ماجرای قتل وحشتناک زن میانسال و بخشش قاتل پای دار

بخشش بیقید و شرط قاتل زن میانسال در اردبیل با تلاش هیئت بخشایش ستاد صبر و همزمان با سفر معاون قوه قضائیه، پرونده قتل پس از دو سال به صلح و رضایت اولیای دم ختم شد.

واژه "بخشش بیقیدوشرط" دیگر کمتر در اخبار شنیده میشود و بیشتر مواقع در پروندههای جنایی، گذشت اولیای دم با دریافت دیه یا مبالغ مالی همراه است. با اینحال، در استان اردبیل پروندهای متفاوت رقم خورد.
هیئت بخشایش ستاد صبر استان، موفق شد رضایت خانواده بانوی میانسالی که به دست زن همسایه به قتل رسیده بود، جلب کند. این خانواده از قاتل مادرشان در همان لحظه اعدام، بدون هیچگونه درخواست و توقعی گذشت کردند.
ماجرا به دوسال پیش بازمیگردد. جسد زنی به نام زینت، در خانهای روستایی در بخش عنبران از توابع شهرستان نمین استان اردبیل کشف شد. یکی از همسایههای زینت میگوید که او بهتنهایی زندگی میکرد و روز حادثه وقتی برای سر زدن به خانهاش رفت، با صحنهای هولناک روبرو شد. جسد بیجان زینت در وسط هال قرار داشت. او بلافاصله فرزندان زینت که ساکن کرج بودند را مطلع کرد.
در ابتدا تصور میرفت که زینت به دلیل بیماری آسم جان خود را از دست داده است. خانواده او بدون شکایت خاصی، مراسم تدفین را برگزار کردند. اما تنها چند روز بعد، گم شدن یک گلیم دستباف و النگوهای طلای زینت نظر فرزندان او را به وجود جنایتی احتمالی جلب کرد. این موضوع به اطلاع پلیس رسید و تحقیقات آغاز شد.
ماجرای باز شدن پرونده جنایی
بعد از طرح شکایت، پلیس با دستور قضایی اقدام به نبش قبر کرد. نتایج تحقیقات پزشکی قانونی نشان داد که علت اصلی مرگ زینت، خفگی بوده است. با این یافته جدید، پرونده وارد حالت جنایی شد و کارآگاهان شروع به پیگیری سرنخهای موجود کردند تا بتوانند عامل جنایت را پیدا کنند.
یکی از این سرنخها، النگوی گمشده زینت بود. ماموران پیشبینی کردند که قاتل احتمالا قصد فروش آن را دارد. پس از بررسی طلافروشیها، یکی از طلافروشان اظهار داشت که زنی جوان بههمراه مردی برای فروش چنین النگویی به مغازه او آمده بودند ولی معامله نهایی انجام نشده بود.
او گفت: «آنها ادعا کردند تمامی فاکتورها و مدارکشان در حادثه آتشسوزی نابود شده است. زن جوان حتی نشان میداد که تمایلی به فروش النگو ندارد اما شوهرش او را مجبور به این کار کرده است. به همین دلیل بدگمان نشدم ولی قول دادند فردا بازگردند.»
ردپای قاتل در طلافروشی
با هماهنگی میان پلیس و طلافروش، مرد و زن جوان پس از مراجعه دوباره به مغازه دستگیر شدند. در بازجوییها، مرد اظهار داشت که از سرقت النگو آگاه بوده اما هیچ اطلاعی از قتل زینت ندارد. اما زن جوان که نامش سهیلا بود، اعتراف کرد که قتل را خودش مرتکب شده است.
اعترافاتی که پرده از واقعیت برداشت
سهیلا در شرح ماجرا گفت: «زینت زن مهربانی بود و همیشه به ما محبت میکرد. روز حادثه هم به خانهاش رفتم. ناگهان النگوی طلای او چشمم را گرفت و وسوسه شدم. وقتی او برای آوردن چای از جا بلند شد، با روسری خود گردنش را گرفتم و او را خفه کردم. سپس النگو و یک گلیم کوچک برداشتم و از خانهاش خارج شدم.»
لحظات سرنوشتساز پای چوبهدار
پس از برگزاری دادگاه و شنیدن درخواست قصاص از سوی خانواده مقتول، سهیلا محکوم به اعدام شد. با این وجود، تلاشهای هیئت بخشایش ستاد صبر توانست پایانی متفاوت برای این ماجرا رقم بزند. با وساطت و حضور معاون قوه قضائیه و مسئولان استانی، خانواده زینت در اقدامی شگفتآور در پای چوبهدار قاتل را بخشیدند.
دختر زینت در لحظه اعلام بخشش، در حالی که اشک میریخت، از سهیلا پرسید: «اگر به مادرم میگفتی، خودش النگو را به تو میداد. چرا برای چنین چیز بیارزشی زندگیاش را گرفتی؟» این جمله قاتل را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او نیز با پشیمانی اشک ریخت.
تجربهای ارزشمند برای جامعه
رئیس شورای حل اختلاف استان اردبیل در واکنش به این اقدام خانواده زینت، چنین بخششی را نشانهای از بلوغ اجتماعی و فرهنگی توصیف کرد و اظهار داشت: «اینگونه اقدامات در ایجاد همدلی و گسترش مفاهیمی چون بخشش و عدالت ترمیمی تأثیرگذار است و میتواند جراحتهای جامعه را التیام بخشد.»