خمینی و انقلاب در سلوک

خمینی و انقلاب در سلوک
 انقلاب‌۵۷ ثمره سلوک امام خمینی بود. قیام او یک ملت را به قیام رساند. قیام انفسی‌اش، قیام آفاقی ساخت. تک‌تک مردم بلند شدند و امروز اگر انقلاب زنده است، به مقاومتی است که ثمره تقوای یک ملت است.

یکم: سال‌ها پیش یکی از رفقای انقلابی و پرشور جهادی غافلگیرانه از صحنه فعالیت اجتماعی ناپدید شد. سراغش را گرفتیم و سؤال کردیم و علت خواستیم. دلش نبود و پاسخ نداد تا روزی روزگاری باب درددلش باز شد. گفت در دوراهی‌ام. گفتم کدام دو راه؟ گفت مگر رهبرانقلاب نگفتند اگر خواستی از سیم خاردار عبور کنی ابتدا باید از سیم خاردار نفست عبور کنی؟ گفتم بله. گفت من هنوز از منیت و نفسم عبور نکرده‌ام؛ چطور حرف از انقلاب و جهاد بزنم؟ از سویی نیز وامانده‌ام. می‌بینم کشور و مردم و دینم مدد می‌خواهد و حالا حیرت‌زده‌ام چه کنم.
در ظاهر دوگانه درستی بود. سال‌ها برای من هم سؤال بود. چه باید کرد؟ اول جهاد با نفس و بعد جهاد با دشمن؟ خب چه کنیم؟ بیتوته کنیم؟ تا چه وقت؟ تا کجا؟

دوم: ما چه تعریفی از دنیا داریم؟ از آخرت؟ از ظهور؟ از معنویت؟ از مبارزه با نفس؟ از سلوک؟ از انقلابی‌گری؟
چه‌بسا تصویر ذهنی ما از معارف انقلاب نقص‌های فراوان دارد. در بهترین حالت خیال‌مان بر این است که دنیا فتنه است؛ باید عبور کرد تا آخرت. ظهور نیز زمان رهایی است؛ باید دعا کرد تا امام از راه برسد و نجات‌مان دهد. سلوک نیز یعنی عبا به دوش انداختن و سرسجاده نشستن. انقلابی‌گری نیز امری است اجتماعی که در اوقات فراغت‌مان بعد از کار و تلاش برای زندگی، باید برایش فکری کرد.
ماجرا چنین نیست. واقعیت این است که معارف حقه انقلاب به هر دلیل دست ما نرسیده است. خودمان هم اهمال کردیم، اما آموزش و پرورش و مسجد و منبر و غیره و ذلک هم کم گذاشتند.
دین را باید با تمام اجزایش از دست امام گرفت. خمینی به دین رنگ دیگری زد و اسلام را از سر طاقچه روی زمین آورد.

سوم: امام خمینی نشان داد سلوک فردی جدا از سلوک اجتماعی نیست. مبارزه با نفس، منحصر به ‌نفس نیست؛ مبارزه با نفس با جمع و در اجتماع میسر است. امام نشان داد اگر امتی سلوک کند و بلند شود، مسیر تاریخ عوض می‌شود. برای همین انقلاب اسلامی را یقظه و بیداری یک ملت می‌دانست. ملتی بیدار شد و قیام کرد. بهمن۵۷ ثمره سلوک در ابعاد یک ملت بود.

امام نشان داد که شیطان روی زمین چیست و کیست. شیطان یک موجود در ساحت خیال نیست؛‌ شیطان در سطح حکمرانی و دولت‌ها و ابزارها و نهادها امتداد دارد.
امام مهدویت را نیز به نحو دیگری توضیح داد. ظهور صرفا با دعا محقق نمی‌شود. ظهور ثمره سلوک فردی و اجتماعی ماست. برای ظهور باید حرکت کرد. مقدمات ظهور در حرکت ماست نه نشستن ما.
امام سلوک و رشد معنوی را از سر سجاده تا کف خیابان‌ها کشید. امام مبارزه با نفس را در مبارزه با آمریکا نشان داد. امام عبادت را در خدمت به مردم شرح داد. امام تقوای فردی را با استقامت و مقاومت یک ملت توضیح داد. امام ذکر و تسبیح را تا شهرسازی و معماری بسط داد.
امام توضیح داد سلوک و رشد معنوی در سلوک انقلابی و اجتماعی است. برای رشدکردن باید به میدان آمد. برای مبارزه با نفس باید با شیطان بزرگ مبارزه کرد. انقلابی‌گری اوقات فراغت ما نیست؛ همه زندگی ماست؛ دین ماست؛ سجده و رکوع و قیام ماست.
حرف تمام است.

چهارم: سال‌ها گذشت و آن رفیق خوب ما یک روز گفت مزه کردم و چشیدم که سلوک با انقلاب، عمق و سرعتش بیشتر است. وسط میدان جهاد و مبارزه و کاراجتماعی و خدمت‌رسانی باید حواس‌مان به‌ خودمان باشد. اما این حواس جمعی در حرکت اجتماعی است؛ مبارزه با نفس در عبور از دنیاست و نه ترک دنیا؛ مبارزه با اهریمن در چنگ‌انداختن با شیطان کبیر است نه غفلت از آن؛ تقوا در مقاومت سیاسی و اجتماعی است نه سرسجاده نشستن؛ ذکر گفتن
در به چشم آوردن اجتماعی اسماءالله است نه صرفا ورد و تکرار زبان.

انقلاب‌۵۷ ثمره سلوک امام خمینی بود. قیام او یک ملت را به قیام رساند. قیام انفسی‌اش، قیام آفاقی ساخت. تک‌تک مردم بلند شدند و امروز اگر انقلاب زنده است، به مقاومتی است که ثمره تقوای یک ملت است.

او ابتدا در سلوک انقلاب کرد.....
اکیدا پیشنهاد می‌کنم شماره آخر خردنامه را با همین عنوان بخوانید: «انقلاب در سلوک» با یادداشت‌ها و گفت‌وگوهایی از آیت‌الله یزدان‌پناه، آیت‌الله ممدوحی، آیت‌الله عابدینی، حجت‌الاسلام پناهیان، بانو فاطمه طباطبایی و... .

برای دریافت آخرین اخبار سیاسی خوشه خبر کلیک کنید

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها