به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، میان جمهوری اسلامی ایران و پاکستان در شرق فلات ایران روابطی به قدمت تاریخ برقرار است. روابطی که هم ریشه در فرهنگ و تمدنی نزدیک و هم ضرورتهای ژئوپلتیک دارد. سفر روز یکشنبه-۴ خرداد- «محمد شهباز شریف» نخست وزیر پاکستان به ایران و دیدار با مقامات جمهوری اسلامی ایران تاکید مجددی بر این روابط و اهمیت تحکیم و گسترش آن است. شریف در این سفر با مقامات ایرانی دیدار و درباره روابط دوجانبه، مسائل منطقهای و بینالمللی گفتوگو خواهد کرد.
اشتراکات تاریخی و جغرافیایی ایران و پاکستان در شرق فلات ایران
جمهوری اسلامی ایران از همان نخستین روزهای اعلام استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، از اولین کشورهایی بود که این کشور را به رسمیت شناخت و این یکی از دهها دلیلی است که روابط دو کشور به رغم تمام فرازو فرودهای آن، از ثبات و دوستی قابل توجهی برخوردار است. تهران و اسلامآباد دو کشور بزرگ و مسلمان در شرق فلات ایران تقریبا در همه زمینهها از اقتصاد و تجارت تا فرهنگ و مذهب روابط نزدیکی دارند و گرچه گاهی سیاست و دخالتهای فرامنطقهای تنشهای مقطعی را در هریک از این حوزهها ایجاد میکند اما انگیزه و ارادهای ثابت در دو طرف برای عبور از این چالشها در هر یک از این عرصهها قابل مشاهده است. مرز زمینی ۹۰۰ کیلومتری میان ایران و پاکستان در جنوب آسیا این هم روابط دو کشور و هم منطقه را به حساسیت خاصی مبتلا کرده که نیازمند هوشیاری دو طرف است.
روابط دو کشور متاثر از دین مشترک و الگوی زبانی مشترک، نزدیک و دوستانه بوده است. تهران و اسلامآباد روابط تاریخی طولانی را تجربه کردهاند که قدمت آن به هزار و ۵۰۰ سال قبل از میلاد عیسی مسیح (ع) بر میگردد و پس از ورود اسلام به جنوب آسیا، روابط تمدنی و تاریخی و زبانی با همراهی اندیشمندان در حوزه دینی هم گسترش یافت.
جمهوری اسلامی ایران و پاکستان در سالهای اخیر و به منظور گسترش و تحکیم فرهنگ و آیین مشترک خود، برگزاریهای هفتههای فرهنگی و هنری، جشنوارههای شعر و نقاشی و کارگاههای فیلم و تصویر و همکاری در دیگر عرصههای هنری را تجربه کردهاند. میان دو کشور و به ویژه در چند دهه اخیر تبادلات علمی هم سیر صعودی تجربه کرده است. تیرماه سال گذشته دومین مجمع گفتوگوهای علمی-فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان با حضور هیاتی از مسئولان دانشگاهی کشورمان به مدت ۲ روز در اسلامآباد برگزار شد و سخنرانان تقویت همکاریهای علمی، آموزش عالی، پژوهشی و ارتباطات مردمی میان دو همسایه را خواستار شدند.
برای ایران امنیت منطقه و کشور مهمی مانند پاکستان اهمیتی بیش از حد تصور دارد و به همین دلیل است که یکی از مهمترین دستورکارهای تعریف شده برای وزارت امور خارجه در هفتههای گذشته و همزمان با افزایش تنش میان هند و پاکستان؛ نوعی میانجیگری میان دو کشور برای پایان دادن به مناقشهای خطرآفرین بوده است. «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ۱۵ اردیبهشت سال جاری در سفر به پاکستان مقامات این کشور را دعوت به خویشتنداری کرد و درباره هرگونه نزاع میان دو کشور هند و پاکستان به عنوان دارندگان سلاح هستهای در منطقه هشدار داد. هشداری که ۳ روز بعد و در سفر به هند هم تکرار شد تا یکی از مهمترین چالشهای امنیتی در منطقه با کمترین آسیب ممکن به پایان رسد.
اقتصاد ایران و پاکستان؛ نیازها و ضرورتها
در بنیان روابط میان جمهوری اسلامی ایران و پاکستان گرچه موضوعات تاریخی و فرهنگی پررنگ است اما اقتصاد و تجارت هم جایگاه ویژه خود را دارد. این مهم با توجه به ظرفیتهای قابل توجه دو طرف و موقعیت ژئوپلتیک ایران برای هر دو طرف مهم است و به نظر میرسد با وجود این ظرفیتها، در میدان عمل هنوز دو طرف هنوز به میزان قابل قبولی در تجارت دو جانبه دست نیافتهاند. اتفاقی که میتواند هم ریشه در تحریمهای آمریکا علیه ایران و هم عدم شناسایی ظرفیتها یا چالشهای زیرساختی در به کارگیری آنها داشته باشد. پاکستان در حال حاضر جزء پنج کشور دارای بیشترین واردات کالا از ایران بوده و تراز تجاری میان دو کشور همسایه همچنان به نفع تهران است.
حجم تجارت ایران و پاکستان در چهار ماه ابتدایی سال ۱۴۰۳ بیش از یک میلیارد دلار اعلام شده است که گرچه با رقم هدفگذاری شده (۲میلیارد) تفاوت دارد اما دو کشور برای ارتقا آن برنامههایی در دست اقدام دارند که به طور قطع یکی از مهمترین محورهای گفتوگوها و رایزنیهای شریف در تهران این برنامهریزیها خواهد بود.
یکی از مهمترین این برنامهها پیگیری ایجاد و گسترش بازارچههای مرزی است. بازارچههای مرزی مانند پیشین–مند، ریمدان–گبد و کوهک–چدگی برای تقویت تجارت رسمی و کاهش قاچاق میان دو کشور از اهمیت ویژهای برخودار هستند. برای مثال مرز ریمدان به دلیل موقعیت استراتژیک خود به صورت مستقیم با بنادی مهمی از پاکستان چون گوادر و کراچی، ارتباط داشته و ظرفیت ویژهای برای افزایش صادرات، تسهیل واردات و جذب گردشگران خارجی دارد. اهمیت این بازارچهها برای دو طرف آن اندازه است که برنامهریزیها برای ایجاد تعداد بیشتر آنها در حال انجام است تا ضمن تسهیل تجارت با کشور همسایه در بهبود معیشت مرزنشینان هم اثرگذار باشد. تهران و اسلامآباد همچنین به منظور بیاثرسازی تحریمهای غیرقانونی آمریکا علیه ایران موضوع تجارت تهاتری را هم به منظور تسهیل مبادلات تجاری در دستور کار قرار میدهند.
پروژههای کلیدی و چالشهای آن؛ از خط لوله تا امنیت مرزها
میان ایران و پاکستان همان اندازه که مسیر همراهی و همکاری گسترده است، چالشها و مشکلات هم به همان اندازه در این مسیر وجود دارد، در حال حاضر اسلامآباد و تهران درگیر اجرای پروژهای هستند که میتواند برای هر دو طرف بسیار سودمند تعریف شود؛ پروژه انتقال خط لوله گاز از ایران به پاکستان و پس از آن هند. این خط لوله موسوم به صلح با وجود تمام اهمیتی که برای هر دو کشور در زمینه تامین انرژی دارد به دلیل تحریمهای آمریکا و فشار بینالمللی همچنان با چالشهایی در حوزه اجرا مواجه است.
۱۶ سال پیش در چنین روزهایی (خرداد ۸۸) ایران و پاکستان پس از چندین سال بررسی سرانجام، تصمیم گرفتند قراردادی را امضا کنند که بتواند موضوع انرژی را در شبهقاره پرجمعیت هند تا حدود زیادی حل کرده و به نوعی نشانه دوستی و رفع تنش میان سه کشور و به ویژه هند و پاکستان باشد. کلنگ احداث این خط لوله در اسفند سال ۹۱ در حالی در مرز ایران و پاکستان زمین زده شد که قرار بود خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتری را از عسلویه تا ایرانشهر احداث شود، جمهوری اسلامی ایران بر این عهد و قرارداد برقرار ماند اما پروژه درخاک پاکستان متوقف شد.
این توقف در اثر فشارهای خارجی و برخی ملاحظات عجیب اسلامآباد متوقف ماند تا سال گذشته که زمزمههای اجرای آن بار دیگر در فضای رسانهای منتشر شد. انصراف هند از این پروژه و تعلل پاکستان، در حالی بود که این کشور خط لوله مشابه و رقیب دیگری تحت عنوان «تاپی» را آغاز کرد که گاز را از سرحدآبادِ ترکمنستان تا هراتِ افغانستان و پس از آن به پاکستان و هند انتقال میدهد. گرچه جمهوری اسلامی ایران تنوع بخشی مسیرهای انتقال انرژی را هم برای خود و هم برای همسایگان ضرورت ژئوپلتیک میداند اما اجرای قرارداد امضا شده از سوی همسایه خود را از آن هم ضروریتر. از این رو پیگیری این موضوع قطعا یکی از دستور کارهای سفر نخستوزیر پاکستان به تهران خواهد بود.
همکاری تهران و اسلامآباد گرچه با زیرساختهای ناکافی در حوزه مالی و پولی، قاچاق کالا و به ویژه سوخت در مرزها روبروست اما این موارد زمانی مهم و قابل رفع و حل هستند که مفهوم مهم امنیت در مرزها برقرار باشد. واقعیت منطقه جنوب آسیا و مرزهای شرقی ایران و غربی پاکستان، واقعیتی آغشته به ناامنی در سایه تروریسم و حضور گروههای تروریستی است. گروههایی که گاهی عامل اصلی تنشها میان دو کشور و ایجاد شرایط بحرانی است.
تامین امنیت این منطقه با توجه به شرایط افغانستان به عنوان کشور دیگر هممرز با ایران و پاکستان مسئولیت مهم هر دو کشور است و این موضوع زمانی برای تهران تبدیل به موضوع بغرنجی میشود که در سایه برخی انفعالهای طرف مقابل، در اثر اقدامات تروریستی، نیروهای مسلح و حتی شهروندان عادی ایران به شهادت میرسند. از این رو تامین امنیت در این منطقه نه تنها خواست ایران بلکه ضرورتی است که اگر طرف پاکستانی درپی تحقق آن نباشد، تهران مسیرهای دشوارتری برای مقابله انتخاب خواهد کرد.
چشماندازی که میتوان برای روبط ایران و پاکستان میتوان ترسیم کرد
ظرفیت اقتصادی و نیازهای دو کشور آن اندازه است که بتوان هدفگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در حجم تجارت دوجانبه در ۵ سال آینده را نتوان هدفی بلندپروازانه دانست. ایران و پاکستان با توسعه همکاریهای منطقهای در حوزههای انرژی، کشاورزی و صنعت میتوانند گامهای مهمی هم در پیشرفت خود و هم منطقه بردارند. ایران برای حضور در پروژههای بزرگ پاکستان همچون کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC) و طرح کمربند- راه پکن و نیز طرح مهم اتصال بندر چابهار به بندر گوادر در پاکستان، مشتاق و توانمند است. همزمانی عضویت دو کشور در سازمانهای منطقهای چون سازمان همکاری شانگهای و اکو هم میتواند گرهگشای روابط اقتصادی دو کشور باشد. همراهی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان در سازمان همکاری کشورهای اسلامی هم میتواند نزدیکی بیشتر اسلامآباد و تهران را در واکنش به چالشهای منطقهای و بینالمللی به وژه موضوع فلسطین ارتقا دهد. برای رسیدن به سطحی ایدهآل از روابط دو کشور بیش از هر موضوع دیگری نیازمند اراده و عبور از فشارهای بینالمللی هستند و به نظر میرسد تهران و اسلامآباد برای این مهم مصمم هستند.