شوخی روزنامه اطلاعات با پزشکیان: ما هم به جای ماشین، خر سوار می‌شدیم

 شوخی روزنامه اطلاعات با پزشکیان: ما هم به جای ماشین، خر سوار می‌شدیم

  دولت فخیمه در پی ناترازی انرژی گفته که ما مگر ما سابق بر این، در دوران قدیم، پنکه و کولر داشتیم؟ احسنت! حقا که درست می‌فرمایید. بنده حتی یادم هست که به جای اتومبیل فعلی، خر داشتیم!

روزنامه اطلاعات در یادداشتی با عنوان «ز "نیرو" بود شهر را خامُشی!» ضمن اشاره به ناترازی انرژی در کشور، به نقد اظهارات اخیر دولت مبنی بر اینکه در قدیم پنکه و کولر نبود، پرداخته است.

این روزنامه در این زمینه نوشت: رحمت کند برادر متعهدمان «توماس ادیسون» و هفت جد و آبائش را. خدا بیامرز اگر از سربیکاری برق را اختراع نکرده بود؛ الآن مسؤولان دلسوز و زحمتکش ما با مشکل ناترازی (کمبود سابق) برق و برنامه ریزی های مربوط به آن مواجه نبودند و به برنامه‌های مهمتر و سمیناهارهای لازم‌تر می‌پرداختند. ان شاءالله آنقدر به قبرش نور ببارد که عینک آفتابی بزند. ما که بخیل نیستیم.

بیت برقی:

اگر دستم رسد بر برق توماس

فیوزش را در آرم، ایهاالناس

بسازم از اورانیوم چراغی

که بالمره درخشد عین الماس

البته خداوکیلی این کمبود برق همیشگی نبوده و این سال‌ها ما از حیث برقیّات و سایر ترقیّات مربوط به آن، چنان وضع‌مان توپ بوده که بعضاً اقدام به صادر کردن مازاد بر مصرف آن هم به دیگر کشورهای اطراف – در راستای روشن کردن تکلیف سیاست خارجی و اثبات حسن همجواری‌مان – کرده ایم. به هرحال اگر برق زیادی در کشور باشد، کمی تا قسمتی خطرناک است. ممکن است در نیروگاه ها لبریز شود، خدای نکرده از سوراخ پریز خانه ها بزند بیرون، باعث پیشرفت صنعت تاکسیدرمی در کانون گرم خانواده ها گردد.

پاسخ یک کارخانۀ نیرو: پس خیال کردید برای چی گاهی مجبور می‌شویم این چراغ برق های معروف به تیر چراغ برق در سطح شهر را در روز روشن، همچنان روشن نگه داریم؟ …ما چه خاموش بکنیم، چه روشن بکنیم؛ حتماً کارمان حکمتی دارد که مپرس!

ما زمان آقای «خاموشی» وزیر خیلی اسبق نیرو اگر خاموشی یی پیش می‌آمد، هیچ حرفی نمی‌زدیم. چون هم فامیل خود جناب وزیر بامسما بود، و هم ما باید به توصیۀ ادبی شیخ اجل‌مان گوش فرا می دادیم که در مواقع خاموشی در سطح شهر شیراز می‌گفت که دو چیز طیرۀ عقل است:

۱– دم فرو بستن به وقت گفتن

۲– گفتن به وقت خاموشی

فلذاست که دم فرو می‌بستیم و خاموشی برمی گزیدیم. بعدهاترش هم که وزیر نیرومان شد آقای «بیطرف»، باز اسم با مسمایی داشت. چون بی‌طرف بود، ما هم در مواقع خاموشی، بی‌طرفی خود را شدیداً اعلام می‌کردیم و حرفی نمی‌زدیم که شائبۀ طرفداری از کسی یا چیزی در آن فرو باشد. الآن هم کماکان حرفی نمی‌زنیم که به جایی برنخورد، کسی ناراحت شود، بزند برق‌مان را از بیخ قطع کند.

به هر حال، این ناترازی برق به گونه‌ای شفاف و قلمبه شده که دو سه سالی است خود وزارت فخیمۀ نیرو هم هرچه که رودربایستی و خجالت بوده، همه را کنارگذاشته و از همان آغاز فصل بهار، آشکارا و به طور رسمی، صحبت از ناترازی برق و ضرورت اعمال سهمیه‌بندی و اعلام برنامۀ خاموشی در سطح شهر می‌کند. چنان که امسال کرد.

دولت فخیمه هم پیشنهاد داد که بانک‌ها و ادارات رأس ۶ صبح (کلۀ صبح سابق)، سر کار خود حاضر شوند که بشود از نور بیشتری در روز استفادۀ مجانی کرد. بعدش هم که مدارس اضافه شدند. سابق فقط شاطرها و کله پزها صبح زود از منزل می‌زدند بیرون، الآن به حول و قوّۀ مسؤولین، کارمندان و دانش آموزان هم بدین اصناف اضافه شدند و فی الجمله سحرخیز شدند. باشد که کمپلت کامروا گردند!

ناطق سپس افزود: ایهاالناس! …مگر ما سابق بر این، دردوران قدیم، پنکه و کولر داشتیم؟

پدربزرگ ما: احسنت! حقا که درست می‌فرمایید. بنده حتی یادم هست که به جای اتومبیل فعلی، خر داشتیم!

نویسنده: رضا رفیع

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها