسیده که جای خود را به مدیرانی بدهند که نه در جلسه، که در میدان عمل کارنامه ارائه میکنند؟
در روزگاری که بحران آب به دغدغهای امنیتی بدل شده، نمیتوان در برابر بیعملی نهادهای مسئول، تنها به تکرار عبارات کلیشهای قناعت کرد. وقت تصمیم است؛ تصمیمی که نجات منابع آبی خراسان شمالی را در اولویت قرار دهد، نه حاشیهسازی یا حفظ جایگاههای کمثمر.
با یک بررسی ساده میدانی، مشخص میشود که علیرغم صرف میلیاردها تومان، بخش قابل توجهی از این طرحها یا در وضعیت نیمهتعطیلاند یا روندی فرسایشی دارند. در شهرستانهایی نظیر راز و جرگلان، مانه و سملقان و حاشیههای شیروان، شهروندان با قطعیهای مکرر و افت فشار آب مواجهاند؛ بحرانی که به شکل تلخی، تبدیل به عادت روزمره مردم شده است.
با این حال، مدیریت شرکت آب منطقهای استان نه پاسخ صریحی برای افکار عمومی دارد و نه برنامهای روشن برای خروج از این وضعیت ارائه کرده؛ گویا ترجیح دادهاند به جای شفافسازی، پشت آمارهای بیثمر پنهان شوند و از کنار نارضایتی اجتماعی عبور کنند.
در روزگاری که مردم خراسان شمالی برای قطرهای آب آشامیدنی باید در صف تانکر بایستند، حرف از "درصد پیشرفت فیزیکی پروژهها" یا "ظرفیت مخزن سدها" تنها بازی با اعداد است، نه پاسخ به تشنگی. دیگر نه نشست خبری بدون خروجی، و نه آمارهای رنگارنگ، اعتماد عمومی را بازنمیگرداند.
اعتماد را باید ساخت؛ نه با جدول و پاورپوینت، بلکه با اقدام، شفافیت و نتیجه.
از ۸ سدی که در استان خراسان شمالی ساخته شده، تعدادی هنوز فاقد زیرساختهای عملیاتی برای انتقال آب به مناطق محروماند. میلیاردها تومان هزینه شده، اما همچنان برخی روستاها حتی به آب پایدار لولهکشی دسترسی ندارند.
اینهمه، در حالیست که مدیران شرکت آب منطقهای، ماههاست از پشت تریبونها سخن میگویند، بیآنکه واقعیت میدانی را دیده باشند یا با بحران عینی روبهرو شوند.
شرکت آب منطقهای خراسان شمالی سالهاست در مقام یک نهاد «آمارپرداز» ظاهر شده، نه یک بازوی اجرایی برای نجات منابع آبی. آیا زمان آن نرسیده که این نهاد از موقعیت تشریفاتی و بیاثر خارج شود و جای خود را به یک سازمان شفاف، پاسخگو و نتیجهمحور بدهد؟
مردم خراسان شمالی نه اهل هیاهوی سیاسیاند، نه به دنبال تسویهحساب؛ تنها مطالبهشان مدیریتی است که کارنامهاش روی زمین دیده شود، نه صرفاً در رسانهها. مدیریتی که بتواند از فرصت اعتبارات ملی، بحران را به نقطهی تحول بدل کند، نه اینکه با کمکاری، فرصتها را به تهدید بدل سازد.
انتهای پیام