به گزارش ایرنا، بعد از ۱۲ سال حضور در پرسپولیس، حالا امید عالیشاه را به پایان راه رساندهاند. مشخص نیست چه کسی و چرا؟! آیا موضوع، مصدومیتهای گاه و بیگاه کاپیتان است یا شایعههایی که از جلسات خارج از باشگاه، اعم از حضوری، تلفنی و واتساپی به گوش میرسد. از داخلِ ایران به خارج و برعکس و شاید هم دلایل دیگری پشت این ماجرا پنهان است. در کمال تعجب،کسی هم در این رابطه حرفی نمیزند!
درباره اینکه عالیشاه در فصل اخیر آنچنان که باید در ترکیب پرسپولیس حضور نداشت، هیچ شکی وجود ندارد. او طبق آمار، روی هم ۱۹ بار در رقابتهای مختلف برای پرسپولیس بازی کرد و ۱۲۵۷ دقیقه در زمین حضور داشت. آمار دقایق بازی عالیشاه شاید قابل دفاع نباشد اما آسیبدیدگی سراغ هر بازیکنی میآید و در این بخش، اسماعیل کارتال و مدیران باشگاه پرسپولیس میتوانند نگاه متفاوتی داشته باشند. نگاهی که در مورد دیگر بازیکنان مصدومِ پرسپولیس نیز وجود دارد.
اما نکته مهم؛ در ۱۱ دیداری که عالیشاه در لیگ بیستوچهارم حضور داشته، پرسپولیس به ۹ پیروزی و یک تساوی رسیده و تنها یک شکست مقابل استقلال خوزستان در کارنامهاش ثبت شده. عالیشاه ۳ پاس گل داده و در این بخش جزو بازیکنان موثر پرسپولیس بوده است. با این حال چنین برخوردی با بازیکنی که ۱۲ فصل سابقه حضور در یک باشگاه بزرگ را در کارنامه دارد، به هیچ وجه قابل دفاع نیست. رضا درویش توپ را در زمین کارتال میاندازد و سرمربی پرسپولیس هم اظهارنظر مستقیمی در اینباره انجام نمیدهد.
همایون شاهرخی، سرپرست تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ میگفت: بعد از پایان بازی با آنگولا، وقتی خبر آمد که همکاری برانکو ایوانکوویچ با تیم ملی به اتمام رسیده، او تصمیم گرفت هتل را ترک کند. شاید باورتان نشود اما در مراسم بدرقه برانکو، من بودم، حسین فرکی و یکی دو نفر دیگر. آنجا فهمیدم که چقدر بد بدرقه هستیم.
نمیدانیم چرا ما اینقدر خوشاستقبال و بد بدرقه هستیم! وقتی یکی را میخواهیم، انواع و اقسام فعالیتهای شاید خارج از عرف را انجام میدهیم و وقتی فکر میکنیم به هر دلیلی دیگر نیازی به او نداریم، به بدترین شکل ممکن بدرقهاش میکنیم. این خصلتی است که در فوتبالمان کم ندیدهایم و بسیار بودهاند بازیکنان و مربیانی که با چنین شرایط اسفناکی مواجه شده و مات و مبهوت ماندهاند.
همایون شاهرخی، سرپرست تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ میگفت: بعد از پایان بازی با آنگولا، وقتی خبر آمد که همکاری برانکو ایوانکوویچ با تیم ملی به اتمام رسیده، او تصمیم گرفت هتل را ترک کند. چمدانش را بست و از پلهها پایین آمد. شاید باورتان نشود اما در مراسم بدرقه برانکو، من بودم، حسین فرکی و یکی دو نفر دیگر. آنجا فهمیدم که چقدر بد بدرقه هستیم.
کافی است سری به باشگاههای معتبر فوتبال دنیا بزنیم و سبک مواجهه آنها با بازیکنان بزرگ را ببینیم، شاید که کمی درس بگیریم. کاپیتانها در تمام دنیا ارج و قرب دیگری دارند؛ شأن و منزلت آنها رعایت میشود، حتی اگر دیگر نیازی به وجودشان نباشد. در آلمان، سالهاست که توماس مولر از تفکرات مربیان بایرنمونیخ خارج شده. بنا به دلایلی مانند ارج نهادن به بیش از ۱۵ سال حضور مداوم او در ترکیب بایرنمونیخ و نقش غیر قابل انکارش در کسب عناوین قهرمانی در رقابتهای مختلف، قرارداد او تمدید شده است.
مولر از فصل ۲۰۲۲-۲۰۲۱ دیگر از آن ستارهای که همیشه در ترکیب اصلی بایرن قرار داشت، فاصله گرفت اما باواریاییها همه ساله قراردادش را تمدید کردند تا همین چند ماه قبل که در ۳۵ سالگی ترجیح دادند بعد از توافقی دو طرفه با او خداحافظی کنند. یعنی مسوولان بایرن مونیخ به پاسِ تلاشهای چندینساله مولر، حتی سه فصل از وجود او استفاده کردند؛ حتی به عنوان بازیکن جانشین تا نشان بدهند در فوتبال حرفهای فقط به کارایی و نتیجه توجه نمیکنند و ابعاد دیگری نظیر رفتار حرفهای هم برایشان مهم است.
احترام به کاپیتانها، حتی در مواقعی که مصدوم هستند و یا سن و سالشان بالاتر رفته و مثل گذشته نمیدرخشند، همه جای دنیا مرسوم است. به آمار لوکا مودریچ در سالهای اخیر نگاه کنید. او طی دو سه فصل اخیر، کمتر در ترکیب اصلی قرار گرفته اما قراردادش تمدید شده و باشگاه رئالمادرید سرانجام در پایان این فصل و با تعامل دوطرفه تصمیم به قطع همکاری با ستارهاش گرفته است؛ ستارهای که ۱۳ فصل را در مادرید سپری کرد و درخشید.
امید عالیشاه اما نه از اوج دور شده و نه کاراییاش پایین آمده؛ فقط مثل تمام فوتبالیستها با مصدومیت مواجه شده و آنهم خارج از اختیارات او بوده است. هیچ بازیکنی با نظر خودش آسیب نمیبیند و هیچ ستارهای هم دوست ندارد حضور در زمین را از دست بدهد؛ امید عالیشاه هم از این قاعده مستثنی نیست اما به نظر میرسد شرایطی که این روزها برای او رقم خورده، به دور از احترام است.
حتی اگر عالیشاه را نخواهند، میتوانند او را به باشگاه صدا بزنند، با او جلسهای بگذارند و تمام. نه اینکه برخوردی انجام بدهند تا شاهد چنین جملهای از سوی او باشند: خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...
نه بلدیم خودمان را در زمان استقبال به آب و آتش نزنیم و نه قادریم در لحظه بدرقه، کاری کنیم که هیچ کدورتی در دلها نماند. درباره عالیشاه این موضوع صدق میکند؛ هر چند هنوز اتفاقی نیفتاده و هواداران پرسپولیس برای فصل بعد، کاپیتان خود را میخواهند و این مسأله را به گوش باشگاه و اسماعیل کارتال هم رساندهاند. شاید به نتیجه برسند و شاید هم آن اتفاقی که دوست ندارند، رخ بدهد. جدایی عالیشاه بعد از ۱۲ سال؛ با انبوهی از حرفهای ناگفته.