در دهههای اخیر، مهریه از یک قرارداد شخصی میان زوجین به مسئلهای اجتماعی-حقوقی تبدیل شده است. آمار بالای پروندههای مطالبه مهریه، حبس بدهکاران مهریه، و واکنشهای گسترده رسانهای، باعث شده این موضوع از محدوده خصوصی فراتر رفته و به یکی از مسائل عمومی و چالشبرانگیز تبدیل شود. در همین راستا، مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشهای متعددی از جمله گزارشهای سال ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲، به بررسی جامع حقوقی و اجتماعی مهریه و پیشنهاد اصلاح قوانین مربوط به آن پرداخته است.
مهریه از منظر حقوقی و اجتماعی
جایگاه قانونی مهریه در نظام حقوقی ایران بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، «به مجرد وقوع عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن داشته باشد». با این حال، مطالبه مهریه در عمل با پیچیدگیهایی همراه است که قانونگذار در سالهای اخیر در پی اصلاح آن برآمده است.
گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش شماره ۱۶۲۴۵ مرکز پژوهشها (۱۳۹۸)، تأکید شده که «حفظ مهریه به عنوان حق شرعی و قانونی زنان ضروری است اما قانون باید میان حمایت از زنان و پیشگیری از سوءاستفادههای احتمالی تعادل ایجاد کند».
در گزارش تحلیلی سال ۱۴۰۰، پیشنهاد شده بود که دریافت مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تنها از محل داراییهای قابل شناسایی زوج امکانپذیر باشد، و نه از محل بازداشت او. در گزارش سال ۱۴۰۲ نیز تأکید شده که ادامه وضع موجود به افزایش نارضایتی عمومی و بار قضایی منجر خواهد شد.
پیامدهای اجتماعی
• رشد طلاقهای بدون توافق
• افزایش بیاعتمادی در ازدواج
• زندانی شدن مردان به دلیل ناتوانی مالی
• افزایش فشار روانی و اجتماعی بر زنان برای چشمپوشی از مهریه
بازنمایی رسانهای مهریه
رسانههای رسمی مانند صداوسیما و خبرگزاریهای رسمی، عمدتاً بر موضوعاتی چون «مهریههای سنگین»، «زنان طلبکار» و «مردان زندانی» تمرکز کردهاند. این نوع پوشش خبری با استفاده از تکنیکهای برجستهسازی موجب شکلگیری گفتمان خاصی درباره مهریه شده است که مردان را قربانی و زنان را مطالبهگر معرفی میکند.
شبکههای اجتماعی در پلتفرمهایی مانند توئیتر و اینستاگرام دو گفتمان متضاد فعالاند.
•گفتمان حمایت از مهریه به عنوان حق زن
• گفتمان «نه به مهریه» و تأکید بر مشارکت مالی برابر در ازدواج
تأثیر رسانهها بر سیاستگذاری پوشش گسترده اخبار درباره زندانیان مهریه باعث شد قوه قضاییه در سال ۱۳۹۹ اصلاح آییننامه اجرایی ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی را تسریع کند. رسانهها نیز با ایجاد موج افکار عمومی، اصلاح طرح «افزایش سقف مهریه قابل مطالبه» را به یکی از موضوعات مطرح در مجلس تبدیل کردند.
تحلیل نظری بر مبنای نظریههای مدیریت رسانه
نظریه برجستهسازی: (Agenda-setting theory)
رسانهها با تکرار و تمرکز بر پروندههای مهریه، باعث شدند قانون مهریه به یکی از دغدغههای مهم افکار عمومی تبدیل شود، بهطوریکه حتی جوانان پیش از ازدواج با نگرانی درباره آن مواجه هستند.
نظریه چارچوب سازی: (Framing Theory)
نحوه روایت رسانهها از یک موضوع میتواند جهتگیری خاصی به افکار عمومی بدهد. برای مثال، نمایش چهرههای مشهور درگیر با پرونده مهریه باعث افزایش حساسیت عمومی شد.
نظریه مارپیچ سکوت (Spiral of Silence)
برخی دیدگاهها درباره ضرورت حذف یا کاهش مهریه ممکن است در اثر فشار اجتماعی و برچسبزنی (مثل ضدزن بودن) کمتر بیان شود؛ در نتیجه گروهی از افراد از ترس طرد شدن در جامعه سکوت میکنند.
نتیجهگیری و پیشنهادات
بر اساس یافتهها و تحلیلهای صورتگرفته، میتوان به نتایج زیر رسید:
• قانون مهریه در عین حفظ حق زن، نیازمند بازنگری متوازن و واقعبینانه است.
• رسانهها در بازنمایی مهریه، نباید به سیاهنمایی یا قطببندی جامعه دامن بزنند.
• آموزش حقوق خانواده در دوران پیش از ازدواج ضروری است.
• راهاندازی پویشهای رسانهای با هدف آگاهسازی و نه تحریک احساسات، میتواند به اصلاح نگرشها کمک کند.
* استاد دانشگاه و دبیر کمیسیون بانوان مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضاییه