به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان؛ مدیرمسئول روزنامه همشهری نوشت:
یکم، ۲جمله معروف از ترامپ درباره کشورهای عربی وجود دارد؛ یکی همان گاو شیردهی است که چند سال پیش به عربستان گفت و یکی هم همین جملهای که در سفر اخیر به یکی از کشورهای عربی گفت که بدون آمریکا ۲هفته هم دوام نمیآورید.
دوم، در ادبیات نظری وابستگی یک جمله معروف وجود دارد که میگوید توسعهیافتگی در توسعهنیافتگی است. به سخن دیگر، روی دیگر توسعهیافتگی برخی کشورها در توسعهنیافتن برخی کشورهای دیگر است. حالا برگردید به بند اول. ۲جمله ترامپ کنار هم همین نظریه وابستگی است؛ «گاو شیرده» روی دیگر «دوامتان با ماست».
سوم، ۱۲میلیارد دلار صادرات نفت عربستان به آمریکاست و در قبال آن ۱۹میلیارد دلار وارد میکند. ۸۰درصد کالای مصرفی عربستان واردات از آمریکاست. طی چند سال گذشته میزان سرمایهگذاری آمریکا در عربستان ۱۵میلیارد دلار بود و میزان سرمایهگذاری عربستان در آمریکا ۶۰۰میلیارد دلار. تنها ۱۳۵میلیارد دلار از آمریکا تسلیحات وارد کرده است؛ بزرگترین قرارداد خرید اسلحه.
به اعداد و توازن و مقایسه آنها توجه کنید تا مسائل روشن شود.
چهارم، وضعیت امارات نیز از این بهتر نیست؛ برای سرمایهگذاری در آمریکا رقابت میکنند. اگر عربستان ۶۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند، او باید ۱۲۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری کند. چرا؟ تا دل ارباب را به دست آورد. تضمین؟ هیچ. ممکن است بایدن بعد از ترامپ بیاید و هواپیمای اف-۳۵ را که ترامپ وعده داده بود، ندهد که نداد. اما سفیر امارات در واشنگتن همچنان با افتخار میگوید ۳۰۰۰سرباز آمریکایی از ما محافظت میکنند.
پنجم، امنیت عاریتی چیست؟ امنیتی که درونزا نیست و خارج از مرزهای یک کشور تعیین تکلیف میشود؛ امنیتی که بند به تصمیمگرفتن یا نگرفتن دیگر کشورهاست. مبادله نامتوازن و نامتقارن اقتصادی ناشی از همین نگرانی برای امنیت است. ارباب نباشد، امنیتشان به خطر میافتد.
ششم، توافق ابراهیم در امارات با فشار آمریکاییها بسته شد تا رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسند. احدی در امارات حق اعتراض نداشت. احدی اعتراض کرد و ۵سال زندان و احدی مصری از مهاجران اعتراض کرد و ظرف ۴۸ساعت از امارات اخراج شد. همان زمان یک نظرسنجی آمریکایی نشان میداد ۸۰درصد مردم امارات با این توافق مخالفند اما ناچار بودند سکوت کنند.
هفتم، سرنوشت امنیت عاریتی، وابستگی است؛ پایش برسد عزت و انسانیتشان را هم ناچارند بدهند. حالا روشن شد چرا در مقابل جنایات غزه منفعلند؟
هشتم، راز در چشمکردن برج خلیفه و دوبیمال روشن است؛ برق بزنند تا تاریکیها دیده نشود.
نهم، سعدی علیهالرحمه از ۲برادر گفت که یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زور بازو نان خوردی... توانگر گفت درویش را که چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟...دیگری گفت: تو چرا کار نکنی تا از مذلت خدمت رهایی یابی؟ که خردمندان گفتهاند: نان خود خوردن و نشستن، به که کمرشمشیر زرین به خدمت بستن.
دهم، از برادر اهل خدمت نزد سلطان، نسلی تربیت میشود که بهناچار و از سر ذلت مقابل کدخدای موهوم رقصمو میکند و از برادری که اهل مشقت است و اتکا به زور بازو، نسلی تربیت میشود که از سر عزت، دامن شهیدپروری دارد.
این هم فرق ما و آنها؛ کافی نیست؟