قطعیهای مکرر برق که ابتدا با پذیرشی موقتی و ناگفته همراه بود، امروز به بحرانی مزمن و ساختاری بدل شده است که نهتنها فعالیتهای روزمره، بلکه بنیان آموزش، پژوهش و زیرساخت دانشگاهی را با اختلال مواجه کرده است.
یادآوری یک تجربه ملی از دوران مقاومت فناورانه
در سالهای دفاع مقدس، بسیاری از دانشگاههای کشور، بهویژه دانشگاههای صنعتی، با کمترین امکانات اما با بیشترین تعهد، به پایگاههایی برای توسعه فناوریهای بومی بدل شدند. پروژههایی مانند طراحی پمپهای بدون برق، موتورهای دیزلی جایگزین، و سامانههای پشتیبان حیاتی، در دل همین دانشگاهها رشد یافتند.
دانشگاههای کشور در دهه ۶۰ از نقش مرکز علمی صرف به بازیگر امنیت ملی در حوزه انرژی تغییر هویت دادند. نوآوریهای آن دوره را شاید نتوان در قالب استانداردهای جهانی "هایتک" تعریف کرد، اما از نظر بومیسازی، تابآوری زیرساخت و کاربرد مستقیم در شرایط بحرانی، واجد ارزش استراتژیک بودند. این دوران، نمود عینی توان دانشگاه برای پاسخ فناورانه به بحرانهای ملی بود.
امروز، در مواجهه با ناترازی انرژی، بازگشت به آن روح خوداتکایی علمی، نه نوستالژی، بلکه یک ضرورت ملی است.
زنگ خطر برای آموزش، پژوهش و زیرساخت دانشگاهی
خاموشیها تنها خاموشی لامپ و تهویه نیست؛ بلکه به تعطیلی کلاسها، نابودی دادههای آزمایشگاهی، توقف پروژههای تحقیقاتی، از بین رفتن روحیه استادان و دانشجویان، و آسیب به تجهیزات علمی و اداری کشیده خواهد شد.
زیرساختهای دیجیتال دانشگاهی از جمله کتابخانههای الکترونیکی، شبکههای علمی داخلی و سامانههای آموزش مجازی نیز با هر قطعی، ناکارآمدتر از قبل میشوند. برای کشوری که پرچمدار «اقتصاد دانشبنیان» نام گرفته، این وضعیت، نوعی تناقض راهبردی تلقی میشود.
دانشگاه؛ قربانی یا بازیگر فعال در حل بحران انرژی؟
اکنون زمان آن است که پرسشی بنیادین را در سیاستگذاری آموزش عالی مطرح کنیم: آیا دانشگاهها باید صرفاً مصرفکنندهای منفعل در ساختار انرژی باقی بمانند، یا میتوانند به کنشگران فعال، نوآور و مرجع در تولید پایدار انرژی تبدیل شوند؟ پاسخ روشن است. دانشگاهها نهتنها میتوانند، بلکه باید با تکیه بر ظرفیت علمی، زیرساختی و نیروی انسانی خود، به سمت طراحی و توسعه راهکارهای بومی انرژی گام بردارند.
از نیروگاههای خورشیدی در دانشگاه ها ، زیرساختهای ذخیرهسازی انرژی، و تربیت مهندسان نسل نوین انرژی گرفته تا پژوهشهای بینرشتهای در حوزه سیاستگذاری انرژی، همه از جمله مسیری است که دانشگاه میتواند پیشتاز آن باشد.
زمان آن فرارسیده است که..
هر دانشکده فنی و مهندسی در کشور، پروژهای عملیاتی برای تأمین انرژی پایدار در مقیاس کوچک تعریف کند.
سیاستگذاران آموزش عالی، «امنیت انرژی» را به عنوان محور راهبردی برنامهریزی دانشگاهی در نظر بگیرند. بودجههای پژوهشی به سمت پروژههای راهبردی انرژیهای نو و تابآور سوق داده شود. ارتباط میان دانشگاهها، سازمان های محلی مرتبط و وزارت نیرو برای ایجاد مدلهای محلی تولید انرژی تقویت شود.
جمعبندی: دانشگاه، موتور تولید انرژی آینده
دانشگاهها نباید تنها به بقا در برابر بحران انرژی بیندیشند، بلکه باید در جایگاه اندیشکده، آزمایشگاه و موتور خلق راهحل ایفای نقش کنند. ناترازی انرژی فرصتی است تا نظام آموزش عالی از وابستگی صرف به دولت و شبکه برق ملی عبور کند و در افق آینده، به یک زیستبوم مولد، پایدار و هوشمند انرژی بدل شود.
تاریخ نشان داده است که دانشگاه، هرگاه به نیازهای واقعی جامعه متصل شده، به نهادی تحولساز بدل شده است. اکنون نیز زمان آن است که دانشگاههای ما، بهویژه در حوزههای فنی، مهندسی و علوم پایه، مساله تولید انرژی را در کانون رسالت خود قرار دهند.
آینده علمی کشور، در گرو دانشگاههایی است که نهفقط آموزش و پژوهش، که تابآوری زیربنایی کشور را نیز طراحی و تولید میکنند.
* عضو هیات علمی دانشگاه