دیوید بکهام در جمع ۱۰۰ نیکوکار برتر سال ۲۰۲۵ / گذار از مستطیل فوتبال به زمین تحول اجتماعی

 دیوید بکهام در جمع ۱۰۰ نیکوکار برتر سال ۲۰۲۵ / گذار از مستطیل فوتبال به زمین تحول اجتماعی

  بکهام نخستین شغل خود را در دوازده‌سالگی، با جمع‌کردن لیوان‌های نوشیدنی در پیست سگ‌دوانی آغاز کرد. روزهای شنبه نیز در کنار پدرش به تعمیر اجاق‌گاز هتل‌ها و رستوران‌های لندن می‌پرداخت. او همیشه علاقه‌مند به کار بود و حالا هم قصد بازنشستگی ندارد.

جاستین وورلند (Justin Worland)، خبرنگار ارشد نشریۀ TIME، عمدتاً بر پوشش موضوعات سیاسی، تغییرات اقلیمی و معرفی شخصیت‌های تأثیرگذار معاصر تمرکز دارد.

او در گفت‌وگوریی ژورنالیستی و تأمل‌برانگیز با دیوید بکهام، ستارۀ پیشین فوتبال انگلستان، تصویری چندلایه و کمترشناخته‌شده از او ارائه می‌دهد؛ شمایلی که فراتر از قهرمان ورزشی است و ابعاد تجاری، اجتماعی، عاطفی و حتی فلسفی قابل‌توجهی دارد.

در همین راستا، شان گرگوری (Sean Gregory)، دیگر خبرنگار ارشد TIME، که با گزارش‌ها و مقالاتش در حوزه‌های ورزش، فرهنگ و جامعه‌شناسی شناخته‌ می‌شود و غالباً به تلاقی جهان ورزش با سیاست، عدالت اجتماعی و مسائل فرهنگی می‌پردازد، خلاصه‌ای از این گفت‌وگوی مهم ارائه کرده است.دیید بکهام

jRrWdLl48jnU

شان گرگوری: دیوید بکهام (David Beckham)، از مشهورترین و تأثیرگذارترین چهره‌های فوتبال است. 2 مه ۱۹۷۵ در لندن به دنیا آمد و از کودکی شیفتۀ فوتبال بود. از نوجوانی وارد باشگاه منچستر یونایتد شد و در دهۀ ۹۰ به ستاره‌‌ای بی‌بدیل مبدل گشت.

مهارت بی‌نظیر او در ارسال توپ، ضربات آزاد و بازی‌خوانی، بکهام را به یکی از نمادهای فوتبال مدرن تبدیل کرد. او در طول دوران حرفه‌ای‌اش برای تیم‌های بزرگی مانند منچستر یونایتد، رئال مادرید، لس‌آنجلس گلکسی، آث میلان و پاری‌سن‌ژرمن بازی کرده و با منچستر یونایتد به قهرمانی‌های متعددی در لیگ برتر انگلستان و لیگ قهرمانان اروپا دست یافته است.

بکهام یکی از بازیکنان کلیدی تیم ملی انگلستان بود و در چندین تورنمنت جهانی حضور داشت. او فراتر از فوتبال هم چهره‌ای شناخته‌شده در دنیای مد، تبلیغات و فعالیت‌های خیریه است. ازدواج‌اش با ویکتوریا آدامز (از اعضای گروه موسیقی Spice Girls) و زندگی خانوادگی‌اش همواره مورد توجه رسانه‌ها بوده است. بکهام در پروژه‌های بشردوستانۀ متعددی مشارکت دارد و از سال‌ها پیش با سازمان یونیسف همکاری می‌کند. در سال‌های اخیر، به یکی از مالکان باشگاه «اینتر میامی» در لیگ MLS آمریکا مبدل شده و نقش مهمی در جذب ستارگانی همچون لیونل مسی داشته است. دیوید بکهام اسطورۀ فوتبال و آمیزه‌ای از تندرستی، نیکنامی، سخت‌کوشی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی در جهان امروز است.

وورلند به نقش بکهام در موفقیت اینترمیامی اشاره می‌کند و به این موضوع می‌پردازد که او صرفاً سهام‌دار باشگاه نیست؛ حضور فعال و متعهدانه‌‌ای در مدیریت تیم دارد و از جذب ستارگانی چون لیونل مسی گرفته تا انگیزه‌دادن به بازیکنان و تلاش برای ارتقاء باشگاه، نقشی تعیین‌کننده ایفا کرده است. توصیف بکهام از مسی و این که او را «بهترین بازیکن تاریخ» می‌نامد، نشان از باور عمیق‌اش به آرمان‌گرایی و تحقق اهداف بلندپروازانه دارد.

وورلند ما را با شمایل شخصی و خانوادگی او آشنا می‌کند. بکهام از گفت‌وگوهای شوخ‌طبعانه با همسرش و علاقۀ عمیق‌اش به خانواده حرف می‌زند و از برنامه‌ها و آرزوهای آینده سخن می‌گوید. مقاله نشان می‌دهد که این اسطورۀ فوتبال اروپایی، حتی با داشتن زندگی‌ مملو از دستاورد، همچنان عطش پیشرفت، آفرینندگی، پویایی و معنابخشی دارد؛ خواه در قالب سفرهای بشردوستانه با یونیسف و یا در چارچوبِ ایجاد برند خوراکی‌های سالم برای کودکان فوتبال‌دوست (Bee Up) که آمیزه‌ای از پدرانگی، نوآوری و بازاریابی است.

psKXjxXazKH0

او وفاداری‌اش را به تیم ملی و باشگاه منچستریونایتد حفظ کرده و رؤیای مالکیت این باشگاه را دارد. به شوخی می‌گوید «خرید باشگاه، در توان مالی من نیست.» به‌رغم خدماتش هنوز نشان شوالیه دریافت نکرده ولی با احترام، واقع‌بینی، وقار و فروتنی به این مسأله نگاه می‌کند. می‌گوید: «اگر بشود عالی‌ست و اگر نشود، کاری از من برنمی‌آید.» مقاله به سختکوشی و پشتکار تحسین‌برانگیز او اشاره دارد.

از ۱۲ سالگی کار کرده و هیچ‌گاه دست از تلاش نکشیده است. بکهام زندگی را سرشار از فرصت و پویایی می‌بیند و ماندن و دست‌کشیدن از تلاش را خمودگی. گزارش خواندنیِ جاستین وورلند با نثری روایی و گرم، چهره‌ای از بکهام ترسیم می‌کند که بین گذشتۀ ستاره‌گونه‌، مسئولیت‌های اکنون و آرزوهای آینده‌اش پل زده است. او نماد جهانیِ پویایی و تحول است؛ انسانی فروتن، سخت‌کوش، خانواده‌دوست و آرمان‌گرا که اسطورۀ ورزش، فرهنگ و بشردوستی شده است.

ترجمۀ خلاصۀ گفت‌و‌گو به قرار زیر است با این توضیح که انتشار مقالات خارجی در تارنمای عصر ایران، الزاماً به منزلۀ تأیید کامل محتوای مقاله نیست و هدف، اطلاع‌رسانی، گشودن پنجره‌ای به دنیای نو و بررسی مطبوعات جهان است.

➖➖➖➖➖➖➖➖

اولین یک‌شنبه‌شبِ ماه آوریل است. طبل‌ها کوبیده می‌شوند و شیپورها در ورزشگاه پرهیاهوی «چِیس» در فورت لادردیلِ فلوریدا به صدا درمی‌آیند؛ جایی که لیونل مسی و هم‌تیمی‌هایش در اینتر میامی، رقابتی معمولی در لیگ فوتبال آمریکا را به رویدادی هیجان‌انگیز بدل کرده‌اند. در واپسین ثانیه‌های بازی میان اینتر میامی و تیم تورنتو اف‌سی، نتیجه ۱-۱ مساوی است. مسی توپ را به محوطۀ جریمه می‌فرستد و به تیمش شانسی طلایی برای پیروزی می‌دهد. پاس او به پای «فافا پیکالت» از اینتر میامی می‌رسد، اما او توپ را که می‌توانست گل برتری باشد، به بالای دروازه می‌فرستد.

YQFzQdouBqRo

چند ثانیه بعد، داور سوت پایان بازی را به صدا درمی‌آورد. دیوید بکهام، یکی از مالکان اینتر میامی، بی‌حرکت در جایگاه اختصاصی‌اش نشسته و صورتش از فرط ناباوری، مات مانده است؛ آن‌قدر ناراحت است که به نظر می‌رسد نمی‌تواند تکان بخورد. بالأخره بلند می‌شود، دست چند نفر را می‌فشارد و بر شانۀ چند نفر می‌کوبد. می‌گوید: «بازی اعصاب‌خُردکُنی بود.»

بکهام می‌گوید: «زمانی که به‌عنوان سهامدار و مربی تیم، بازی را تماشا می‌کنم، بیشتر از زمانی که خودم بازی می‌کردم، احساس خستگی می‌کنم.» وقتی خسته و عرق‌ریزان به خانه بازمی‌گردد، همسرش، ویکتوریا، با تعجب می‌پرسد: «چرا به این حال ‌و ‌روز افتاده‌ای؟» و او پاسخ می‌دهد: «آن‌قدر درگیر بازی می‌شوم که گویی خودم در زمین هستم.» دوازده سال از بازنشستگی بکهام از فوتبال حرفه‌ای گذشته است. دورانی پرفراز و نشیب و درخشان را پشت سر گذاشته و در این مدت، شش قهرمانی لیگ برتر با منچستر یونایتد، یک قهرمانی لالیگا با رئال مادرید، دو جام MLS با لس‌آنجلس گلکسی و یک قهرمانی لیگ ۱ فرانسه با پاری‌سن‌ژرمن به‌دست آورده است.

اکنون دوم ماه مه است. بکهام پنجاه ساله شده و به نقطه‌عطفی در زندگی‌اش رسیده است. با صداقتی تحسین‌برانگیز اذعان می‌کند که هنوز دلتنگ بازی است: «بسیاری از بازیکنان پیشین می‌گویند دلشان برای رختکن و شوخی‌های بین بازیکنان تنگ شده است، اما من هیچ دلتنگی‌ای به آن فضا ندارم، چراکه همان حس و صمیمیت را با خانواده و دوستانم تجربه می‌کنم. آن‌چه واقعاً دلتنگش هستم، تمرین‌های روزانه و بازی‌های آخر هفته است. هر روز که از خواب برمی‌خیزم، احساس می‌کنم چیزی کم است. حتی در پنجاه‌سالگی، همچنان در ذهنم تصور می‌کنم که می‌توانم بازی کنم.»

cUu48a48FMLk

البته او هرگز خودش را رها نکرده است. بکهام، که همچنان به رژیم ورزشی سخت‌گیرانه پایبند است، در ماه آوریل برای مجلۀ Men’s Health پیراهن از تن درآورد تا نشان دهد هنوز هم روی فرم است. زمانی که او و ویکتوریا در یک مکان حضور دارند، تقریباً هر صبح با یکدیگر تمرین می‌کنند. بکهام با خنده می‌گوید: «می‌گذارم ویکتوریا این‌طور فکر کند که بیشتر از من تمرین می‌کند، اما در واقع من بیشتر تمرین می‌کنم. این را به او نگویید!» ویکتوریا هم در پاسخ می‌گوید: «دیوید یک ساعت تمرین می‌کند، من یک ساعت و چهل‌و‌پنج دقیقه. با این اوصاف، قضاوت با توست شان!» بکهام اذعان دارد که ذهنش هنوز ۲۵ ساله است، اما بدنش دیگر مانند روزهایی که کاپیتان تیم ملی انگلستان در جام جهانی بود، عمل نمی‌کند. با این حال، نشانی از بحران میانسالی در او دیده نمی‌شود؛ ظاهراً وقت پرداختن به این چیزها را هم ندارد. در کنار مالکیت سهام باشگاه اینتر میامی، درگیر مجموعه‌ای از فعالیت‌های تجاری متنوع است: از خطوط تولید مکمل‌ها و عینک‌های آفتابی گرفته تا شرکت تولیدی‌ای که مستند پربینندۀ Beckham را در سال ۲۰۲۳ برای نتفلیکس ساخت و نیز همکاری با برندهایی مانند استلا آرتوآ Stella Artois و هوگو باس Hugo Boss.

کماکان به فعالیت‌های بشردوستانه متعهد است، به‌ویژه همکاری دیرینه‌اش با یونیسف. بکهام از سفیران باسابقۀ این سازمان است. می‌گوید:«هنوز روحیه‌ای رقابت‌طلب دارم و می‌خواهم برنده باشم. می‌خواهم ببینم کودکان امنیت دارند و در خانه، مدرسه و محله با خشونت مواجه نیستند. تحقق چنین اهدافی، برایم هم‌ارز با پیروزی در مسابقات است. مسائلی از این دست که بتوانیم بچه‌ها را به ادامۀ تحصیل ترغیب کنیم و نگذاریم وارد روابط ناسالم شوند، برایم اهمیت بالایی دارد. وقتی وارد این پروژه‌ها می‌شوی و می‌بینی واقعاً به این سمت پیش می‌روند، می‌فهمی برنده شده‌ای.»

HjiiiYToXU1o

برای او بازی تمام نشده. دیوید بکهام، اکنون قهرمان تغییرخواهی است و طرح‌هایی بزرگ در ذهن دارد. وقتی از فعالیت‌های خیریه‌اش سخن می‌گوید، به‌روشنی می‌توان دریافت که این اقدامات، نخ‌های پیونددهندۀ زندگی پرفراز و نشیب او هستند. گرچه سال‌ها پیش با زمین بازی وداع کرده، اما میل شدید به اثبات خویش، گرفتن تصمیم‌های سرنوشت‌ساز و تحقق اهداف، همچنان در همۀ عرصه‌های زندگی‌اش جاری است.

اکنون که به آغاز نیمۀ دوم عمر خود رسیده، با رضایتی درونی به گذشته می‌نگرد و با اشتیاقی بی‌وقفه به آینده چشم دوخته است. می‌داند که یکی از چهره‌های شناخته‌شدۀ قرن بیست‌ویکم است و سکویی جهانی در اختیار دارد؛ جایگاهی که معدودی از چهره‌های هم‌ردۀ او، همچون لیونل مسی، تام بریدی و تام کروز، به آن دست یافته‌اند. همۀ آن‌ها در جشن‌های تولد پرزرق‌وبرق بکهام در لندن و میامی حضور داشتند. با آن‌که از جایگاه کنونی‌اش رضایت دارد، اما هرگز به آن بسنده نمی‌کند. ویکتوریا دراین‌باره می‌گوید: «واقعاً فکر می‌کنم دیوید تازه دارد به سطحی از توان بالقوه‌اش نزدیک می‌شود.»

هم‌زمان با پنجاه‌سالگی‌اش، کارزار خیریۀ جدیدی با همکاری یونیسف راه‌اندازی کرده و در صفحۀ اینستاگرامش که با ۸۸ میلیون دنبال‌کننده، بیش از هر بازیکن فعال لیگ برتر انگلستان مخاطب دارد، نوشته است: «اگر شما هم مانند من باور دارید که هر کودک باید شانس شکوفایی و دستیابی به توانایی‌های بالقوه‌اش را داشته باشد، لطفاً به لینکی که در قسمت بایو قرار داده‌ام مراجعه و کمک مالی کنید.» او همچنین مدیریت شبکه‌های اجتماعی‌اش را به‌طور موقت به سه دختر نوجوان از کشورهای برزیل، ماداگاسکار و سودان سپرده است؛ اقدامی که هدف از آن، بازتاب روایت‌هایی از چالش‌های زیستی و مقاومت در برابر موانعی چون جنگ، بیماری و کمبود منابع آموزشی برای دختران در اقصی‌نقاط جهان است؛ روایت‌هایی که از طریق رسانۀ بکهام، به گوش جهانیان می‌رسد.

هرچند این تلاش‌ها شاید به‌اندازۀ مستند پربینندۀ نتفلیکس توجه عمومی را جلب نکرده باشند؛ مستندی که بکهام از آن به‌عنوان تجربه‌ای شبیه به «جلسۀ درمانی» یاد می‌کند، اما رابطۀ او با یونیسف، سابقه‌ای تقریباً به قدمت ازدواجش با ویکتوریا دارد. این ارتباط در سال ۲۰۰۱، طی سفری با تیم منچستریونایتد به تایلند آغاز شد؛ زمانی که بکهام از مرکز حمایت از زنان و دخترانِ خشونت‌دیده بازدید کرد. برخی از آن دختران، فقط پنج سال داشتند. بکهام همان‌جا دریافت که می‌خواهد بخشی از این مسیر باشد و به آن‌ها بپیوندد. او به‌تدریج همکاری‌اش با یونیسف را آغاز کرد و در سال ۲۰۰۵، پیغامی از کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، دریافت کرد که در آن از بکهام خواسته شده بود به‌عنوان سفیر حسن‌نیت این نهاد فعالیت کند. بکهام دربارۀ آن لحظه می‌گوید: «برخی پیام‌ها چنان بار احساسی عمیقی دارند که آدم را از درون متأثر می‌کنند؛ و پیام کوفی عنان یکی از آن‌ها بود.»

از آن زمان، سفرهای انسان‌دوستانۀ متعددی به کشورهایی نظیر سیرالئون، هند و اندونزی انجام داده است تا توجه جهانیان را به چالش‌هایی که کودکان و خانواده‌ها با آن روبه‌رو هستند، جلب کند. یکی از این سفرها در سال ۲۰۱۴، فقط چند ماه پس از وقوع طوفان سهمگین «های‌یان» در فیلیپین انجام شد، طوفانی که جان بیش از شش هزار نفر را گرفت. بکهام در جریان این سفر، با یکی از خانواده‌های قربانی این فاجعه دیدار کرد. او روایت می‌کند: «مادر خانواده چنان درهم‌شکسته و بی‌روح بود که گویی جان در بدن نداشت. پدر خانواده توضیح داد که هنگام وقوع طوفان، روی پشت‌بام خانه مشغول مراقبت از دو دختر خردسالش بود که ناگهان موجی عظیم آن‌ها را با خود برد. خودش هم بیهوش شده بود. وقتی به هوش آمد، فقظ یکی از دخترها را در آغوش داشت.»

بکهام در سال ۲۰۱۵، به مناسبت دهمین سال همکاری‌اش با یونیسف، «صندوق ۷» را راه‌اندازی کرد؛ نامی برگرفته از شمارۀ پیراهن او در تیم ملی انگلستان و باشگاه منچستریونایتد. این صندوق تاکنون بیش از ۲۰ میلیون دلار کمک مالی جمع‌آوری کرده است. از جمله دستاوردهای قابل توجه این صندوق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

آموزش و حمایت روانی برای ۱۶۰ هزار نوجوان در نپال

واکسیناسیون فلج اطفال برای حدود ۴۰۰ هزار کودک در جیبوتی

و فراهم‌سازی فرصت‌های ورزشی و تفریحی برای ۴۰ هزار کودک در السالوادور

ویکتوریا بکهام در این‌باره می‌گوید: «اعجاز عظیم ورزش تاکنون بیشتر به نفع مردان بوده، اما تجربۀ من و دیوید این بوده که در عمل، اغلب زنان و دختران ستون‌های جوامع را بر دوش می‌کشند. آن‌ها معمولاً صدای رسایی ندارند، اما دیوید قدرت نهفته در وجود آن‌ها را می‌بیند.» تلاش‌های انسان‌دوستانه‌ بکهام او را به دورترین نقاط جهان کشانده، با این حال او همچنان در سازمان‌های خیریۀ داخلی بریتانیا نیز فعال است. از جمله، عضویت در شورای رهبری مؤسسۀ خیریۀ Malaria No More UK.

بکهام، که خود را فردی وفادار به سلطنت می‌داند، سال گذشته در کنار شاهزاده ویلیام، بیش از ۲۰ میلیون دلار برای سرویس آمبولانس هوایی لندن جمع‌آوری کرد؛ مبلغی که صرف خرید دو فروند بالگرد نجات شد. دیوید بکهام رابطه‌ای دوستانه با پادشاه چارلز دارد. در دوران همه‌گیری کرونا، بکهام در خانه‌اش در آکسفوردشایر به زنبورداری پرداخت. این موضوع برای تماشاگران مستند «بکهام» چندان تازگی ندارد، چرا که این مستند با صحنه‌ای از او در لباس زنبورداری آغاز می‌شود.

بکهام با لبخند می‌گوید: «همه ناگهان زدند زیر خنده. پرسیدم: «کجایش خنده‌دار است؟!» حتی برگشتم و گفتم: «چرا دارید می‌خندید؟!»» اما در سال ۲۰۲۳، در یکی از رویدادهای شورای مد بریتانیا، هنوز بسیاری از علاقه‌مندی او به زنبورداری آگاه نبودند. بکهام یک شیشه عسل پشت سر خود پنهان کرده بود تا به شاه هدیه دهد و می‌گوید: «نگران بودم مأمور امنیت شخصی پادشاه بپرسد: «این چیست؟!»» این هدیه سرآغاز گفت‌وگویی خوشایند میان او و شاه چارلز سوم شد؛ چون پادشاه نیز زنبوردار است. کمی بعد، شاه از بکهام دعوت کرد تا به اقامتگاه سلطنتی‌اش در باغ‌های هایگروو برود؛ جایی که به گفتۀ بکهام، زیباترین کندوهای عسل عمرش را دیده است.

دیوید بکهام در سال ۲۰۲۴ به‌عنوان سفیر بنیاد شاه منصوب شد؛ بنیادی که در زمینه‌هایی مانند صنایع نساجی، علوم و فناوری (STEM) و باغبانی به دانش‌آموزان بریتانیایی آموزش می‌دهد. در ژانویۀ همان سال، مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس، «جایزۀ کریستال» را به پاس «سال‌ها فعالیت بشر‌دوستانه و تعهد بی‌وقفه به بهبود زندگی کودکان در سراسر جهان» به بکهام اهدا کرد. کاترین راسل، مدیر اجرایی یونیسف، دربارۀ بکهام گفت: «او نیازی به این کارها ندارد؛ بسیار مشهور و ثروتمند است و می‌تواند صرفاً به خوش‌گذرانی بپردازد. اما چنین نمی‌کند و خود را وقف کمک به نیازمندترین مردم جهان کرده است. به نظر من، چیزی بهتر از این نیست.»

واقعاً دشوار است تصور کنیم دیوید بکهام فردی باشد که وقت خود را بی‌جهت تلف می‌کند. او در طول دوران حرفه‌ای‌اش، با اطمینان مسیرش را دنبال کرده و اعتقاد داشته که دیگران عاقبت درک درستی از تصمیماتش خواهند داشت. وقتی در سال ۲۰۰۷ در آستانۀ پیوستن به تیم لس‌آنجلس گلکسی از باشگاه معتبر رئال مادرید بود، بسیاری معتقد بودند که این تصمیم، اشتباهی بزرگ است؛ چون لیگ MLS، آن زمان اعتبار چندانی نداشت و در حاشیۀ فوتبال جهان قرار داشت. بکهام در این‌باره می‌گوید: «وقتی از من انتقاد می‌کنند، دوست دارم مبارزه کنم. همیشه مطمئن بوده‌ام که می‌توانم سطح فوتبال در آمریکا را ارتقا دهم و امیدوارم در این راه موفق بوده باشم.»

در سال ۲۰۱۴، بکهام از بندی در قراردادش استفاده کرد که به او اجازه می‌داد با پرداخت ۲۵ میلیون دلار، امتیاز تیم جدیدی در لیگ MLSرا خریداری کند. او شهر میامی را انتخاب کرد؛ شهری که پیش‌تر حتی یک‌بار هم به آن سفر نکرده بود. سیاستمداران محلی، طرح‌های متعدد برای ساخت ورزشگاه را رد کرده بودند و برخی مشاوران به او پیشنهاد دادند که تیم را بفروشد و با سود اندک کنار بکشد. با این حال، بکهام به چشم‌انداز خود وفادار ماند و با خورخه و خوزه ماس، صاحبان شرکت عمرانی و مهندسی میامی، شریک شد. این دو با نفوذ سیاسی‌شان، پروژۀ یک میلیارد دلاری «پارک آزادی میامی» را پیش بردند. خورخه اکنون مالک اصلی تیم است و خوزه سهامدار آن به شمار می‌رود. این مجموعۀ جدید شامل ورزشگاه ۲۵ هزار نفری اینتر میامی، هتل‌ها، دفاتر اداری، پارک عمومی و فضاهای تجاری است که قرار است در فصل آینده افتتاح شود. هم‌اکنون ارزش تیم اینتر میامی از مرز یک میلیارد دلار فراتر رفته است.

در فصول ابتدایی حضور اینتر میامی، دیوید بکهام تا نیمه‌شب در لندن بیدار می‌ماند تا بازی‌های تیمش را دنبال کند. اغلب این مسابقات با شکست همراه بود. بکهام دربارۀ این دوران می‌گوید: «ویکتوریا می‌گفت: شاید مشکل خود تو هستی، این بار سعی کن بخوابی، شاید بازی را ببرند. من پاسخ می‌دادم: اشتباه می‌کنی، یک بار همین کار را امتحان کردم و نتیجه نداد.»

او برای تغییر سرنوشت تیمش تلاش کرد و از تجربۀ شخصی‌اش در مهاجرت به آمریکا به‌عنوان عاملی برای جذب لیونل مسی بهره برد؛ گواهی بر این که از نظر او بلندپروازی و هدفگذاری‌های بزرگ هیچگاه زیان‌آور نیستند. بکهام می‌گوید: «هرگز حتی در خواب هم داشتن لیونل مسی در تیم را تصور نمی‌کردم. به‌عنوان مالک، همیشه می‌خواهید بهترین بازیکنان را در تیم داشته باشید، اما واقعاً چنین اتفاقی می‌افتد؟ خیر. او بهترین بازیکنی است که تا به حال این بازی را انجام داده است.»

مسی حتی در ۳۷ سالگی نیز فراتر از انتظارات ظاهر شد. پس از پیوستن به اینتر میامی، تیم موفق به کسب جام لیگ‌کاپ ۲۰۲۳ (که رقابتی میان تیم‌های MLS و لیگ مکزیک است) و همچنین کامیونیتی شیلدِ هواداران ۲۰۲۴ (که به تیم‌های برتر فصل عادی MLS اهدا می‌شود) شد. تصاویری از جشن این افتخارات در دفتر دیوید بکهام در باشگاه اینتر میامی نصب شده است.

هرچند قرارداد مسی در پایان این فصل به پایان می‌رسد، بکهام اطمینان دارد که او در سال ۲۰۲۶ به میامی بازخواهد گشت و در جام جهانی آینده نیز حضور خواهد داشت. می‌گوید: «فکر می‌کنم دلش با میامی است. بازیکنان امروزی بیشتر مراقب خود هستند و مدت طولانی‌تری بازی می‌کنند. مهم‌ترین چیز برای او خانواده است و سپس فوتبال. تا وقتی خوشحال باشد، به بازی ادامه خواهد داد و چقدر خوب است که ده سال دیگر هم بازی کند. فکر نمی‌کنم، اما آدم هرگز نمی‌داند چه پیش خواهد آمد.»

مسیر حرفه‌ای دیوید بکهام او را به اقصی‌نقاط جهان کشانده است و گرچه به‌خوبی می‌داند که آینده را نمی‌توان پیش‌بینی کرد، اما این واقعیت هرگز او را از برنامه‌ریزی یا آینده‌نگری بازنمی‌دارد. او قصد دارد در شش ماه آینده، دیدارهای دوستانه‌‌ای با دوستان قدیمی‌اش در ایالات متحده و بریتانیا داشته باشد و امیدوار است امسال همراه با یونیسف، سفری به برزیل یا هند برود. بکهام می‌گوید: «این لحظه‌ها را بیش از هر چیز دوست دارم؛ بودن در میدان واقعی، جایی که تحولات اجتماعی رخ می‌دهد و ملاقات با این کودکان.» شاید علاقه‌اش به زنبورداری لبخند به لب بیاورد، اما بکهام حتی برای زنبورها نیز برنامه دارد. او در چند ماه آینده قصد دارد از برند جدید زنبور محور موسوم به Bee Up رونمایی کند؛ مجموعه‌ای از میان‌وعده‌های عسلی مثل پاستیل، چوب‌عسلی و بارهای انرژی که برای کودکان فوتبالیست در ایالات متحده طراحی شده‌اند.

دیوید بکهام در انتظار فرا رسیدن جام جهانی ۲۰۲۶ است و با وجود آن که در آمریکا ریشه دوانده، کماکان طرفدار تیم ملی انگلستان است. با لبخند می‌گوید: «متأسفم، اما باید از انگلستان طرفداری کنم.»

پی‌گیری اوضاع فوتبال در آن‌سوی اقیانوس اطلس، صرفاً از سر علاقه و هواداری نیست. با آن که به‌شدت درگیر فعالیت‌های باشگاه اینتر میامی است، به گسترش سرمایه‌گذاری‌ ورزشی‌اش بی‌میل نیست. در ماه مارس، هزاران هوادار منچستریونایتد علیه خانواده گلیزر، دو دهۀ اخیر این باشگاه دست به اعتراض زدند. بکهام می‌گوید: «خیلی دوست دارم روزی مالک منچستریونایتد باشم. منچستر همیشه تیم من بوده و خواهد بود. از صمیم قلب به آیندۀ این باشگاه اهمیت می‌دهم.»

با این‌که بکهام علاقه‌مند است روزی مالک باشگاه منچستریونایتد شود، اما طبق برآورد مجلۀ فوربز، ارزش این تیم حدود ۶.۵۵ میلیارد دلار است و پس از رئال مادرید، دومین باشگاه باارزش جهان محسوب می‌شود.

بکهام در این باره می‌گوید: «قدری از توان مالی من خارج است.» با این حال، او نگاهی امیدوارانه به آیندۀ فوتبال آمریکا دارد و می‌گوید: «روزی خواهد رسید که آمریکا جام جهانی را فتح خواهد کرد.»

این در حالی است که تیم ملی آمریکا از سال ۱۹۳۴ تاکنون، فقط یک بار (در سال ۲۰۰۲) به جمع هشت تیم برتر جام جهانی راه یافته است. بکهام ادامه می‌دهد: «این کشور بسیار قدرتمند و پهناور است؛ بهترین امکانات و مربیان را در اختیار دارد و از زیرساخت‌هایی برخوردار است که آمادۀ بهره‌برداری‌اند.» آنچه در میان این اظهارات به زبان نمی‌آید و به‌وضوح احساس می‌شود، نقشی است که خود او در این روند ایفا کرده است.

البته برخی چیزها از اختیار بکهام خارج است. با وجود پیوند نزدیکش با خاندان سلطنتی بریتانیا و انتظارات گستردۀ عمومی، تاکنون عنوان سلطنتی به او اعطا نشده است؛ در حالی‌ که ورزشکارانی مانند لوییس همیلتون و محمد «مو» فرح عنوان عالی سلطنتی را دریافت کرده‌اند. بکهام که در مراسم خاکسپاری ملکه الیزابت دوم در سال ۲۰۲۲، دوازده ساعت در صف ایستاد تا ادای احترام کند، در این‌باره می‌گوید: «در رسانه‌ها گفته‌اند کسب این عنوان چیزی است که واقعاً از صمیم قلب خواهان آن هستم و بی‌تردید افتخار بزرگی است. اگر روزی این افتخار نصیبم شود، فوق‌العاده خواهد بود و اگر نه، از دست من کاری ساخته نیست.»

بکهام نخستین شغل خود را در دوازده‌سالگی، با جمع‌کردن لیوان‌های نوشیدنی در پیست سگ‌دوانی آغاز کرد. روزهای شنبه نیز در کنار پدرش به تعمیر اجاق‌گاز هتل‌ها و رستوران‌های لندن می‌پرداخت. او همیشه علاقه‌مند به کار بود و حالا هم قصد بازنشستگی ندارد. می‌گوید: «پنجاه سالِ گذشته، واقعاً لذت‌بخش، هیجان‌انگیز و سرشار از تجربه‌هایی بود که هرگز تصور نمی‌کردم در زندگی‌ام اتفاق بیفتند یا بخشی از آن‌ها باشم. می‌خواهم این مسیر ادامه داشته باشد. اگر روزی متوقف شود، دیگر دلم نمی‌خواهد سر کار بروم و چنین چیزی هیچ‌گاه قرار نیست اتفاق بیفتد.»

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها