به گزارش ایرنا، شهرستان بوکان دارای ۱۰۴ اثر و ابنیههای باستانی، تاریخی و مذهبی ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور از جمله تپه قلایچی، قلعه سردار، مسجد جامع، گنبد سردار، مسجد حمامیان، زندان آغجیوان، تپه سماقان، تپه قاراوه حاج شیخ گل، پیرمحمد، پیر اسماعیل و خانقاه زنبیل است که هر کدام از این اثر بخشی از تاریخ، هویت و فرهنگ این منطقه را در خود نمایان کرده است.
بوکان به سبب قرار گرفتن در میان ۲ رودخانه سیمینه و زرینهرود که از گذشتههای دور محل سکونت تمدن های باستانی بوده و در دوره معاصر شخصیت های سیاسی، ادبی و فرهنگی بزرگ از سردار غزیزخان مکری تا استاد حسن زیرک در این شهر دیده به جهان گشودند و بر غنای تاریخی این شهر افزودند.
پیشینه تاریخی بوکان با نمایان شدن ابعاد معبد تاریخی مربوط به حکومت ماناییها در تپه قلایچی این شهر و پیدا شدن آجرهای لعاب دار در این معبد تاریخ، بیشتر از گذشته مورد توجه محققان داخلی و خارجی قرار گرفت.
پس از فصل اول کاوش تپه قلایچی در سال ۱۳۶۴، کاوش در این منطقه متوقف شد؛ سرانجام در سال ۱۳۷۸ کاوش در تپه قلایچی از دومین تا نهمین فصل آن به ترتیب از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۵ ادامه داشت و در طی این فصول قسمتهای باقیمانده تالار و اتاقهای جانبی یک تا هشت، حیاط سنگفرش منظم شرقی، حیاط تراسدار سنگفرش شمالی، پلههای اصلی غربی، سکوهای سهگانه و حصار اصلی و سطوح آجری و حجم زیادی از اشیای تزئینی، سفالی، فلزی و آجری از زیر خاک سربرآورد.

در جدیدترین کاوشها در گورستان قلایچی بوکان که خرداد سال ۱۴۰۳ انجام شد، علاوه بر مستند سازی بقایای معماری گورها که در نوع خود تنوع بسیار خوبی دارد، مطالعات انسانی، یافتههای موزهای، سفالهای لعاب و مُهرهای یافت شده در کنار این تدفینها میتواند از لحاظ هنری و تاریخی بسیار حایز اهمیت باشد.
از قلایچی آجرهای لعابدار بیشتری کشف شده که نشاندهنده اهمیت بالای قلایچی است؛ البته این احتمال نیز وجود دارد که این منطقه همان شهر «زیرتو» یا «ایزیرتو» پایتخت ماناییها باشد.
مانا یکی از حکومتهای ناشناخته شمال غرب ایران بوده که غیر از محوطه قلایچی در تپه زیویه کردستان و حسنلو نقده، در آذربایجانغربی نیز نشانههای از آن پیدا شده است.
اما چیزی که بر اهمیت آثار تاریخی و باستانی بوکان افزوده ۵۵ قطعه آجر لعابداری است که در سال ۱۳۷۰ در انباری در بندر چیاسو (نزدیک مرز سوئیس و ایتالیا) از سوی خانوادهای ایرانی برای فروش عرضه شد.
دکتر جان کرتیس در مقام موزهدار از موزه بریتانیا وقتی در ۱۷ مهر ۱۳۷۰ از این آثار بازدید کرد تا در صورت امکان، موزه بریتانیا آنها را خریداری کند، متوجه شد این آثار متعلق به فرهنگ «مانایی» و محوطه قلایچی است و باید به ایران بازگردانده شود.
روند حقوقی برای استرداد این مجموعه با مشارکت دکتر جان کرتیس از کشور سوئیس و دستگاه دیپلماسی و میراث فرهنگی ایران حدود سه دهه طول کشید تا در آذرماه سال ۱۳۹۹ به ایران تحویل داده شد.
پس از آن تعداد آجرهای لعاب دار قلایچی بوکان به ۱۵۰ قطعه رسید که از این تعداد ۷۰ قطعه در موزه ملی ایران در تهران و مابقی نیز در برخی موزه خانههای مردم شناسی در سایر مناطق کشور نگهداری میشود.

در آجرهای لعابدار قلایچی بوکان که قدمت آنها ۲ هزار و ۸۰۰ سال برآورد شده است نقشهایی از پرنده، گاو و بز بالدار با سر انسان و دیگر نقشهای ترکیبی حیوان و انسان در آنها دیده میشود.
اشیای تاریخی بوکان تنها این آجرهای لعابدار و رنگین نیست بلکه هم اکنون یک هزار و ۲۰۰ شی تاریخی قابل نمایش در موزههای مردمی شناسی در این شهرستان ثبت شده که از این تعداد ۸۰۰ شی در موزه تهران و ۴۰۰ شی دیگر نیز در موزه سایر شهرستانها نگهداری میشود.
حال با وجود این ظرفیت خوب، بوکان یکی از معدود شهرهای کشور است که از نبود موزهخانه مردم شناسی رنج میبرد و این موضوع و بازگشت دوباره آجرهای لعاب دار به این شهر یکی از مطالبات دوستداران آثار تاریخی و باستانی در بوکان است.
از طرفی بسیاری از خانوادههای قدیمی بوکان دارای اشیای، ابزار کارقدیمی و کتابهای تاریخی هستند و به دلیل نبوده موزهخانه در این شهرستان، این آثار در شرایط غیراستاندارد نگهداری میشود و احتمال ورود خسارت و نابودی آنها وجود دارد.
نبود موزهخانه در بوکان باعث شده که برخی از هنرمندان این شهر در محیط خانه یا باغ خود موزهخانههای شخصی دایر کنند که یکی از آنان استاد «عثمان رحمان زاده» هنرمند مجسمه ساز بوکانی که لقب «پدر ژپتوی ایران» به وی بخشیده شده است اکنون در روستای «ناچیت» این شهر، باغ موزهای احداث کرده و یک هزار و ۶۰۰ مجسمه چوبی را در ان به نمایش گذاشته است.
حال در روز جهانی موزه و هفته میراث فرهنگی ( ۲۸ اردیبهشت تا سوم خردادماه ۱۴۰۴)، لازم است با نگاهی نو به نقش میراث فرهنگی در آینده جوامع، اهمیت پاسداشت این سرمایههای گرانسنگ تأکید کنیم و از قابلیت جذب گردشگری آثار تاریخی هم غافل نباشیم.
شعار امسال، «میراث فرهنگی و آینده» برگرفته از رویکرد جهانی ایکوم در سال ۲۰۲۵ با عنوان «آینده موزهها در جوامع به سرعت در حال تغییر» ما را به تأمل در نقش پویای میراث فرهنگی در توسعه پایدار، ارتقای تابآوری اجتماعی، ترویج نوآوری و مشارکت فعالانه جوامع محلی فرا میخواند.