در آستانه دور پنجم مذاکرات غیرمستقیم میان هیاتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، گزارش «سی ان ان» درباره مقدمهسازی صهیونیستها برای آمادگی حمله به تاسیسات هستهای ایران در صورت شکست مذاکرات، بازتابی گسترده در رسانهها یافت.
در ادامه، رسانههایی مانند «اکسیوس» نیز این ادعا را تایید کردند و از نگرانی آمریکاییها در این زمینه نوشتند.
در شرایطی که بسیاری از ناظران از منظر فضاسازیهای رسانهای و تبلیغاتی به این دست ادعاها مینگرند، برخی هم به تحلیل انگیزههای سران تلآویو از تنشآفرینیهای اخیر پرداختهاند. در این زمینه، «المانتیور» به نقل از یک منبع دیپلماتیک اسرائیلی نوشته است، چنین اقداماتی مانند خودکشی است و از سوی دیگر به ایرانیها این پیام را میدهد که آمریکاییها هیچ قصدی برای حمایت از اقدام نظامی را ندارند و این، موضع تهران در مذاکرات را تقویت میکند.
گذشته از این مسائل، اوضاع مناسبات کنونی میان واشنگتن و تلآویو موضوع بسیاری از تحلیلهای رسانهای است و مورد توجه ناظران تحولات بینالمللی قرار دارد. از دید برخی از این ناظران، ناهمراهی «دونالد ترامپ» با «بنیامین نتانیاهو» میتواند موقعیت «بی بی» (لقب نتانیاهو در اراضی اشغالی) را به خطر اندازد و حتی منجر به پایان حیات سیاسی وی در اسرائیل شود. از این رو ممکن است نخست وزیر اسرائیل از ترس مرگ دست به اقداماتی بزند که دست کمی از خودکشی ندارد.
در همین ارتباط «پولیتیکو» در گزارشی روابط بین ترامپ و نتانیاهو را «متشنج» توصیف کرده و به نقل از یکی از افراد نزدیک به کاخ سفید نوشته «بسیاری در کابینه ترامپ باور دارند که سختترین فرد برای کار روی پروندههای مورد نظر رئیسجمهوری، بیبی است.»
فراز و فرودهای روابط واشنگتن- تلآویو
میزان حمایتهای ترامپ از رژیم صهیونیستی در دوره اول ریاست جمهوری به قدری بود که میتوان گفت سیاست اول آمریکا در واقع سیاست اول اسرائیل بود یا دست کم در سیاست خارجی این گونه بود
روابط میان ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی طی چند دهه گذشته یکی از منحصربهفردترین و در عین حال بحثبرانگیزترین مناسبات سیاسی در عرصه سیاست بینالملل بوده است. آمریکا از نخستین کشورهایی بود که این رژیم را به رسمیت شناخت.
روابط واشنگتن- تلآویو از ۱۹۴۸ تاکنون بهویژه در حوزههای نظامی، امنیتی، اقتصادی و دیپلماتیک به شکلی پیوسته تقویت شده است. این پیوند خاص، در دولتهای مختلف آمریکا (چه دموکرات و چه جمهوریخواه) همواره حفظ شده، هرچند در برهههایی، شدت و نحوه تعامل میان طرفین دچار فراز و فرودهایی شده است.
در دوران جنگ سرد، آمریکا رژیم صهیونیستی را بهعنوان متحدی استراتژیک در منطقه خاورمیانه در برابر نفوذ شوروی میدید. در دهههای بعد، بهویژه پس از توافقنامه «کمپ دیوید» در زمان ریاستجمهوری «جیمی کارتر» و سپس در دوران «رونالد ریگان» و «جورج بوش» پدر، کمکهای نظامی و مالی به رژیم صهیونیستی به شکل قابل توجهی افزایش یافت.
در دوره «باراک اوباما»، هرچند تنشهایی بر سر سیاستهای رژیم صهیونیستی در قبال فلسطینیها و توافق هستهای ایران بهوجود آمد، اما همچنان همکاریهای امنیتی در سطح بالایی ادامه داشت.
با وجود تمرکز دونالد ترامپ بر مسائل تجاری و ارجح بودن نفع مادی برای ایالات متحده که در سیاست «اول آمریکا» نمود یافته است، او در دوره اول ریاست جمهوری خود بر حمایت تزلزل ناپذیر واشنگتن از تل آویو چه از نظر سیاسی و چه از نظر کمکهای مالی و تسلیحاتی ادامه داد. با این وجود، ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود که از ژانویه ۲۰۲۵ شروع شده، برخلاف تصور همگان تغییرات تقریبا محسوسی را در رویکرد خود در قبال رژیم صهیونیستی در پیش گرفته است؛ به گونهای که رسانههای خبری جهان در حال بررسی و تحلیل علل و چرایی این مساله برآمدهاند و عدهای حتی از به حاشیه رفتن مساله رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی واشنگتن سخن گفتهاند.
اما تفاوت سیاستهای حمایتی ترامپ از رژیم صهیونیستی در دوره اول و دوم ریاست جمهوری او و چشم انداز روابط میان واشنگتن و تلآویو چیست؟
حمایتهای بی دریغ ترامپ از نتانیاهو در دوره اول ریاستجمهوری
برخلاف باراک اوباما که در اولین سفرش به خاورمیانه به مصر رفت و در آنجا برای جهان اسلام سخنرانی کرد، دونالد ترامپ چند ماه بعد از ورود به کاخ سفید در مه ۲۰۱۷ در اولین سفر خارجی خود به آن سوی آبها، به اراضی اشغالی رفت و دو روز در اسرائیل ماند تا حمایت قاطع خود را از تلآویو نشان دهد.
به نوشته روزنامه «تایمز» رژیم صهیونیستی، در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ، روابط ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به سطحی بیسابقه از نزدیکی و حمایت رسید.
ترامپ با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس که به نوشته «بی بی سی» یک سنتشکنی آشکار در میان روسای جمهور آمریکا بود، خروج از توافق هستهای با ایران و میانجیگری در توافقنامههای عادیسازی روابط با کشورهای عربی، عملا فهرست خواستههای کابینه بنیامین نتانیاهو را محقق ساخت.
ترامپ همچنین در مارس ۲۰۱۹ مالکیت رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان را به رسمیت شناخت و آرزوی دیرینه دیگر صهیونیستها را محقق کرد. ترامپ همچنین به رهبران رژیم برای توسعه شهرکسازیها چک سفید امضا داد.
میزان حمایتهای رئیس جمهور ایالات متحده از رژیم صهیونیستی به قدری بود که میتوان گفت سیاست اول آمریکا در دوره اول او در واقع سیاست اول رژیم صهیونیستی بود؛ یا دست کم در سیاست خارجی این گونه بود.
به نظر میرسد ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود با تکیه بر تجربیات دور اول، نسخه به روز شدهتری از سیاست اول آمریکا را در پیش گرفته است و تمرکز وی صرفا بر روی مسائل اقتصادی و تجاری بنا شده نه تنشهای سیاسی و امنیتی و نظامی در داخل و خارج. برخلاف دور اول، حتی رژیم صهیونیستی هم از این قاعده مستثنی نیست
روابط ترامپ با اسرائیل در دوره دوم ریاست جمهوری
از زمان آغاز ریاست جمهوری ترامپ در دوره دوم، اگر چه او به صورت لفظی بر حمایتهای واشنگتن از تل آویو تاکید و حتی رژیم صهیونیستی را از برنامه قطع کمکهای مالی و تسلیحاتی خارجی(USAID) معاف کرده، اما اقداماتی را هم شاهد بودهایم که کاملا خلاف رویکردهای دوره اول را نشان میدهد.
«موضوع ایران جزو حساسترین مسائل امنیتی در رژیم صهیونیستی است. اعلام آغاز مذاکرات هستهای با ایران بدون اطلاع به نتانیاهو، چیزی نبود که صهیونیستها انتظار آن را داشته باشند. توافق پنهانی آمریکا با انصارالله یمن برای توقف جنگ علیه یکدیگر، مساله دیگری بود که صهیونیستها را در شوک فروبرد. سفر به عربستان سعودی، قطر و امارات بدون توقف در اراضی اشغالی، ناامیدی بنیامین نتانیاهو و کابینهاش از ترامپ را دوچندان کرده است»؛ روزنامه «نیویورک تایمز» با اشاره به این تغییرات در سیاست خارجی آمریکا مینویسد: به نظر میرسد اسرائیل در سیاست خارجی ترامپ اهمیت خود را از دست داده است.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، ترامپ ظاهرا علاقه خود را برای همکاری با بنیامین نتانیاهو برای حل مناقشه غزه هم از دست داده و تصمیمات اخیر وی از جمله مذاکره مستقیم با حماس برای آتش بس و آزادی «عیدان الکساندر» نظامی اسیر آمریکایی-رژیم صهیونیستی، بدون مشورت با نتانیاهو بر همین مساله دلالت دارد.
به نظر میرسد که ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری خود با تکیه بر تجربیات دور اول، نسخه به روز شدهتری از سیاست اول آمریکا را در پیش گرفته است و تمرکز وی صرفا بر روی مسائل اقتصادی و تجاری بنا شده است نه تنشهای سیاسی و امنیتی و نظامی در داخل و خارج. برخلاف دور اول، حتی رژیم صهیونیستی هم از این قاعده مستثنی نیست. هر جا پول و منفعت اقتصادی باشد، ترامپ همانجا است. در این چارچوب، ترامپ تلاش کرده فاصله لازم را با رژیم صهیونیستی حفظ کند؛ رژیمی که اکنون به خاطر جنگ غزه و اتهامات نسلکشی و جنایت علیه بشریت هدف تاخت و تاز جامعه جهانی قرار دارد و به لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی نیز دستخوش بی ثباتی و تنش است.
پایگاه تحلیلی «ووکس» در این زمینه مینویسد: ترامپ در حالی که بهصورت لفظی از رژیم صهیونیستی حمایت میکند، ولی در عمل رویکردی عملگرایانه و حتی فاصلهدار اتخاذ کرده است. او محدودیتهای انسانی مانند محدودیتهای صادرات تسلیحات و تحریمها علیه شهرکنشینان خشونتطلب را لغو کرده، اما همزمان رژیم صهیونیستی را از مذاکرات مهم منطقهای کنار گذاشته است و اولویتهایش به سمت منافع استراتژیک و اقتصادی با کشورهای خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی تغییر یافته است؛ این تغییر رویکرد، رژیم صهیونیستی را در موقعیتی نامطمئن قرار داده است.
وحشت نتانیاهو از نادیده گرفته شدن!
به نوشته «واشنگتن پست»، در حالی که ترامپ همچنان کمکهای نظامی به رژیم صهیونیستی را ادامه میدهد، اما اولویتهایش به سمت توافقهای اقتصادی و دیپلماسی با کشورهای عربی متمایل شده است؛ این تغییر رویکرد، باعث شده که رژیم صهیونیستی احساس کند در سیاستهای جدید آمریکا نادیده گرفته میشود.
«نیویورک تایمز» با اشاره به تصمیم ترامپ برای لغو تحریمهای سوریه گزارش میدهد: مقامهای رژیم صهیونیستی نگران هستند که تغییر در سیاستهای آمریکا، موقعیت رژیم صهیونیستی را در منطقه تضعیف کند.
برخی تحلیلگران اسرائیلی معتقدند که رابطه نتانیاهو با ترامپ، برخلاف روابط او با روسای جمهور پیشین آمریکا، مبتنی بر اعتماد نیست.
اگر چه برخی از ناظران سیاسی و تحلیلگران اختلافات واشنگتن و تلآویو را نمایشی و ظاهری میدانند، اما شواهد نشان میدهد که حداقل بخشی از این اختلاف واقعی است و دلایلی هم برای آن وجود دارد.
تمرکز ترامپ بر مسائل تجاری و اقتصادی، یکی از عوامل اصلی به حاشیه رانده شدن رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی ترامپ در برهه کنونی است. احتمالا ترامپ در مسیر سیاستهای تجاری خود، رژیم صهیونیستی را به عنوان یک دستانداز تلقی میکند و به همین دلیل سعی دارد خود را چندان درگیر دردسرهای مرتبط با رژیم صهیونیستی نکند و با فاصله لازم آن را مدیریت کند.
در وهله دوم باید به روابط شخصی ترامپ و نتانیاهو اشاره کنیم. ترامپ در دوره اول روابط بسیار خوبی با نتانیاهو داشت؛ مثل روابطی که اکنون با «ولادیمیر پوتین» یا «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه دارد. اما تبریک زودهنگام نتانیاهو به جو بایدن، پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، موجبات خشم و ناراحتی شدید ترامپ از نتانیاهو را فراهم کرد؛ انتخاباتی که ترامپ نتیجه آن را هیچ وقت نپذیرفت. همانطور که از روحیات خودشیفتگی ترامپ پیدا است چنین خبطی از سوی سرکرده رژیمی که ترامپ در سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ از هیچ کمکی به آن دریغ نکرده بود، هیچگاه قابل پذیرش نیست.
ترامپ نمیخواهد ژستهای صلحطلبانه خود را به خاطر نتانیاهو خدشه دار کند. به همین دلیل از تهاجم همهجانبه جدید رژیم صهیونیستی به غزه بعد از نقض آتشبس ناراضی است
مورد بعدی ترکشهای جنگ غزه است. در وضعیت کنونی ترامپ نمیخواهد ژستهای صلحطلبانه خود را به خاطر نتانیاهو خدشهدار کند. به همین دلیل از تهاجم همهجانبه جدید رژیم صهیونیستی به غزه بعد از نقض آتشبس ناراضی است و ادامه حملات این رژیم را به نوعی برخلاف ایدههای تجاری خود برای آینده غزه و مغایر با ژستهای صلحجویانه خود میبیند.
جمعبندی
با تمام این اوصاف باید تاکید کرد که روابط میان آمریکا و رژیم صهیونیستی شاید به صورت مقطعی بر سر موضوعات موردی دچار اختلاف و تنش باشد، اما این روابط تحت تاثیر عوامل و فاکتورهای مستحکم ناگسستنی است و تحت تاثیر سیاستهای کوتاه مدت قرار نخواهد نگرفت.
«آدام بولر» فرستاده ویژه ترامپ در امور گروگانها در مصاحبه با «فاکس نیوز» گزارش رسانههای آمریکایی درباره منزوی شدن رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی واشنگتن را «اخبار جعلی» خوانده و میگوید: «من فکر می کنم که رئیس جمهور درجه بسیار بالایی از حمایت رژیم صهیونیستی را حفظ کرده است.»
از سوی دیگر باید به لابیهای قدرتمند یهودی-صهیونیستی اشاره کرد که با ابزارهای قدرتمندی که از جمله در سنا و کنگره در اختیار دارند، مانع هرگونه انحراف و شکاف در روابط دو طرف خواهند شد. تحلیلگران همچنین به انتصابهای ترامپ در پستهای کلیدی از جمله در سازمان ملل اشاره میکنند که افرادی از سوی کاخ سفید انتخاب شدهاند که همگی از حامیان پروپاقرص رژیم صهیونیستی هستند و آن را نشانهای از ادامه حمایتهای تزلزل ناپذیر ترامپ در دفاع از این رژیم میدانند.
سندیکای خبری یهودیان آمریکا در این زمینه مینویسد: اینکه مساله ایران، یمن، سوریه، غزه و.. به کجا ختم میشود، مشخص نیست. اگرچه ممکن است اختلاف نظرهای سیاسی وجود داشته باشد، اما شکافی بین رژیم صهیونیستی و آمریکا وجود ندارد. اتحاد ایالات متحده و رژیم صهیونیستی قوی و مستحکم باقی خواهد ماند و چشم انداز آن تیره و تار نیست.
البته این به معنای ناگسستنی بودن روابط میان نتانیاهو با سردمداران کاخ سفید نیست و همچنان که اشاره شد ممکن است باعث شود آمریکا به حمایت از رقبای سیاسی بی بی در اراضی اشغالی گرایش پیدا کند.
منابع:
CNN : New intelligence suggests Israel is preparing possible strike on Iranian nuclear facilities, US officials say
Politico: The Trump administration is rallying around Israel, but not Netanyahu
?AL-Monitor: Would Israel strike Iran without US support
JNS Press: Navigating a turbulent region: Why the US-Israel alliance matters
Fox News : Trump hostage envoy dismisses report of Israel abandonment threat as 'fake news'
The Washington Post : Trump repeatedly bypasses Netanyahu, stoking dismay among Israelis
?The Times of Israel: His first term was remarkable for Israel from the start. What is Trump up to this time
VOX : Trump is shaking up US-Israel relations in a way no one has in decades
The New York Times: Trump Shrugs Off Netanyahu on Gulf Tour