به گزارش ایرنا، خشکسالی، کاهش بارندگی و اُفت آبهای زیرزمینی، زنگ خطر را برای این خطه سرسبز به صدا درآورده است. در این میان، خشکهکاری برنج بهعنوان راهکاری پایدار برای کاهش مصرف آب و حفظ تولید مطرح شده اما مقاومت کشاورزان در برابر کنار گذاشتن روش سنتی، چالشهای متعددی را پیش رو قرار داده است.
کشت غرقابی شالی، با مصرف سرسامآور ۱۵ هزار مترمکعب آب در هر هکتار، منابع آبی گلستان را به تاراج برده است.
ایرج حیدریان، مدیرعامل شرکت آب منطقهای گلستان، هشدار میدهد که سطح زیرکشت شالی به ۷۰ هزار هکتار رسیده و سالانه یک میلیارد مترمکعب آب (معادل نیمی از منابع زیرزمینی استان) صرف این محصول میشود و این در حالی است که کشت پنبه در گذشته تنها سه هزار مترمکعب آب در هکتار نیاز داشت.
نتیجه این روند، فرونشست زمین، کاهش کیفیت آبهای زیرزمینی و هجوم آبهای شور است که پایداری محیطزیست و کشاورزی استان را تهدید میکند. حیدریان اصلاح فوری الگوی کشت و توقف کشت محصولات پرآببر را تنها راه نجات منابع آبی میداند.
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گلستان، نیز با اشاره به کاهش ۴۰ درصدی بارندگیها و کمبود آب پشت سدها، بر لزوم کاهش کشت شالی تأکید کرد.
علیاکبر مهقانی گفت: ضررهای کشت محصولات پرآببر مانند شالی بسیار بیشتر از فایده آن است. آب و خاک، نهادههای پایه کشاورزیاند و بیتوجهی به پایداری آنها، تولید را به مخاطره میاندازد.
به گفته وی سطح زیرکشت شالی که در گذشته به ۹۵ هزار هکتار میرسید، در سال گذشته به ۵۴ هزار هکتار کاهش یافته و برنامه اصلاح الگوی کشت، این سطح را به ۳۶ هزار هکتار هدفگذاری کرده با این حال، قیمت بالای برنج و جذابیت اقتصادی آن، کشاورزان را به ادامه روش غرقابی ترغیب میکند.

خشکهکاری؛ راهکاری سبز با موانع بزرگ
خشکهکاری برنج، با کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب و میانگین هشت هزار مترمکعب در هکتار، راهکاری نویدبخش برای کاهش فشار بر منابع آبی است.
هادی جرجانی کشاورز پیشرو گلستانی، از سال ۱۳۹۴ با استفاده از آبیاری تحت فشار، این روش را در مزارع خود پیاده کرده و اکنون ۲۵ هکتار از زمینهایش را به خشکهکاری اختصاص داده است.
وی مزایای این روش را سهولت کاشت و برداشت، کاهش فرسایش خاک، نیاز کمتر به کارگر و سموم شیمیایی و حفظ کیفیت محصول میداند.
جرجانی سال گذشته در هر هکتار هفت تن شالی باکیفیت برداشت کرده و معتقد است تولید در خشکهکاری تفاوت چندانی با روش غرقابی ندارد.
با این حال، جرجانی ترویج نادرست خشکهکاری، نبود دستورالعملهای جامع، بذر نامناسب و رعایت نکردن تقویم کشت را دلایل اصلی شکست این روش در گلستان دانست و تأکید کرد: هنر خشکهکاری در آبیاری تحت فشار است، اما هزینه بالای این سیستمها از توان کشاورزان خارج است.
مهقانی نیز کاهش هزینههای تولید را برگ برنده خشکهکاری میداند، اما اذعان دارد که کاهش نسبی تولید در این روش، انگیزه کشاورزان را برای تغییر کم کرده است.
چرا تغییر دشوار است؟
مقاومت کشاورزان در برابر خشکهکاری ریشه در موانع متعددی دارد. نبود برنامه جامع برای اصلاح الگوی کشت، کمبود آموزشهای کاربردی، فقدان ماشینآلات تخصصی و هزینه بالای زیرساختهای آبیاری تحت فشار، گذار به این روش را کند کرده است.
به گفته جرجانی، برخی کشاورزان بهاشتباه خشکهکاری را با آبیاری غرقابی انجام میدهند که نتیجهای جز هدررفت آب ندارد.
مهقانی نیز معتقد است تا زمانی که قیمت بالای برنج و مباحث بازرگانی آن وجود داشته باشد، کشاورزان از روش سنتی دست نخواهند کشید و این چالشها نشان میدهد که تغییر الگوی کشت، نیازمند رویکردی چندوجهی و هماهنگ است.
راهکارهایی برای کشاورزی پایدار
برای غلبه بر بحران کمآبی و گسترش خشکهکاری در گلستان، اجرای بستهای منسجم از راهکارها ضروری است که هر یک مکمل دیگری باشد.
از جمله این راهکارها، تقویت زیرساختهای آبیاری تحت فشار با حمایت مالی هدفمند، آموزش هوشمند و ترویج عملی با تکیه بر تجربه کشاورزان پیشرو، تأمین نهادهها و ابزارهای تخصصی برای کاهش هزینهها، ۴. ایجاد مشوقهای اقتصادی و بازارهای تضمینی و تدوین دستورالعملهای جامع و نظارت مستمر است.
تجهیز مزارع به سیستمهای آبیاری تحت فشار، پیشنیاز اصلی خشکهکاری است. دولت باید با ارائه یارانههای ویژه و وامهای کمبهره، هزینه اولیه این سیستمها را برای کشاورزان کاهش دهد و افزایش سهم گلستان از طرحهای ملی آبیاری تحت فشار و سرمایهگذاری در بازسازی شبکههای آبیاری، زیربنای این تحول خواهد بود. به گفته جرجانی، بدون این زیرساخت، خشکهکاری عملاً غیرممکن است.
همچنین ترویج خشکهکاری نیازمند آموزشهای کاربردی و مزارع آزمایشی است که دانش فنی را بهصورت ملموس به کشاورزان منتقل کند.
این برنامهها باید بر انتخاب بذر مناسب، رعایت تقویم کشت و مدیریت بهینه آب تمرکز داشته باشند. جرجانی پیشنهاد میکند که از کشاورزان موفق در خشکهکاری بهعنوان مربیان محلی استفاده شود تا اعتماد سایرین جلب گردد.
دسترسی به بذرهای سازگار با خشکهکاری و ماشینآلات مکانیزه هم راهکار دیگری است که هزینههای اولیه کشاورزان را کاهش میدهد و دولت میتواند با یارانه یا توزیع مستقیم این نهادهها، موانع فنی را برطرف کند.
مهقانی تأکید میکند که کاهش هزینههای تولید، انگیزه کشاورزان برای پذیرش خشکهکاری را افزایش خواهد داد.
برای کاهش وابستگی به کشت غرقابی، دولت باید مشوقهایی مانند پاداش برای کشاورزان پیشرو در خشکهکاری و بازارهای تضمینی برای محصولات کمآببر ارائه دهد. این اقدامات، جذابیت اقتصادی روشهای پایدار را افزایش داده و از انگیزه مالی کشت شالی میکاهد.
نبود دستورالعملهای دقیق، یکی از دلایل شکست خشکهکاری در گذشته بوده است. تدوین پروتکلهای استاندارد برای کاشت، داشت و برداشت، همراه با نظارت بر اجرای صحیح آنها، از اشتباهات رایج جلوگیری میکند.
مهقانی تأکید دارد که مطالعات اخیر، ابهامات فنی خشکهکاری را برطرف کرده و اکنون زمان اجرای دقیق این استانداردها است.
ادامه کشت غرقابی شالی، نهتنها توجیه اقتصادی و زیستمحیطی ندارد، بلکه آینده کشاورزی گلستان را به مخاطره میاندازد.
خشکهکاری، با صرفهجویی در آب، کاهش هزینهها و حفظ بهرهوری، راهی روشن برای نجات منابع آبی و رسیدن به کشاورزی پایدار است.
اجرای هماهنگ راهکارهای پیشنهادی میتاند گلستان را از چنگال بحران کمآبی رها کرده و به الگویی برای کشاورزی سازگار با اقلیم تبدیل کند.
زمان آن رسیده که از بهشت فریبنده مزارع غرقابی به سوی آیندهای پایدار و سبز گام برداریم.