آیتالله بیات زنجانی: فرصت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، نباید مِلک طِلق مردان باشد/ حق انتخاب شدن حتی به عنوان رئیس جمهور نباید مختص مردان باشد/ حق مداخلۀ در امور اجتماعی و سیاسی، یک حق طبیعی و همگانی است

آیتالله بیات زنجانی در پیامی به همایش بین المللی زنان، قدرت و مدیریت سیاسی در ایران تاکید کرد: حق انتخاب شدن حتی به عنوان رئیس جمهور، مختص مردان نیست و نباید باشد چون آفریده شدن یک شخص به عنوان جنس مذکر، در اختیار خود او نبوده و مردان برای مرد بودنشان، تلاش ارادی یا آگاهانهای نکردهاند که حالا به واسطۀ آن دانش، اراده یا تلاش آگاهانه، مستحق برخورداری انحصاری از این حق یا امتیاز باشند.
پیام آیت الله اسدالله بیات زنجانی به همایش بین المللی زنان، قدرت و مدیریت سیاسی در ایران در پی می آید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
محضر همهی شما عزیزان خصوصاً بانوان محترمی که مخاطب این پیام هستند و در این همایش گرد هم آمدهاند سلام عرض میکنم.
ضمن گرامیداشت یاد و خاطرۀ بانوی گرانقدر، پرتلاش و متعهد، سرکار خانم دکتر زهرا شجاعی رحمةاللهعلیها، حسب فرمایش بانیان محترم این نشست نکاتی را به کوتاهی در ارتباط با موضوع نشست که «زنان و قدرت سیاسی» است عرض میکنم.
پیشتر توجه شما عزیزان را به مقدمهی عرائضم جلب میکنم.
انسانها، دو نوع ویژگی اکتسابی و غیراکتسابی دارند. گاهی فردی ویژگیها و خصوصیاتی دارد که خودش برای داشتن آنها تصمیم گرفته، اراده کرده و انتخاب و اقدام کرده؛ مانند کسب علم، کسب مهارت یا کسب ثروتی که شخصاً برایش تلاش کرده.
اما برخی ویژگیها هم هستند که داشتن آنها ربطی به تصمیم و اراده و انتخاب فرد انسانی ندارد؛ ویژگیهایی همچون نژاد، رنگ پوست، زیبایی چهره و مانند آن که در داشتن آنها تصمیم، اراده و اختیار خود شخص دخالتی ندارد. جنسیت یعنی زن یا مرد بودن هم از سنخ این ویژگیهای غیرارادی است که تصمیم و ارادۀ خود فرد در آن مدخلیتی ندارد.
بنا به نظر حکما، فقط ویژگیهای اکتسابی است که فرد با داشتن آنها میتواند حقوقی بیش از حقوق طبیعی و اولیۀ خود طلب کند. یعنی وقتی فردی مثلاً علم یا مهارتی کسب کرد میتواند به واسطۀ داشتن آن علم یا مهارت از حقوق ویژهای برخوردار شود و در زندگی تفوقی نسبت به دیگران داشته باشد. اما ویژگیهایی که فرد برای داشتن آنها هیچ تلاشی نکرده و به طور طبیعی و طی یک سلسله از علل و عوامل خارج از اختیارِ خودش، واجد آنها شده، همچون سفیدپوست بودن یا سیاهپوست بودن و همچون زن یا مرد بودن، نمیتواند و نباید به واسطۀ آنها از حقوق و امتیازات بیشتر یا کمتری برخوردار باشد.
این یک اصل عقلی و دینی است که برخورداری از مواهب و فرصتها و نعمتهای قراردادی در جوامع باید تابع لیاقتها و شایستگیهای اکتسابی افراد باشد نه تابع ویژگیهایی که خودشان در داشتن یا نداشتن آنها هیچ نقشی نداشتهاند. وقتی قرآن میگوید: «و أن لیسَ للإنسانِ إلا ما سعی، و أنَّ سعیَهُ سوفَ یُری»، یکی از لوازم آن این است که زن یا مرد بودن نمیتواند و نباید مایۀ تفاضل حقوق و برخورداریها باشد چون نه زن برای زن بودنش تلاشی کرده نه مرد برای مرد بودنش. این در حالی است که دانشمند برای کسب دانشش، کاسب برای کسب ثروتش و تکنسین برای کسب مهارتش با اراده خودش تلاش کرده و باید به واسطۀ آن، از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار باشد. حتی رسول خدا (صلوات الله علیه) هم که از ناحیۀ خداوند عالم به مقام نبوت رسیده، اولاً با علم و ارادۀ خودش شایستگیهایی کسب کرده و سپس فیض خداوند به او تعلّق گرفته و مفتخر به بعثت شده است.
این بحث، یکی از چند دلیلی است که از جمله بر اساس آن مدتی است در حال مطالعهام برای تغییر رأی سابقی که داشتم مبنی بر تفاوت دیه زن و مرد در اسلام و إن شاء الله دلایل آن را عرض خواهم کرد که البته به جلسۀ فعلی شما مستقیماً مرتبط نمیشود؛ اما میخواهم عرض کنم از این حیث است که معتقدم فرصت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، مِلک طِلق مردان نیست و نباید باشد چون مردان برای مرد بودنشان، علم یا اراده یا تلاشی به کار نگرفتهاند که حالا بخواهند برخی از فرصتهای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را بهعنوان یک حق و امتیاز، در اختیار و انحصار خود نگه دارند. حق انتخاب شدن حتی به عنوان رئیس جمهور، مختص مردان نیست و نباید باشد چون آفریده شدن یک شخص به عنوان جنس مذکر، در اختیار خود او نبوده و مردان برای مرد بودنشان، تلاش ارادی یا آگاهانهای نکردهاند که حالا به واسطۀ آن دانش، اراده یا تلاش آگاهانه، مستحق برخورداری انحصاری از این حق یا امتیاز باشند. حق مداخلۀ در امور اجتماعی و سیاسی، یک حق طبیعی و همگانی است یعنی انسان از آن حیث که انسان است، از جمله از این حق برخوردار است و تخصیصِ بی دلیل در این موضوع، جایز نیست.
چند روز پیش در خبرها دیدم که یکی از خواهران نماینده مجلس با هیأت رئیسه محاجه میکرد که چرا زنان نماینده، فرصت برابر مشارکت در هیأت رئیسه مجلس را ندارند. به طور کلی عرضم این است که هر کس که بخواهد فرصت یا حقی از حقوق اجتماعی و سیاسی را در انحصار خود نگه دارد، زن باشد یا مرد، باید توضیح بدهد که چه فعلی را از روی علم و اراده خودش انجام داده که حالا خود را مستحق برخورداری از آن حق یا فرصت میداند وگرنه مرد یا زن بودنی که شخص برای تصاحب آن علم یا ارادهای نداشته، فی حد نفسه، موجب برخورداری یا محرومیت از امتیازات و حقوق افزودهای نیست.
به همین شیوه عرض میکنم که برخورداری از کرامت ذاتی و خدادادی مذکور در آیۀ «و لقد کرّمنا بنی آدم» که هم توصیف است و هم تجویز، جنسیت بردار نیست و زن و مرد ندارد.
آنچه عرض شد حاکی از یک اصل طبیعی، ضروری و مطلق است و هر کس بخواهد از جمله در امور اجتماعی و از جمله در امور زنان و دختران با امر طبیعی و ضروری دربیفتد حتماً شکست خواهد خورد. این یک شعار نیست بلکه یک مدّعا در باب هستی است که زنان، بخشی طبیعی و لذا بخشی ضروری از خلقت خداوند هستند و احقاق حقوق طبیعی آنها، مقتضای طبیعت و مقتضای سنت الهی است. انبیای الهی و از جمله نبی خاتم (صلی الله علیه و آله) هم بزرگترین هنرشان این بوده که آدمها را به سمت طبیعت و فطرت خودشان سوق بدهند و راز ماندگاری دین و ارزشهای حقیقی دینی در قلوب مؤمنین هم همین بوده که اولاً به حقوق طبیعی انسانها احترام گذاشتهاند و ثانیاً مبنای امتیازخواهی و امتیازدهی را بر تلاش ارادی آدمها گذاشتهاند نه بر اساس ویژگیهای غیر اکتسابی و غیر ارادی از قبل موجود در آنها.
از اطالۀ کلام عذر میخواهم. از خداوند مسئلت دارم که روح مرحومه مغفوره سرکار خانم دکتر زهرا شجاعی را با حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها محشور بگرداند. دعاگوی سعادت و موفقیت و سلامتی شما خواهران، برادران و دختران عزیزم هستم؛ خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید إن شاءالله.