یکی از نقاط عطف این هجمه در فتنه سال ۱۳۸۸ به وجود آمد؛ جایی که عده ای مغرض و در بهترین حالت، عده ای ناآگاه، با سردادن شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، امنیت ملی کشور را به چالش کشیدند.
تجاوز این روزهای رژیم خبیث صهیونیستی به خاک وطن، نشان میدهد دکترین دفاعی جمهوری اسلامی که «مقاومت پایه» بوده و هست، تا چه اندازه در راستای منافع مردم بود.
اساساً یکی از اهداف اصلی رژیم خبیث در حمله به جنوب لبنان، تضعیف حزب الله قهرمان بود و پس از سقوط دولت در سوریه نیز مقاومت در وضعیت متفاوت و البته تا اندازه زیادی، بغرنج، قرار گرفت.
اکنون نیز تنها راه مقابله با دشمن صهیونی، نه دست برداشتن از پاسخهای کوبنده به رژیم اشغالگر، بلکه استمراربخشیدن به ایده مقاومت است.
تلاش این روزهای ترامپ و دولت او که مدام و از سر طعنه، تهران را به ادامهدادن مذاکرات فرامیخوانند، نه برای دادن امتیاز ویژه به ایران مثل رفع موثر تحریم ها بلکه مجبورساختن ایران به دست برداشن از حق غنی سازی است.
اصرار جمهوری اسلامی به دست برنداشتن از حق غنی سازی، یک امر خیره سرانه و از سر لج بازی نیست، بلکه تهران میداند در صورت کنارآمدن با قلدری غرب و عبور از حق غنیسازی، زمینه برای تشدید حملات رژیم کودککُش فراهمتر میشود؛ چه آنکه پس از سقوط اسد و رفع تهدید برای صهیونیست ها، حملات آنها علیه سوریه تشدید شد. تجربه ثابت کرده، عقبنشینی در برابر صهیونیست ها بزرگ ترین اشتباه است.