به گزارش ایرنا، کشورمان با تکیه بر هویتی ریشهدار، مقاومتی بیامان و رهبری کاریزماتیک، نهتنها سپری در برابر تجاوزات خارجی، بلکه مشعلی برای ملتهای مظلوم منطقه است.
از محور مقاومت در لبنان و فلسطین تا یمن، نفوذ ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی، به یک نیروی الهامبخش تبدیل شده که خواب قدرتهای سلطهگر، بهویژه رژیم صهیونیستی و آمریکا، را آشوبزده کرده اما این اقتدار با چالشهایی عظیم مانند حملات غیرقانونی، استانداردهای دوگانه نظام بینالملل و سکوتی کرکننده از سوی نهادهای جهانی همراه است.
در این مصاحبه تفصیلی با مسلم رستمانی تحلیلگر سیاسی گلستان، به بررسی نقش محوری ایران، توجیهات حقوقی دفاع مشروع، پیامدهای زیستمحیطی حملات به تأسیسات هستهای و ناکارآمدی سازمانهای بینالمللی میپردازیم.
ایرنا: نقش ایران در معادلات سیاسی، نظامی و فرهنگی منطقه خاورمیانه چیست و چرا این نقش برای دشمنانش، بهویژه رژیم صهیونیستی و آمریکا، نگرانکننده است؟
رستمانی: ایران بهعنوان یک قدرت مستقل و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه، نقشی محوری و چندوجهی ایفا میکند که فراتر از یک بازیگر نظامی یا سیاسی صرف است. این کشور با تکیه بر تاریخ غنی، فرهنگ عمیق و ایدئولوژی مقاومتی خود، توانسته معادلات منطقهای را بهگونهای تغییر دهد که برای دشمنانش غیرقابلپیشبینی و چالشبرانگیز باشد.
نفوذ ایران در محور مقاومت، شامل گروههایی مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن و نیروهای مقاومت فلسطینی، نهتنها از منظر نظامی، بلکه از بعد اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیر عمیقی بر منطقه گذاشته است.
کاریزمای رهبری ایران که مبتنی بر اصول استقلالطلبی و حمایت از مظلومان است، بهعنوان یک نیروی الهامبخش در منطقه شناخته میشود و این ویژگیها باعث شده که رژیم صهیونیستی و آمریکا، ایران را بهعنوان یک تهدید استراتژیک ببینند، زیرا حضور ایران در هر موقعیت منطقهای، از مذاکرات سیاسی تا میدانهای نبرد، میتواند توازن قدرت را به نفع محور مقاومت تغییر دهد. به همین دلیل، دشمنان ایران به دنبال اقداماتی مانند حملات بهاصطلاح پیشدستانه هستند تا این نفوذ را محدود کنند.
ایرنا: رژیم صهیونیستی و آمریکا حملات خود به ایران را بهعنوان اقدامات پیشدستانه توجیه میکنند. این ادعا از منظر حقوق بینالملل چگونه ارزیابی میشود؟
رستمانی: مفهوم حمله پیشدستانه در حقوق بینالملل تحت شرایط بسیار سختگیرانهای تعریف شده است. طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، هرگونه اقدام نظامی پیشدستانه تنها زمانی مشروع است که شواهد و قرائن محکمی مبنی بر وجود یک تهدید قریبالوقوع و غیرقابلاجتناب از سوی کشور هدف ارائه شود.
علاوه بر این، ماده ۴۱ منشور سازمان ملل تأکید میکند که چنین اقداماتی باید با تأیید شورای امنیت سازمان ملل انجام شود.
در مورد حملات روزهای گذشته رژیم صهیونیستی به ایران، نهتنها هیچ شواهد معتبر و علنی مبنی بر تهدید قریبالوقوع از سوی ایران ارائه نشده، بلکه هیچ مجوزی از شورای امنیت نیز دریافت نشده است.
این حملات بهوضوح نقض اصول حقوق بینالملل است و بهعنوان خطای راهبردی، نهتنها مشروعیت بینالمللی ندارند، بلکه حق دفاع مشروع را برای ایران، طبق ماده ۵۱، محفوظ میدارند.
این تخلفات نشاندهنده استانداردهای دوگانه در نظام بینالملل است، جایی که کشورهای قدرتمند بدون رعایت قوانین، به خود اجازه میدهند به کشورهای مستقل حمله کنند.
ایرنا: ایران هم در ممقابل حملاتی علیه رژیم صهیونیستی انجام داده است. این اقدامات چگونه از منظر حقوقی و استراتژیک توجیه میشوند؟
رستمانی: اقدامات ایران در پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی کاملاً در چارچوب دفاع مشروع، طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، انجام شده است.
وقتی کشوری بدون رعایت قواعد بینالمللی مورد حمله قرار میگیرد، حق دارد از خود دفاع کند، چه در قالب اقدامات آفندی و چه در قالب اقدامات بازدارنده مانند حملات سایبری یا دیپلماتیک.
حملات ایران به رژیم صهیونیستی نه یک اقدام تهاجمی، بلکه پاسخی به تجاوزات مکرر، از جمله حملات به تأسیسات هستهای، ترور دانشمندان ایرانی و نقض حریم هوایی بود.
این پاسخها با دقت طراحی شدهاند تا ضمن حفظ بازدارندگی، از تشدید غیرضروری تنش جلوگیری کنند. ایران با وجود محاصره منطقهای، محدودیتهای لجستیکی و فشارهای بینالمللی، توانسته با استفاده از توان موشکی و فناوری پیشرفته خود، پاسخهایی مؤثر و دقیق ارائه دهد.
این توانایی نشاندهنده بلوغ استراتژیک ایران است که نهتنها در میدان نظامی، بلکه در عرصه دیپلماسی و جنگ روانی نیز تأثیرگذار بوده است.
ایرنا: حملات به تأسیسات هستهای ایران چه پیامدهای زیستمحیطی و انسانی میتواند داشته باشد و چرا این موضوع نگرانکننده است؟
رستمانی: حمله به تأسیسات هستهای، مانند آنچه در فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ رخ داد، میتواند عواقب زیستمحیطی و انسانی فاجعهباری به دنبال داشته باشد.
پراکندگی مواد رادیواکتیو نهتنها برای نسل کنونی، بلکه برای نسلهای آینده، اکوسیستم، گیاهان، حیوانات و منابع آبی منطقه خطرناک است و این مواد میتوانند باعث بیماریهای مزمن، نقصهای ژنتیکی و تخریب محیط زیست شوند.
اگرچه مقامات ایرانی اطمینان دادهاند که حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران منجر به نشت مواد رادیواکتیو نشده، اما اقدام رژیم صهیونیستی به حمله به چنین تأسیساتی نشاندهنده بیتوجهی آشکار به اصول اخلاقی و زیستمحیطی است.
این حملات نهتنها نقض قوانین بینالمللی، مانند پروتکلهای ژنو و کنوانسیونهای مرتبط با حفاظت از محیط زیست در زمان جنگ هستند، بلکه میتوانند منطقه را با یک بحران زیستمحیطی غیرقابلجبران مواجه کنند. سازمانهای بینالمللی، بهویژه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، باید این اقدامات را بهشدت محکوم کنند، اما متأسفانه شاهد انفعال یا موضعگیریهای جانبدارانه از سوی این نهادها هستیم.
ایرنا: آژانس بینالمللی انرژی اتمی چه مسئولیتهایی در قبال نظارت بر ایمنی تأسیسات هستهای و جلوگیری از حملات نظامی دارد؟
رستمانی: آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهادی تخصصی زیر نظر سازمان ملل، وظیفه نظارت بر ایمنی تأسیسات هستهای و اطمینان از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای کشورها را بر عهده دارد.
این نهاد بارها تأیید کرده که برنامه هستهای ایران در چارچوب معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) و صلحآمیز است بااینحال، آژانس تحت فشار سیاسی قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، اغلب از ایفای نقش بیطرفانه خود بازمانده است.
بهجای محکوم کردن حملات غیرقانونی به تأسیسات هستهای ایران، آژانس گاه با سکوت یا موضعگیریهای مبهم، به ابزاری برای فشار بر ایران تبدیل شده است. این نهاد باید طبق اساسنامه خود، از طریق صدور بیانیههای قاطع و پیگیری حقوقی، از حملات به تأسیسات هستهای جلوگیری کند اما در عمل، نفوذ سیاسی قدرتهای غربی، از جمله اظهارات دوگانه مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، مانع از اجرای این مسئولیت شده است.
ایران حق دارد این تخلفات را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری کند اما نباید به این نهادها وابسته باشد، زیرا تاریخ نشان داده که آنها اغلب تحت تأثیر قدرتهای بزرگ عمل میکنند.
ایرنا: چرا شورای امنیت و سازمان ملل در برابر حملات غیرقانونی به ایران واکنش قاطعی نشان نمیدهند؟
رستمانی: سازمان ملل و شورای امنیت، بهویژه به دلیل ساختار ناعادلانهای که در آن پنج عضو دائم (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه) حق وتو دارند، عملاً تحت سلطه قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، قرار دارند.
آمریکا بهعنوان تأمینکننده بخش عمده بودجه سازمان ملل، این نهاد را به ابزاری برای پیشبرد منافع خود و متحدانش، از جمله رژیم صهیونیستی، تبدیل کرده که نمونه بارز این ناکارآمدی، وتوی مکرر قطعنامههای محکومیت رژیم صهیونیستی توسط آمریکا است.
حتی دیوان بینالمللی کیفری که در مواردی رژیم صهیونیستی را به دلیل جنایات جنگی محکوم کرده، در عمل قادر به اجرای احکام خود نیست، زیرا کشورهای غربی از اجرای آن جلوگیری میکنند.
این وابستگی ساختاری باعث شده که سازمان ملل و شورای امنیت در برابر تخلفات رژیم صهیونیستی و آمریکا سکوت کنند یا موضعگیریهای نمایشی و بیاثر داشته باشند. این وضعیت نشاندهنده یک نظام بینالمللی مبتنی بر قانون جنگل است، جایی که قدرتهای بزرگ بدون پاسخگویی عمل میکنند.
ایرنا: سکوت سازمانهای بینالمللی در برابر حملات غیرقانونی چه تبعاتی برای منطقه و جهان دارد؟
رستمانی: سکوت مجامع بینالمللی در برابر اقدامات غیرقانونی رژیم صهیونیستی و آمریکا، پیام خطرناکی به دیگر کشورهای متجاوز ارسال میکند اینکه میتوانند بدون ترس از مجازات، به کشورهای مستقل حمله کنند.
این انفعال به بیثباتی منطقهای دامن میزند و کشورها را به سمت نظامیگری و قانون جنگل سوق میدهد.
برای مثال، حملات رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای سوریه در سال ۲۰۰۷ یا ترور دانشمندان ایرانی، بدون واکنش جدی جامعه بینالمللی، نشاندهنده این روند است.
این وضعیت نهتنها ایران، بلکه دیگر کشورهای منطقه مانند پاکستان و هند را نیز به سمت تقویت توان نظامی و کاهش اعتماد به نهادهای بینالمللی سوق داده است. وقتی سازمانهای بینالمللی از محکوم کردن تجاوزات خودداری میکنند، کشورهای ضعیفتر احساس ناامنی بیشتری میکنند و این میتواند به یک رقابت تسلیحاتی منطقهای منجر شود.
ایرنا: ایران چگونه توانسته در برابر این چالشها مقاومت کند و چه درسهایی از این مقاومت میتوان گرفت؟
رستمانی: ایران با تکیه بر سه رکن اصلی قدرت نظامی پیشرفته، حمایت گسترده مردمی و دیپلماسی هوشمندانه توانسته در برابر فشارهای بینالمللی و حملات دشمنانش مقاومت کند.
توان موشکی ایران، که قادر است با وجود موانع لجستیکی و محاصره منطقهای، اهداف خود را با دقت بالا هدف قرار دهد، یکی از مهمترین عوامل بازدارندگی کشورمان است.
این توانایی که در حملات اخیر به رژیم صهیونیستی به نمایش گذاشته شد، نشاندهنده پیشرفتهای چشمگیر ایران در فناوری دفاعی است.
علاوه بر این، انسجام اجتماعی و حضور میلیونی مردم ایران در حمایت از مقاومت، بهویژه در مراسمهایی مانند روز قدس، نشاندهنده عمق حمایت مردمی از سیاستهای مقاومتی است.
در مقابل، رژیم صهیونیستی با جمعیتی مهاجر و شکننده روبهروست که در برابر فشارهای مداوم، مانند زندگی در پناهگاهها، ممکن است دچار نارضایتی داخلی شود.
ایران همچنین با دیپلماسی فعال خود توانسته در مذاکرات بینالمللی، از جمله در چارچوب برجام، جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر جدی تثبیت کند. درس اصلی این مقاومت برای کشورهای منطقه این است که خوداتکایی و استقامت در برابر فشارهای خارجی، تنها راه حفظ استقلال و کرامت ملی است.
ایرنا: ایران با چه موانع لجستیکی و استراتژیکی در دفاع از خود روبهروست و چگونه این موانع را مدیریت کرده است؟
رستمانی: ایران در منطقهای قرار دارد که توسط پایگاههای نظامی آمریکا و متحدانش محاصره شده است. کشورهایی مانند اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، که اغلب با رژیم صهیونیستی و آمریکا همکاری میکنند، مسیرهای لجستیکی ایران را محدود کردهاند.
برای مثال، موشکهای ایران برای رسیدن به اهداف خود باید از حریم هوایی کشورهایی عبور کنند که ممکن است توسط سیستمهای راداری غربی ردیابی شوند بااینحال، ایران با استفاده از فناوریهای پیشرفته، مانند موشکهای بالستیک و کروز با قابلیت مانورپذیری بالا، توانسته این موانع را دور بزند.
این دستاورد، که به گفته کارشناسان باید در دانشگاههای نظامی جهان تدریس شود، نشاندهنده توانایی ایران در مدیریت شرایط بحرانی است.
ایران همچنین با تقویت اتحادهای منطقهای، مانند همکاری با سوریه و عراق، توانسته مسیرهای جایگزین برای عملیات خود ایجاد کند که این استراتژی چندلایه نشاندهنده عمق تفکر راهبردی ایران در مواجهه با چالشهای پیچیده است.
ایرنا: چرا نظام بینالملل در برابر ایران و رژیم صهیونیستی استانداردهای دوگانهای اعمال میکند؟
رستمانی: نظام بینالملل، بهویژه به دلیل سلطه قدرتهای غربی، مملو از استانداردهای دوگانه است. رژیم صهیونیستی، که طبق گزارشها بیش از ۲۰۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد، نهتنها عضو معاهده NPT نیست، بلکه هیچگاه از سوی آژانس یا شورای امنیت تحت فشار قرار نگرفته است.
در مقابل، ایران که برنامه هستهای صلحآمیز خود را تحت نظارت آژانس پیش میبرد، با تحریمها و فشارهای مداوم مواجه است.
این استانداردهای دوگانه ریشه در وابستگی نهادهای بینالمللی به قدرتهای غربی، بهویژه آمریکا، دارد. برای مثال، اظهارات متناقض مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، که در ایران از صلحآمیز بودن برنامه هستهای این کشور سخن میگوید اما در مقر آژانس موضعگیریهای متفاوتی اتخاذ میکند، نمونهای از این دوگانگی است.
این وضعیت نشاندهنده یک نظام بینالمللی مبتنی بر قانون جنگل است، جایی که قدرتهای بزرگ قوانین را به نفع خود تفسیر میکنند.
ایرنا: آینده روابط ایران با دشمنانش و مجامع بینالمللی چگونه خواهد بود؟
رستمانی: ایران در آینده باید ترکیبی از مقاومت نظامی، دیپلماسی فعال و تقویت توان داخلی را دنبال کند. جهان امروز به این نتیجه رسیده که ایران یک بازیگر جدی و غیرقابلچشمپوشی است.
اگر این روند ادامه یابد، رژیم صهیونیستی و حامیانش با آسیبپذیری بیشتری مواجه خواهند شد، بهویژه با توجه به شکنندگی اجتماعی و سیاسی این رژیم. ایران، با پایبندی به اصول انسانی و اعتقادی خود، از اقداماتی مانند حمله به تأسیسات هستهای دیمونا خودداری کرده و این نشاندهنده بلوغ استراتژیک تهران است.
بااینحال، ایران باید از طریق مجامع بینالمللی حقوق خود را پیگیری کند، هرچند امیدی به اجرای عدالت توسط این نهادها وجود ندارد.
کشورهای منطقه نیز باید از تجربه ایران درس بگیرند: سازش با قدرتهای متجاوز هزینهای سنگینتر از مقاومت دارد. ایران با تکیه بر قدرت موشکی، حمایت مردمی و دیپلماسی هوشمندانه، میتواند بهعنوان الگویی برای دیگر ملتهای در حال توسعه عمل کند.