به گزارش مشرق، «ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، آقای ابوالحسن بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شدهاند. روح الله الموسوی الخمینی،» به همین سادگی و خیلی صریح و خلاصه این حکم صادر شد. حکمی که ۲۰ خرداد سال ۱۳۶۰ حضرت امام آن را صادر فرمودند. همان روزی که بنیصدر از فرماندهدی کل قوا برکنار شد، سپاه پاسداران طرح یک عملیات محدود در جبهه دارخوین را که حدود ۶ ماه طرحریزی آن طول کشیده بود، در دستور کار قرار داد. در ضمن، در طول این مدت که سپاه برنامهریزی میکرد کانالی به طول ۱۷۵۰ متر بین خط شیر و خاکریز اول نیروهای عراقی حفر شد تا نیروها بتوانند در آن دشت صاف خود را به قوای عراقی برسانند.
سرلشکر پاسدار سید یحیی صفوی یکی از سه فرمانده اصلی طراح عملیاتهای جنوب همراه با شهید حسن باقری و سرلشکر غلامعلی رسید است، او در نقلی میگوید وقتی در حال بررسی نهایی اجرای این عملیات بودیم حدود ساعت یازده شب خبر عزل بنی صدر پخش شد همه خوشحال شدیم و همانچا تصمیم گرفتیم چنین نامی برای عملیات انتخاب کنیم؛ [خمینی روح خدا]فرماندۀ کل قوا،
این یک شروع بود. شروعی که سردار شهید حسن باقری در قالب طرحی ده مرحلهای یا در واقع ده عملیات با اسم کربلا راهبرد عملیاتهای دفاع مقدس را تعیین کرد. البته این طراحیها تا زمان شهادت حسن باقری در قالب عملیات ثامن الائمه یا کربلا یک، طریق القدس یا کربلا دو، فتح المبین یا کربلا سه، (الی) بیت المقدس یا کربلا چهار به خوبی پیشرفت و بعد از آن هم به روزرسانی شد، اما تغییر راهبردی روندهای دشمن کلا ادامه این طراحیها را دچار تغییر کرد. البته نباید این طرح شهید حسن باقری را با نام عملیات های کربلای 1، تا کربلای 10 اشتباه گرفت.
کانال خط شیر
اما در شرح خود عملیات فرمانده کل قوا به چند شرح از عملیات اشاره خواهیم کرد. موضوع حفر تونل به عنوان یکی از بخش های این عملیات قابل توجه است. سردار سید علی بنی لوحی (از فرماندهان جنگ) در وصف شرایط حاکم بر اردوگاه خودی در آستانه عملیات میگوید:
رزمندگان جبهه توحید در خط شیر (منطقه عملیاتی؛ حدفاصل رودخانه کارون تا جاده آسفالت آبادان- اهواز) پخش میشوند تا دقایقی را در سنگرهایی که مدتی محراب عبادت آنها بوده است، سپری کنند. اینجا دنیای دیگری است. جدای از دنیایی که دیگران برای خودساختهاند. خط شیر، مظهر بریدن از مظاهر پوچ و ساختگی است و خدای بزرگ و مهربان در قلبهای عاشق آنها جای گرفته است.
کانال نتیجه زحمات شبانهروزی مردان سلحشوری، چون عباس محسنی بود و با استفاده از آن، دشمن بهطور کامل غافلگیر میشد.
فاصله دو کیلومتری خطوط دفاعی خودی و دشمن و نبودن عوارض طبیعی و مصنوعی در مسیر باعث میشد در صورت اجرای عملیات، غافلگیری دشمن غیرممکن شود و تلفات زیادی برای تصرف خط اول عراق داده شود.
اهمیت این مسئله با بررسی نقاط ضعف دشمن در حملاتی که به خط شیر داشت، بیشتر موردتوجه قرار گرفت و برادران راهکارهای متعددی را موردبحث قراردادند.
ابتکار و طرح اولیه احداث کانالی که بتواند ما را به دشمن نزدیک کند؛ اولین بار بهوسیله محمود پهلوان نژاد طرح گردید و برای احداث آن، همه بسیج شدند.
سردار (شهید) علی زاهدی (فرمانده تیپ۴۴ قمر بنی هاشم در دوران دفاع مقدس) در خصوص مشقات و سختیهای رزمندگان برای احداث این کانال میگوید:
اولین عید نوروزی بود که در جبهه بودیم. کندن کانال بهطرف دشمن تصویبشده بود. عموماً نیروهای مستقر در خط سعی میکردند در کندن آن سهیم شوند. در خردادماه رسیدیم به نزدیکی عراقیها، جلوی ما میدان مین بود و دو سه رشته سیمخاردار.
آنها که جلوی کانال کار میکردند، بعضی وقتها ساعتها حرف نمیزدند و در صورت نیاز با ایماواشاره منظور خود را میرساندند. برای اینکه استتار منطقه به هم نخورد، خاکها را با گونی به عقب میآوردیم.
کندن کانال جدای از اینکه ازلحاظ نظامی، تلاش برای دستیابی به راهکاری مناسب بود، محرابی برای خودسازی شده بود. خط شیر، معراج روحهای بزرگ بود، اما جلوی خط شیر، صدها متر جلوتر، آنجا که هرلحظه احتمال کمین دشمن است و برادرانی دور از جنجالهای روزمره و دنیایی، کار جسمانی میکنند و عرق میریزند، در هوای دمکرده و سوزان بالای ۵۵ درجه. بهراستی آنجا چه خبر بود؟
کانال انگیزهای برای رسیدن به عملیات شده بود و باعث شده بود هر مسئولی که از کانال بازدید میکند، تحت تأثیر کار عظیمی که صورت گرفته بود، رأی مثبت به اجرای سریع عملیات بدهد.
هرچند مانور عملیات فرمانده کل قوا، تنها متکی به عبور از کانال نبود ولی نزدیک شدن نیروهای تک ور به دشمن از طریق کانال، آسیبپذیری نیروهای خودی را در تک جبههای به صفر رسانید تا این پیروزی، طلیعهای برای رسیدن به پیروزیهای بزرگتر شود.
از آنجاکه شروع عملیات مصادف شد با برکناری بنیصدر، به پیشنهاد فرمانده سپاه خوزستان نام عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا نامگذاری شد...
درهرحال ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ ساعت ۳: ۳۰ بامداد، ۳۶۴ رزمنده تحت فرماندهی حسین خرازی و با پشتیبانی آتش توپخانه ارتش از سه محور به دشمن حمله و حدود ۳ کیلومتر در مواضع دشمن پیشروی کردند و با انهدام حدود ۳۰ دستگاه تانک و نفربر و یک فروند هلیکوپتر دشمن، توانستند ۲۵۰-۳۰۰ نفر از آنان را به اسارت بگیرند.
ارتش عراق در چند روز متوالی پاتک کرد، اما توفیقی به دست نیاورد و برای اولین بار رزمندگان موفق شدند در این منطقه، زمین تصرفشده را تثبیت و با افزایش روحیه و اعتمادبهنفس و تجربه بیشتر، خود را برای عملیات ثامنالائمه (ع) آماده کنند.
مجروحیت برادر رحیم صفوی
شهید حمید معینیان [۳] هم در اولین سالگرد شهید حسن باقری در رابطه با این عملیات چنین روایت میکند: «در عملیات [خمینی روح خدا]فرماندۀ کل قوا، برادر حسن باقری در کنار برادر رحیم صفوی و برادر غلامعلی رشید بود. برادر رحیم علاوه بر فرماندهی، بهعنوان یک رزمنده توی خط میروند، آرپی جی میگیرند و شلیک میکنند. تا اینکه تیر به سرشان میخورد و از منطقۀ عملیاتی خارج میشوند. در این هنگام هدایت نیروها را به برادرمان حسن باقری واگذار میکند. خاطرم هست آن موقع فشار دشمن چنان بود که بعضی از نیروها و از جمله برادران ارتشی اصرار به عقبنشینی داشتند. دشمن هفت پاتک انجام داده بود. برادران ارتش میگفتند: اگر بایستیم، دشمن ما را دور میزند و تمام نیروهای ما اسیر یا شهید میشوند و برای جلوگیری از تلفات، بهتر است عقبنشینی تاکتیکی بکنیم. برادر رحیم برای عمل جراحی در بیمارستان بود. برادران ارتش به من گفتندکه ما باید عقبنشینی کنیم.
من گفتم: «نیروهای ما الان حدود ۳ کیلومتر پیشروی کردهاند. کلی اسیر گرفته و غنیمت بهدست آوردهاند و تعدادی شهید شدهاند. ما اگر مقاومت بکنیم، هر چهقدر هم دشمن پاتک کند میتوانیم اینجا را نگه داریم.»
آنها گفتند باید برادر رحیم دستور بدهند نیروها عقبنشینی کنند. با هلیکوپتر به بیمارستان رفتیم. وضعیت برادر رحیم خیلی خراب بود. آنها با برادر رحیم صحبت کردند و ایشان را تقریباً تحت فشار قرار دادند که اگر شما عقبنشینی نکنید ما نمیتوانیم نیروی ارتش را آنجا نگه داریم. نیروهای ارتش فقط شامل یک گروهان تانکامـ ۴۷ [۴]و تعدادی از نیروهای ژاندارمری بود. تقریباً ۱۰۰ درصد نیروهای پیاده، برادران بسیج و سپاه بودند.
خلاصه، برادر رحیم را برای عقبنشینی متقاعد کردند. ایشان به من دستور دادند شما بروید و به برادران بگویید که این دستور نظامی است و اطاعت کنید. من با برادر باقری تماس گرفتم و دستور برادر رحیم را اعلام کردم. او گفت به ایشان بگویید الان ما در موقعیتی هستیم که میتوانیم مواضعمان را نگه داریم. برادر رحیم با همان وضعیت و سر پانسمان شده به قرارگاه آمد، مسأله را بررسی کرد و تصمیم گرفت که بماند.
یادم هست دشمن همزمان ۲۰۰ گلوله کاتیوشا روی ما میریخت. توپخانۀ دشمن یک لحظه قطع نمیشد. از جناح راست، یعنی از قسمت غرب کارون، پشت سر نیروهای ما بود و ۷ بار پاتک کرد. ولی با این همه فشار، برادر حسن توانست نیروها را هدایت کند و آنجا را بگیرد.
عملیات "خمینی روح خدا، فرماندۀ کل قوا" زمینهای برای شکستن حصر آبادان بود. در آنجا دشمن کاملاً آزمایش شد و مشخص گردید مواضع و دژهای مستحکم و غیرقابل نفوذ آنها میتواند در هم شکسته شود. به یاری خدا نیروهای ما رفتند و یکی از قرارگاههای دشمن را تصرف کردند و پرچم لاالهالاالله، محمداً رسولالله (ص) را بر بالای آن نصب کردند. بعدها دشمن این موضوع را منتشر و اعتراف کرد.»
در گزارش روزانه جنگ شهید حسن باقری در رابطه با روز ۲۱ خرداد ۱۳۶۰ در رابطه با محور دارخوین هم چنین آمده: «محور دارخوین: عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» بر اساس طرحی که برادران پاسدار مستقر در محور دارخوین تهیه کرده بودند، پس از ماهها تلاش برای کندن کانال و با هماهنگی کاملی که با ارتش جمهوری اسلامی و لشکر ۷۷ ایجاد شده بود، امروز ساعت ۴:۰۰ با حمله پیاده سپاه و بسیج و با پشتیبانی تانکها و آتش توپخانه لشکر ۷۷ و همکاری هوانیروز شروع شد. تا ساعت ۶:۰۰ حدود ۵/۱ کیلومتر از خط اول دشمن سقوط کرد و دشمن حدود ۲۵۰ اسیر داد و ۲۵ دستگاه تانک منهدم و حدود ۱۰ دستگاه و نفربر به غنیمت گرفته شد که به علت عدم امکان تخلیه تعدادی از آنها منهدم شد.
برادران توانستند طبق طرح ۳ کیلومتر بعد از خط اول دشمن را تصرف کنند که بهعلت خستگی مفرط، کم شدن آتش توپخانه خودی و آتش فوقالعاده زیاد دشمن مجبور شدند حدود یک کیلومتر عقب بکشند. در حال حاضر برادران سپاه و بسیج نسبت به خط مقدم خودی (قبل از درگیری) ۴ کیلومتر و تعدادی از تانکهای خودی ۲۷۰۰ متر، و نسبت به خط مقدم دشمن قبل از درگیری ۲ کیلومتر و تانکها ۷۰۰ متر پیشروی کردهاند. پیاده سپاه و بسیج پشت خاکریزی که توسط جهاد سازندگی ایجاد شده، مستقر شده است. لازم بهتذکر استکه برادران جهاد سازندگی نقش مهمی برای ایجاد خاکریز ایفا کردند و حتی شهید هم دادند.
امروز دشمن ۳ بار پاتک کرد. پاتک اول حدود ساعت ۸:۰۰ صبح، پاتک دوم حدود ساعت ۱۱:۳۰ و پاتک سوم ساعت ۲۲:۳۰ بود که دفع شد. آخرین اخبار رسیده حاکی است که تعداد اسرا حدود ۳۰۰ نفر و تعداد کشتههای دشمن در تک خودی و پاتکهای دشمن ۱۸۰ تا ۲۰۰ نفر است. در گزارشهای بعدی چگونگی عملیات بهطور کامل و دقیق درج خواهد شد.
منابع:
جمعی از نویسندگان، نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ ششم، ۱۳۹۱، صص ۱۴۷، ۱۴۸، ۱۴۹،
۲-اللهیاری فر، محمد، هجوم نافرجام، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۳، ص ۲۴۲،
۳ ـ بخشی از مصاحبة شهید حمید معینیان در سال ۱۳۶۲ به مناسبت اولین سالگرد شهادت حسن باقری.
۴ ـ تانکامـ ۴۷ نوعی تانک ساخت آمریکا با وزن ۴۰ تن و توپ ۹۰ میلیمتری است. این تانک در سازمان ارتش ایران وجود داشت. سوخت آن بنزینی بود که همان زمان در کارخانه مسجدسلیمان تبدیل به دیزل شده بود.
۵ ـ گزارش روزانه جنگ، شهید حسن باقری، ۲۱ خرداد ۱۳۶۰