به گزارش همشهری آنلاین؛ ملاقات ترامپ و جولانی در ریاض، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه و نظام بینالملل قرار گرفته است. این ملاقات، قطعا نقطه آغاز پیوند جولانی و واشنگتن نبوده و صرفا نقطهای آشکارساز در مناسبات پیوسته این دو محسوب میشود. پس از سقوط اسد، بازنمایی جولانی توسط رسانههای غربی چه روندی را طی کرد و چرا نباید از صمیمیت میان شورشیان دمشق و وارثان «جورج واشنگتن» تعجب کرد.
تروریست خوب، تروریست بد!
جولانی که به واسطه تاسیس یا عضویت در گروهکهای متعدد شبه نظامی، از القاعده گرفته تا جبهه النصره و تحریرالشام، ذیل تعریف تروریسم از منظر دولت آمریکا قرار دارد، اخیراً با دیدارش با ترامپ، این سوال جدی را در اذهان شکل داد که اساساً در تعریف حقوق بین الملل، تروریست کیست و تروریسم واجد چه اجزای معنایی میباشد. غرب چه کسی را تروریست میداند و آیا میتوان قائل به دوگانه مضحک تروریست خوب یا تروریست بد، بود.
نظام معنایی مسلط بر مناسبات بینالملل، دهههاست تلاش بیوقفهای در معرفی تهران و اجزای محور مقاومت به عنوان تروریسم دارند. غرب با خطکش و نقاله خاص خود، قریب نیمقرن است میکوشد هندسه آزادیبخش جمهوری اسلامی را به عنوان «تئوکراسی بنیادگرایانه» و عامل بیثباتی تصویر کند. در آخرین نمونه نیز «مارکو روبیو» وزیر امور خارجه آمریکا بدون اشاره به بحرانآفرینی ۷۰ساله صهیونیستها در غرب آسیا، مدعی شد پشت بحرانهای منطقه، جمهوری اسلامی قرار دارد.
ریشه آمریکایی گروهکهای تکفیری
تروریستیدانستن شالوده نظام جمهوری اسلامی و بحرانآفرین دانستن کنشهای محور مقاومت در بیش از ۴۰ سال گذشته در شرایطی است که دولت آمریکا در برهههای مختلف، منبع تغذیه گروهکهای تروریستی بوده است.
القاعده در دهه هشتاد میلادی، دستساخته آمریکا برای مقابله با نفوذ نیروهای شوروی در افغانستان بود. کمک مادی و معنوی برای تاسیس گروهک طالبان در ابتدای دهه ۹۰میلادی با هدف تاثیرگذاری بر ژئوپولیتیک آسیای میانه، یا بعدها آزادی چهرههایی همچون ابوبکر بغدادی، ابومحمد جولانی، عبدالله قرداش و... از زندانها و کمپهای آمریکایی(ابوغریب، گوانتانامو، کمپ بوکا و...) و مدیریت آنها برای ایجاد گروهکهای شبهنظامی نظیر داعش، تماماً گواهی میدهند که ریشه قاطبه گروهکهای تروریستی در غرب آسیا و آسیای میانه، به کاخ سفید بازمیگردد.
از دستار تا کراوات راهی نیست
با آگاهی نسبت به پیشینه تروریستی امثال جولانی و نقش پر رنگ آمریکا در ایجاد، حفاظت و مدیریت آنها، سیاست بازنمایی رسانههای غربی از چهره شورشیان تحریرالشام پس از سقوط اسد و تبدیل دستار آنها به کراوات، دیگر اصلاً عجیب و غیر قابل درک به نظر نخواهد رسید.
شاید این گروهکها در برهههایی تاریخی، خلاف منافع آمریکا عمل کردند و در مقابل، واشنگتن نیز آنها را تروریستی خوانده باشد، لیکن در یک تصویر بازتر و کلیتر، امثال جولانی به عنوان شعبهای از شعب القاعده، ذیل اراده آمریکا تعریف میشوند. به رسمیتشناختن جولانی از سمت آمریکا، تنها مدت اندکی پس از سقوط اسد، آن هم در شرایطی که بسیاری کشورها نسبت به جولانی و شورشیان تحت امرش نگاه مردد داشتند، نشانهای آشکار از بازی مشترک «تروریستهای خوب» و «کارفرما» دارد.