گفته ترامپ درباره دخالت ایران در مذاکرات غزه، لغزش زبانی او بود یا نقشه نتانیاهو؟

 گفته ترامپ درباره دخالت ایران در مذاکرات غزه، لغزش زبانی او بود یا نقشه نتانیاهو؟
  دونالد ترامپ از «دخالت ایران در مذاکرات گستردۀ میان آمریکا، حماس و اسرائیل بر سر غزه» سخن به میان آورده است. آیا او دچار لغزش زبان شده است؟ و اگر نشده باشد، معنی سخن او چیست؟

احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی نوشت: دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در جریان کنفرانس خبری خود در کاخ سفید در پاسخ به پرسشی دربارۀ «تیراندازی نیروهای اسرائیلی به سمت قایق حامل کمک‌های انسان‌دوستانه به مردم نوارغزه» گفت: «غزه اکنون در میانه مذاکرات گسترده‌ای میان ما، حماس و اسرائیل قرار دارد و ایران هم در این مذاکرات دخالت دارد. ببینیم چه اتفاقی در غزه می‌افتد. ما می‌خواهیم گروگان‌ها را آزاد کنیم.»

این عبارت بازتاب بسیار گسترده‌ای در رسانه‌های فارسی زبان پیدا کرد، زیرا اشارۀ ترامپ به «دخالت ایران» در مذاکرات مربوط به غزه، نه‌فقط جذابیت خبری فوق‌العاده‌ای دارد بلکه در صورت صحت، گوشه‌ای از امری به شدت محرمانه را افشا می‌کند. در واقع تاکنون هیچ منبع خبری، به دخالت ایران در تماس‌های مستقیم و غیرمستقیم حماس با آمریکا و اسرائیل برای استقرار آتش‌بس در غزه و آزادی گروگان‌های اسرائیلی اشاره‌ای نداشته و چنین اتفاقی با مواضع رسمی و علنی جمهوری اسلامی نیز از هر جهت در تضاد است.

جمهوری اسلامی از «مبارزۀ مسلحانۀ» گروه‌های فلسطینی بخصوص حماس و جهاد اسلامی علیه اسرائیل به صراحت دفاع می‌کند و معمولاً آنان را به مقاومت و سرسختی بیشتر در برابر «اشغالگران قدس» فرا می‌خواند. بر این اساس، اگر قرار به دخالت ایران در مذاکرات مربوط به نوارغزه باشد، این دخالت منطقاً نمی‌تواند چیزی جز توصیه به سازش‌ناپذیری و پافشاری بر مواضع اعلام شده از سوی حماس باشد. بدین ترتیب نه‌فقط هیچ دلیلی وجود ندارد که دولت ترامپ خواهان دخالت جمهوری اسلامی در مذاکرات مربوط به نوارغزه باشد بلکه صورت منطقی ماجرا این است که آمریکا بکوشد محافل ایرانی را از رویدادها و روندهای مربوط به پیشبرد دیپلماسی در نوارغزه هر چه بیشتر دور کند.

به‌رغم این، ترامپ از «دخالت ایران در مذاکرات گستردۀ میان آمریکا، حماس و اسرائیل بر سر غزه» سخن به میان آورده است. آیا او دچار لغزش زبان شده است؟ و اگر نشده باشد، معنی سخن او چیست؟

معنی سخن ترامپ در صورت صحت ادعایش این است که جمهوری اسلامی به صورتی فوق محرمانه درگیر مذاکراتی شده است که به اعلام آتش‌بس در نوارغزه و آزادی اسیران اسرائیلی کمک می‌کند.

در این حوزه اما چه کمکی از ایران ساخته است؟ روشن است که تهران بر گروه حماس نفوذ دارد و اگر این نفوذ را در جهت متقاعد کردن حماس به نشان دادن نرمش سیاسی و نظامی به قصد دستیابی به یک فرمول آتش‌بس در جنگ غزه و آزادی اسیران اسرائیلی به کار گیرد، به‌طور قطع کمک مؤثری به دستیابی به دو هدف فوق خواهد کرد.

چنین دخالتی اما مستلزم تغییرات بنیادی در سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی و در واقع چرخش از سیاست مقابله و تعارض با آمریکا و متحدان آن در خاورمیانه به سمت سیاست همکاری با آنان است! چنین تحولی برای یک ناظر بی‌طرف از هر جهت «شوکه‌کننده» است چراکه در عرصۀ سیاست رسمی و علنی نشانی از چنین تحولی به چشم نمی‌خورد.

اگر سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی دچار چنین تحول بنیادی شده باشد، قاعدتاً ما به ازای آن باید در مذاکرات ایران و آمریکا از یک سو و سیاست تبلیغاتی اسرائیل از سوی دیگر مشاهده شود. این اما در حالی است که ترامپ در مصاحبۀ مطبوعاتی خود بر مخالفت کاخ سفید با هرگونه غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران به عنوان بخشی از توافق احتمالی با ایران تأکید کرد و هیچ نوع نرمشی در این باره نشان نداد.

در طرف اسرائیلی هم جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به طور فزاینده‌ای ادامه دارد. رسانه‌های اسرائیلی تقریباً به طور روزانه از آمادگی ارتش برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در صورت شکست مذکرات تهران-واشنگتن گزارش می‌دهند.

بنیامین نتانیاهو و دستیارانش هم به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی دلمشغول موضوعی بی‌نهایت حساس در رابطه با ایران هستند. نتانیاهو که به دلیل اعتراض دو حزب مذهبی شاس و یهودیت توراتی متحده دولتش در معرض انحلال قرار گرفته است، برای منصرف کردن رهبران این دو حزب از خروج از دولت گفته است: «ما در یک دورۀ شگرف به سر می‌بریم. چالش‌های فوق‌العاده‌ای روی میز است. این پنجره‌ای از یک فرصت تاریخی است که نباید بسته شود. بنابراین تحت هیچ شرایطی نباید پایه‌های دولت شکسته شود.»

او به نیروهای متحد خود در کابینه گفته است در حالی که مذاکرات ایران و آمریکا به مرحلۀ حساس خود رسیده است، بی‌ثبات کردن دولت خطای بزرگی است. مایک هاکبی سفیر آمریکا در اسرائیل نیز سخنانی مشابه نتانیاهو به زبان رانده است. او که پس از اظهار ناراحتی رهبران اپوزیسیون دولت اسرائیل، دیدارش با سران حزب شاس و یهودیت توراتی را به قصد منصرف کردن آنان از کمک به انحلال دولت نتانیاهو تکذیب کرده، با این حال علاقۀ خود به تداوم دولت نتانیاهو را به قصد خنثی‌سازی «تهدید ایران» پنهان نکرده است.

همزمان در ایران نیز واکنش‌ها به تهدیدهای اسرائیل وارد مرحلۀ تازه‌ای شده است. دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی از دستیابی به حجم عظیمی از اسناد محرمانۀ دولت اسرائیل خبر می‌دهند؛ اسنادی که گفته می‌شود حملۀ تلافی‌جویانه به اهداف حساس اسرائیلی را برای نیروهای نظامی ایران آسانتر می‌کند.

با چنین کارزاری از مقابله در سطح رسمی و علنی، نوعی همراهی پنهان در مورد جنگ غزه چه محلی از اعتبار دارد؟ قاعدتاً ذهن «دائی جان ناپلئونی» بخشی از جامعۀ ایرانی علاقه‌مند است که شواهد رسمی و علنی را کم‌رنگ و بی‌اهمیت جلوه دهد و زیر هر کاسه‌ای، نیم‌کاسه‌ای را جست‌وجو کند.

اگر به واقع ادعای ترامپ در مورد دخالت ایران در مذاکرات مربوط به جنگ غزه درست باشد، در آن صورت باید اذعان کرد که دیگر این فقط ذهنیت بخشی از جامعۀ ایرانی نیست که خصلت دائی جان ناپلئونی پیدا کرده بلکه سیاست جهانی هم تحت تأثیر رفتار دونالد ترامپ به واقع از هر جهت دائی جان ناپلئونی شده است!

در انتها شاید این گمانه‌زنی هم بیراه نباشد که در جریان دیدار عباس عراقچی از مصر، مقام‌های آن کشور از وی برای فرونشاندن بحران غزه درخواست کمک کرده‌اند و این درخواست خود را نیز بدون توضیح پاسخ ایران به ترامپ انتقال داده‌اند و ترامپ نیز به سهو یا عمد آن را طبق ذائقۀ خود تفسیر و اعلام کرده است.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار