درمورد علتیابی چنین اتفاقی نظرات گوناگونی مطرح است که بعضی از آنان از قوت بیشتری برخوردارند. در نظر اول چنین به دیده میآید که در این زمانه، اسرائیل با حضور ترامپ در کاخ سفید فرصت این را دارد که با فشار بیشتری علیه مردم غزه دست به اقدام بزند. این فرصت شاید به راحتی دگربار برای آنان بدست نیاید. از این رو آنان سعی دارند نهایت استفاده را ببرند و با فشار حداکثری نسلکشی را ادامه دهند.
احتمال دیگر این است که اسرائیل بخواهد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم از قتلعم مردم فلسطین دستاوردی کسب کند. آنان از این موضوع واهمه دارند که جنگ تمام شود و دستاورد و عایده خاصی برایشان به ارمغان نیامده باشد. این موضوع از آن رو برای سران صهیونیستی دارای اهمیت است که اگر عدم کسب دستاورد به معنای پیروزی حماس و مقاومت در این نبرد است. کما اینکه در آتشبس قبلی این حماس بود که دست بالا را داشت نه اسرائیل.
احتمال سوم این است که سیستم سیاسی و امنیتی اسرائیل امروزه دچار نوعی جنون و روانپریشی شده است. اگر به اقدامات آنان نگاه کنیم خواهیم دید که حملات آنان و پیگیری سیاستهای جنگی آنان بر هیچ منطق و محاسبه عقلانیای منطبق نیست. بر فرض مثال آیا پاکسازی غزه با این شرایطی که آنان خلق کردند در آینده بستری برای زیست آنان فراهم خواهد کرد؟ آیا این نوع اقدامات به نفع یهودیهای جهان خواهد بود؟ امروزه یهودیان در عرصه بینالمللی اعتراضشان به این است که اقدامات اسرائیل به شکل عمده چهره تمام یهودیان عالم را خدشهدار نموده است. این روانپریشی اسرائیل برای آدمکشی موضوعی است که اساسا از حیطه سیاسی خارج است و در محاسبات بینالمللی نمگنجد.