غنی‌سازی اورانیوم در آمریکا و تناقض با سیاست‌های جهانی

غنی‌سازی اورانیوم در آمریکا و تناقض با سیاست‌های جهانی

 روسای جمهور قبلی آمریکا نیز با مسئله انرژی هسته‌ای مواجه بوده‌اند، اما رویکردها متفاوت بوده است. باراک اوباما در دوره ریاست‌جمهوری خود (۲۰۰۹-۲۰۱۷) بر گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر تمرکز داشت و پروژه‌های هسته‌ای را به دلیل هزینه‌های بالا و نگرانی‌های زیست‌محیطی محدود کرد.

همشهری آنلاین - گروه سیاسی: دونالد ترام‍پ رئیس‌جمهور ایالات متحده روز جمعه مجموعه‌ای از دستورات اجرایی جدید را امضا کرد که هدف آن گسترش توان تولید انرژی هسته‌ای، کاهش مقررات نظارتی و تقویت صنعت غنی‌سازی اورانیوم در این کشور است. این اقدام در حالی انجام شده که دولت ترام‍پ همزمان بر محدودسازی غنی‌سازی اورانیوم در سایر کشورها، به‌ویژه ایران، تاکید دارد. این دستورات اجرایی، که در بحبوحه تنش‌های دیپلماتیک با ایران و تحولات جهانی در حوزه انرژی هسته‌ای صورت گرفته، سؤالاتی درباره اهداف واقعی این سیاست و تاثیر آن بر منظومه فعالیت‌های هسته‌ای دنیا ایجاد کرده است. آیا این تصمیم صرفا یک نمایش سیاسی است یا پاسخی واقعی به نیازهای انرژی آمریکا؟ رسانه‌های خارجی و تحلیل‌ها چه می‌گویند؟

زمینه و جزئیات دستورات اجرایی

دستورات اجرایی روز جمعه دونالد ترامپ شامل گسترش استخراج اورانیوم، مجوز احداث نیروگاه‌های هسته‌ای در اراضی فدرال و کاهش موانع نظارتی برای پروژه‌های هسته‌ای است. این دستورات، کمیسیون تنظیم مقررات هسته‌ای آمریکا (NRC) را ملزم می‌کند ظرف ۱۸ ماه نسبت به بررسی و تصمیم‌گیری درباره درخواست‌های احداث راکتورهای جدید اقدام کند. ترام‍پ در سخنرانی خود اعلام کرده این اقدامات برای «پاسخ به وضعیت اضطراری انرژی در آمریکا» به دلیل افزایش تقاضای برق طراحی شده است. او همچنین تاکید کرد که آمریکا باید «زنجیره تامین سوخت هسته‌ای خود را تقویت کند» تا وابستگی به منابع خارجی کاهش یابد.

ترام‍پ هفته گذشته گفته بود: «ایران نفت زیادی دارد و نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد» و بر سیاست ممنوعیت غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران تاکید کرده بود. این تناقض در رویکرد، انتقادات گسترده‌ای را در رسانه‌های خارجی به دنبال داشته است. این دستورات اجرایی نشان‌دهنده «استاندارد دوگانه» در سیاست خارجی ترام‍پ است، که از یک سو به دنبال تقویت توان هسته‌ای آمریکا و از سوی دیگر محدودیت شدید برای کشورهای دیگر، به‌ویژه ایران، اعمال می‌کند.

آیا ترام‍پ تنها رئیس‌جمهوری بود که این نیاز را دید؟

روسای جمهور قبلی آمریکا نیز با مسئله انرژی هسته‌ای مواجه بوده‌اند، اما رویکردها متفاوت بوده است. باراک اوباما در دوره ریاست‌جمهوری خود (۲۰۰۹-۲۰۱۷) بر گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر تمرکز داشت و پروژه‌های هسته‌ای را به دلیل هزینه‌های بالا و نگرانی‌های زیست‌محیطی محدود کرد. دونالد ترام‍پ در دوره اول خود (۲۰۱۷-۲۰۲۱) نیز برنامه مشخصی برای احیای صنعت هسته‌ای ارائه نکرد، اما جو بایدن (۲۰۲۱-۲۰۲۵) با وجود تاکید بر انرژی‌های پاک، در سال ۲۰۲۳ بودجه‌ای برای توسعه فناوری رآکتورهای کوچک مدولار (SMR) اختصاص داد، هرچند این پروژه‌ها پیشرفت کندی داشتند. تصمیم ترام‍پ برای احیای سریع صنعت هسته‌ای، پاسخی به فشارهای داخلی از سوی شرکت‌های انرژی و برخی قانون‌گذاران جمهوری‌خواه تلقی شده است که معتقدند افزایش تقاضای برق، به‌ویژه با رشد هوش مصنوعی و دیتاسنترها، نیاز به منابع پایدار مانند انرژی هسته‌ای را ضروری کرده است.

رویکرد اروپا و تضاد با سیاست ترام‍پ

در حالی که آمریکا به سمت احیای انرژی هسته‌ای حرکت می‌کند، اروپا رویکرد متفاوتی دارد. کشورهای اروپایی مانند آلمان و بلژیک در حال تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای خود هستند و بر انرژی‌های تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری می‌کنند. با این حال، فرانسه، که ۷۰ درصد برق خود را از انرژی هسته‌ای تامین می‌کند، همچنان به این صنعت متعهد است. تصمیم ترام‍پ می‌تواند شکاف استراتژیک میان آمریکا و اروپا را در حوزه انرژی عمیق‌تر کند، به‌ویژه در حالی که اروپا به دنبال کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی و فناوری‌های پرریسک مانند هسته‌ای است. این تصمیم ممکن است به رقابت در بازار جهانی فناوری هسته‌ای منجر شود، به‌ویژه با توجه به پیشرفت چین و روسیه در این حوزه.

جایگاه دستورات اجرایی

دستورات اجرایی ترام‍پ در زمینه‌ای از رقابت و تنش جهانی در حوزه هسته‌ای قرار می‌گیرد. چین و روسیه در سال‌های اخیر با سرمایه‌گذاری سنگین، به پیشتازان فناوری هسته‌ای تبدیل شده‌اند. چین در حال ساخت ۲۷ راکتور جدید است و روسیه با شرکت روس‌اتم، پروژه‌های هسته‌ای را در آفریقا و آسیا گسترش داده است. این در حالی است که آمریکا، به دلیل مقررات سخت‌گیرانه و هزینه‌های بالا، از دهه ۱۹۹۰ تنها ۲ راکتور جدید ساخته است. تصمیم ترام‍پ تلاشی برای بازپس‌گیری رهبری آمریکا در این صنعت است، اما کارشناسان معتقدند این هدف با موانع جدی مانند کمبود نیروی کار متخصص و مشکلات تامین مالی مواجه است.

آیا این دستورات اجرایی واقعا به نیازهای انرژی آمریکا کمک می‌کند؟ در کوتاه‌مدت، این اقدامات تاثیر محدودی خواهند داشت، زیرا ساخت راکتورهای جدید حداقل یک دهه زمان می‌برد. با این حال، کاهش مقررات می‌تواند سرمایه‌گذاری خصوصی را جذب کند، به‌ویژه در فناوری‌های نوظهور مانند راکتورهای کوچک مدولار. این تصمیم ممکن است بیشتر یک «نمایش سیاسی» برای جلب حمایت پایگاه رای‌دهندگان ترام‍پ و شرکت‌های انرژی باشد تا یک راه‌حل واقعی.

دستورات اجرایی ترام‍پ در زمینه‌ای از رقابت جهانی، تنش‌های دیپلماتیک و نیازهای داخلی آمریکا قرار می‌گیرد. اگرچه این اقدامات ممکن است در بلندمدت به تقویت صنعت هسته‌ای آمریکا کمک کند، اما در کوتاه‌مدت بیشتر به نظر می‌رسد یک حرکت نمادین برای نمایش قدرت و جلب حمایت داخلی باشد. تاثیر واقعی این سیاست به توانایی آمریکا در غلبه بر موانع فنی، مالی و زیست‌محیطی بستگی دارد.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها