با خانواده شوهرم جور نیستم، طلاق می خواهم

 با خانواده شوهرم جور نیستم، طلاق می خواهم
  هانیه چند ماه بعد از نامزدی، ساز جدایی را کوک کرد. این جمله‌ای است که شوهر او می‌گوید. هانیه که بعد از دو سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق دارد

وی درباره دلایل این جدایی توضیح می‌دهد.

*شوهرت می‌گوید چند سالی است که تصمیم به طلاق گرفته‌ای. چرا؟

از زمانی که با حسام خوب آشنا شدم، فهمیدم به درد هم نمی‌خوریم. همان اول نامزدی به او گفتم حالا که دلبسته هم نشده‌ایم و زندگی شکلی نگرفته بیا جدا شویم. قبول نکرد و گفت باید ادامه بدهیم و همه چیز به‌تدریج درست می‌شود.

*چه اتفاقی افتاد که به این نتیجه رسیدی به درد هم نمی‌خورید؟

یک هفته بعد از نامزدی من به خانه مادر حسام رفتم و قرار شد شب را بمانم. آنها از من خواستند آشپزخانه را تمیز کنم. برای حسام هم این اتفاق عادی بود. آن شب چیزی نگفتم اما هیچ وقت یادم نرفت که چه رفتاری با من کردند. وقتی به خانه پدرم برگشتم موضوع را به خواهرم گفتم. خواهرم هم تایید کرد که من و حسام زندگی سختی خواهیم داشت.

*وقتی ازدواج کردید، جدا زندگی نمی‌کردید؟

ما جدا از خانواده حسام زندگی می کردیم اما واقعیت این بود که فاصله خانوادگی ما بسیار زیاد بود. خانواده حسام پرجمعیت و پر رفت و آمد بود. ‌آنها طوری با عروس‌شان رفتار می‌کردند که من انتظار نداشتم. از نظر حسام هم غیرطبیعی نبود. راستش اصلا حسام متوجه ایراداتی که من می‌گرفتم، نبود. خانواده من بسیار کم جمعیت است. من فقط یک خواهر دارم. حسام 6 خواهر دارد. برای همین ما نمی‌توانستیم با هم کنار بیاییم. ضمن اینکه آنها می‌خواستند از همه چیز زندگی من باخبر شوند.

*شوهرت به این جدایی رضایت دارد؟

حسام آدم خوبی است اما به نظر من آدم خوبی بودن برای داشتن یک ازدواج موفق مهم نیست. باید حتما توافق بین ‌آدم‌ها باشد. او حالا هم به جدایی رضایت ندارد و من را متهم به ناسازگاری می‌کند. در حالیکه من اشتباه کردم. باید در همان روزهای اول که فهمیدم به درد هم نمی‌خوریم به جدا شدن اصرار می‌کردم. در آن صورت همه چیز آسان‌تر بود. حالا هم اگر جدا نشوم چند سال بعد جدا می‌شوم. چون حسام خانواده‌ای دارد که با من جور نیستند و او هم نمی‌تواند خانواده‌اش را تغییر دهد.

با اخبار فوری و گزارش‌های حوادث همراه باشید در خوشه خبر

برچسب
 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها