یکی از اصول اساسی حقوق و نظم بینالملل معاصر، «عدم استفاده از زور در روابط بینالملل» است. این اصل، جزئی از منشور ملل متحد بوده و در بند ۴ ماده ۲ منشور منعکس شده است. اساساً هدف تأسیس سازمان ملل متحد و نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم طبق منشور، جلوگیری از جنگ و مصیبتهای ناشی از آن بود. به زبان ساده، هر اختلافی که با کشور دیگری دارید باید از طریق مکانیسمهای قانونی و بینالمللی حل شود و هیچ کشوری حق حمله یکجانبه به کشور دیگر را ندارد. بهانههایی مانند «حمله پیشگیرانه» یا «حمله پیشدستانه» در حقوق بینالملل هیچ مشروعیتی ندارند و فاقد وجاهت حقوقی هستند. بنابراین، حمله اسرائیل به ایران از منظر حقوق و منطق بینالمللی عملی خلافکارانه و تجاوز آشکار محسوب میشود.
طبق حقوق بینالملل، حمله به تاسیسات هستهای ممنوع است. دلیل این ممنوعیت، جلوگیری از خسارات بیش از حد و غیرضروری به غیرنظامیان، محیط زیست و اصولاً حفظ حیات به معنای عام است. چنین حملهای نقض حقوق بشردوستانه و جنایت جنگی به شمار میآیداستفاده از زور و نیروی نظامی در نظام بینالملل فقط در دو حالت مشروع است:
اول، طبق فصل هفتم منشور، وقتی شورای امنیت با قطعنامهای استفاده از زور را به منظور حفظ صلح و امنیت بینالمللی تصویب کند.
دوم، طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، وقتی استفاده از زور به منظور دفاع مشروع از حاکمیت و قلمرو یک کشور باشد. لازم به ذکر است که ماده ۵۱ منشور حق دفاع مشروع را ایجاد نکرده بلکه آن را یک حق ذاتی برای هر کشور میداند که صرفاً در ماده ۵۱ تصریح شده است. یعنی حتی در صورت نبود ماده ۵۱، حق دفاع مشروع وجود داشت و استفاده از نیروی نظامی در راستای دفاع مشروع کاملاً منطقی و قانونی است. لذا واکنش نظامی ایران در مقابل اسرائیل امری مشروع و قانونی است.
باید تأکید کرد که استفاده از این حق نباید بیحد و حصر باشد و باید به اندازه تجاوز صورت گرفته و متناسب با آن باشد. نباید در استفاده از این حق زیادهروی کرد که به این قاعده در حقوق بینالملل «اصل تناسب» گفته میشود.
حمله رژیم اسرائیل به ایران علاوه بر نقض اصل بنیادین عدم استفاده از زور، از لحاظ حمله به تاسیسات هستهای نیز ممنوع است و از این نظر نیز نقض حقوق بینالملل محسوب میشود. طبق حقوق بینالملل، حمله به تاسیسات هستهای ممنوع است. دلیل این ممنوعیت، جلوگیری از خسارات بیش از حد و غیرضروری به غیرنظامیان، محیط زیست و اصولاً حفظ حیات به معنای عام است. چنین حملهای نقض حقوق بشردوستانه و جنایت جنگی به شمار میآید.
این ممنوعیت در ماده ۵۶ پروتکل اول کنوانسیونهای چهارگانه ژنو آمده است. پروتکل اول اکنون به یک عرف بینالمللی تبدیل شده و برای همه کشورهای عضو و غیرعضو الزامآور است. همچنین طبق توافقات پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حمله نظامی به تاسیسات هستهای ممنوع است. در کنوانسیون حفاظت فیزیکی از تاسیسات هستهای (۱۹۸۰) و اصلاحیه سال ۲۰۰۵ نیز به صراحت ممنوعیت حمله به تاسیسات هستهای ذکر شده است. علاوه بر این، قطعنامههای متعددی از مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز حمله به تاسیسات هستهای را ممنوع اعلام کردهاند که این قطعنامهها منعکسکننده نظر حقوقی اعضای سازمان ملل است. در نتیجه، رژیم اسرائیل بهصورت مضاعف مرتکب یک عمل خلافکارانه و مجرمانه بینالمللی شده و باید در مقابل جامعه بینالمللی پاسخگو باشد و مجازات گردد.
اما ایران چه اقدامات جبرانی در مقابل این تجاوز میتواند انجام دهد؟
اولین اقدام منطقی و حقوقی، دفاع مشروع است. دفاع مشروع نه تنها طبق حقوق بینالملل بلکه بهعنوان واکنشی ذاتی به هر تجاوزی شناخته میشود. ایران ناچار به دفاع از خود است. این وظیفه تنها بر عهده نیروهای مسلح نیست، بلکه همه آحاد ملت موظف به دفاع از کیان و وطن خود هستند. هرگونه انتقاد یا خصومت داخلی باید به بعد از دفع تجاوز خارجی موکول شود. تا زمانی که تجاوز رژیم اسرائیل به ایران ادامه دارد، پاسخ نظامی مشروع بوده و باید با هر وسیله ممکن به آن پاسخ داده شود.
دفاع مشروع نه تنها طبق حقوق بینالملل بلکه بهعنوان واکنشی ذاتی به هر تجاوزی شناخته میشود. ایران ناچار به دفاع از خود است. این وظیفه تنها بر عهده نیروهای مسلح نیست، بلکه همه آحاد ملت موظف به دفاع از کیان و وطن خود هستند. تا زمانی که تجاوز رژیم اسرائیل به ایران ادامه دارد، پاسخ نظامی مشروع بوده و باید با هر وسیله ممکن به آن پاسخ داده شود.دبیرکل سازمان ملل، شورای امنیت، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همه کشورهای عضو سازمان ملل وظیفه دارند تجاوز رژیم اسرائیل به ایران را از منظر اصول بنیادین حقوق بینالملل، نقض حقوق بشردوستانه و حمله به تاسیسات هستهای محکوم کنند. شورای امنیت باید بر توقف فوری این حملات تأکید کند. ایران ضمن پاسخ کوبنده به اسرائیل باید مرتب این درخواستها را از جامعه بینالمللی داشته باشد. اگر اعضای جامعه بینالمللی به وظایف خود عمل نکنند، کوتاهی کرده و مستحق اعتراض و سرزنش ایران خواهند بود.
در صورت کوتاهی جامعه بینالمللی، ایران ناچار است بهصورت یکجانبه و با اتکا به امکانات خود، علاوه بر دفاع نظامی، از حقوق خود در عرصه بینالملل نیز دفاع نماید.
کشورهایی که اسرائیل را تسلیح میکنند، با علم به اینکه این تسلیحات علیه ایران به کار میرود، عملاً بهصورت غیرمستقیم طرف مخاصمه ایران محسوب میشوند و باید پاسخگو باشند. همچنین کشورهایی که از دفاع مشروع ایران در برابر اسرائیل حمایت نکرده و نیروهای ضدهوایی خود را به نفع اسرائیل به کار میگیرند، به نوعی طرف مخاصمه هستند و باید پاسخگو باشند. ایران باید تجدیدنظر در روابط خود با این کشورها را بررسی کرده و مطابق مصالح ملی در این زمینه تصمیمگیری نماید.
همچنین طبق ماده ۱۰ معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، چنانچه منافع حیاتی یکی از کشورهای عضو در معرض خطر قرار گیرد، آن کشور میتواند از معاهده خارج شود. البته اقدام سریع در این زمینه توصیه نمیشود، اما لازم است ایران در زمان مقتضی با استدلال حقوقی و منطقی، به جامعه بینالمللی اعلام کند که چرا منافع حیاتیاش در مخاطره است و احتمال بررسی چنین گزینهای وجود دارد.
در پایان، میتوان گفت ایران ناچار به استفاده از حق خود در دفاع مشروع و انجام اقدامات نظامی علیه رژیم اسرائیل است. همه مردم ایران موظفند در برابر تجاوز خارجی مقاومت کنند و در نهایت لازم است ایران از حقوق سیاسی و حقوقی بینالمللی خود در مقابل این تجاوز بهصورت یکجانبه استفاده نماید، چنانکه تاکنون نیز اقدامات مناسبی در این زمینه انجام داده است.