۷ کشور نبض صادرات ایران را در دست دارند

در حالی که اقتصادهای جهانی به سمت بازتر شدن و افزایش تعاملات تجاری حرکت کردهاند، ایران مسیری متفاوت را پیموده است. شاخص «درجه باز بودن اقتصاد» که از نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی بهدست میآید، نشاندهنده سطح تعامل یک کشور با اقتصاد جهانی است. دادهها حاکی از آن است که این شاخص در ایران از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ روند صعودی داشت و نشاندهنده تقویت روابط بینالمللی بود. اما از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، این روند معکوس شد و اقتصاد ایران به سمت بستهتر شدن پیش رفت. در دهه ۹۰ نیز به دلیل نوسانات شدید اقتصادی و تجاری، هیچ الگوی مشخصی مشاهده نشد و بیثباتی به ویژگی غالب این دوره تبدیل شد.
کاهش تنوع شرکای تجاری و شکنندگی اقتصاد
یکی از بزرگترین چالشهای تجارت ایران، کاهش چشمگیر تنوع شرکای تجاری است. در سال ۱۳۸۳، حدود ۸۰ درصد صادرات ایران به ۲۱ کشور انجام میشد، اما این تعداد در سال ۱۴۰۲ به تنها ۷ کشور کاهش یافت. این تمرکز بیش از حد، اقتصاد ایران را در برابر تحریمها و نوسانات بازارهای هدف آسیبپذیرتر کرده است. در مقابل، الگوی جهانی به سمت افزایش تعداد شرکای تجاری حرکت کرده و این شکاف، جایگاه ایران را در تجارت جهانی تضعیف کرده است.
افت کیفیت و تنوع کالاهای صادراتی
هرچند تعداد کالاهای صادراتی ایران با ارزش بیش از ۱۰ هزار دلار از ۱۱۲ قلم در سال ۱۳۸۵ افزایش یافته، اما این رشد در مقایسه با روند جهانی ناچیز بوده و رتبه ایران در تنوع کالاهای صادراتی تنزل پیدا کرده است. تحلیل ماندگاری اقلام صادراتی در بازه ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد که از ۳۹۰۹ قلم کالای صادراتی، تنها ۲۸.۷ درصد بهطور مداوم در سبد صادراتی باقی ماندهاند. حدود ۴۳ درصد کالاها کمتر از ۵ سال دوام آوردهاند که نشاندهنده نبود برنامهریزی منسجم برای حفظ و توسعه بازارهای صادراتی است.
تاثیر تحریمها بر انحراف از الگوی بهینه تجاری
تحریمهای بینالمللی تأثیر عمیقی بر ساختار تجارت ایران گذاشتهاند. این محدودیتها باعث شدهاند که ایران به جای انتخاب شرکای تجاری بهینه از نظر اقتصادی، به کشورهایی اولویت دهد که امکان مبادله با آنها وجود دارد. این امر به انحراف از الگوی تجاری بهینه منجر شده و بسیاری از بازارهای سنتی ایران که با تلاش زیاد بهدست آمده بودند، از دست رفتهاند. بازگشت به این بازارها حتی پس از رفع تحریمها نیازمند زمان و هزینه قابلتوجهی خواهد بود. همچنین، تحریمها سیاستهای تجاری ایران را به سمت تصمیمات واکنشی و کوتاهمدت سوق داده و از برنامهریزی استراتژیک و بلندمدت فاصله گرفته است. تغییرات مکرر در مقررات صادرات و واردات نمونه بارز این رویکرد است.
شاخصهای تجاری و پتانسیلهای ازدسترفته
شاخص اکمال تجاری، که میزان تطابق ساختار صادراتی یک کشور با نیازهای وارداتی شرکای تجاری را میسنجد، نشان میدهد که ایران بیشترین تطابق را با سوریه دارد، اما حجم تجارت با این کشور ناچیز است. در مقابل، چین بهعنوان بزرگترین شریک تجاری ایران، کمترین تطابق ساختاری را دارد که نشاندهنده عدم تناسب در ترکیب کالاهای مبادلهشده است.
شاخص پتانسیل تجاری نیز حکایت از فرصتهای ازدسترفته دارد. ایران بیشترین بهرهبرداری از پتانسیل صادراتی خود را با عراق و چین انجام داده و در برخی موارد حتی فراتر از پیشبینیها عمل کرده است. با این حال، این تمرکز بیش از حد بر چند بازار محدود، ریسکهای اقتصادی را افزایش داده است. در مقابل، پتانسیل تجاری با کشورهایی مانند روسیه و سوریه بهطور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است. دادهها نشان میدهند که در سال ۲۰۲۲، وابستگی ۱۴ کشور از ۱۸ کشور مورد مطالعه به محصولات ایران نسبت به سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است.