داستان‌های حافظ و روزگار شیراز در دوران زندیه

 داستان‌های حافظ و روزگار شیراز در دوران زندیه

  حافظ به اردوی امیر تیمور رفت زانوی احترام به زمین زد و پاسخ داد: «شا‌ها! اگر چنان گشاده دستی و بخشندگی نمی‌کردم امروز چنین قلندر و تنگدست نبودم تیمور از این پاسخ به وجد آمد و مقدم حافظ را گرامی داشت. در باغ آرامگاه حافظ چندین گور هست که خفتگان در آن در تاریخ صاحب نام‌اند. در یک سوی صحن این مزار باغی است با عمارتی دروازه مانند که دو ستون در میان دارد در کنار راست، باغ گل‌های بهاری که نامش را نمی‌دانم شکفته بود.

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفرنامه کازما، سفرنامه خاطرات آکی ئوکازما، نخستین وزیرمختار ژاپن در ایران است. ایران خاطرات از سال ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ ادامه دارد. کتاب فوق با ترمه دکتر هاشم رجب‌زاده، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسیده است.

داستان یورش تیمورلنگ به فارس با قضیۀ میان حافظ و تیمور در تاریخ حکایت شده است. تیمور در سال ۱۳۸۶ م. (۷۸۸ هـ.) از شمال به شیراز تاخت و بر خطه فارس چیره شد لشکر تیمور بس نیرومند و مقاومت ناپذیر بود، پس دروازه‌های شیراز به زودی به رویش گشوده گشت تیمور که شیفته شعر بود، پیش از هرکار کسی را سراغ حافظ فرستاد تا از و درباره این سخن معروفش بپرسد: اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را امیر تیمور به حافظ پیغام داد چگونه سمرقند و بخارا را چنین ارزان می‌بخشی؛ برای آباد ساختن شهرم سمرقند کشور‌ها ویران کردم و شهر‌ها گشودم و نیم جهان را به ضرب شمشیرم گرفتم. تو شاعری حقیر و ناتوانی پس چگونه است که در برابر مهر و لطف زیبارویی، سمرقند پایتخت بزرگ من و بخارا را می‌بخشی! تیمور نام‌های چنین سرزنش‌آمیز به حافظ فرستاد.

حافظ به اردوی امیر تیمور رفت زانوی احترام به زمین زد و پاسخ داد: شا‌ها! اگر چنان گشاده دستی و بخشندگی نمی‌کردم امروز چنین قلندر و تنگدست نبودم تیمور از این پاسخ به وجد آمد و مقدم حافظ را گرامی داشت. در باغ آرامگاه حافظ چندین گور هست که خفتگان در آن در تاریخ صاحب نام‌اند. در یک سوی صحن این مزار باغی است با عمارتی دروازه مانند که دو ستون در میان دارد در کنار راست، باغ گل‌های بهاری که نامش را نمی‌دانم شکفته بود.

برگردِ آرامگاه حافظ این شعر او نقش شده است: بر سر تُربت من با مـی و مطرب بنشین تا به بویت زلحد رقص کنان برخیزم سعدی را در، شاعری از حافظ هم بزرگتر و پرآوازه‌تر می‌دانند. او در جای سخنوری اندیشمند شهره بود در سرایندگی حافظ و فردوسی از او برتر بودند. گلستان» مشهورترین اثر و شاهکار اوست و در آن ـ مانند ویلهلم مایستر اثر گوته یافته‌های سفر‌ها و تجربه‌های خود را به نثر و شعر خوش آهنگ نوشته است. در ایران کسی هم که از ادبیات هیچ نمی‌فهمد شعر سعدی را می‌داند و می‌خواند قطعه‌هایی از آثار او در همه کتاب‌های درسی فارسی هست. شعر سعدی که از رسم و راه زندگی می‌گوید روح و منش واقعی مردم ایران را خوب نشان می‌دهد امروزه هم مضامین کتابش که گلستان نام دارد برای دریافتن فکر و دلِ ایرانیان راه گشا است.

از این نمونه است سخنی در آغاز گلستان که می‌گوید: دروغ مصلحت‌آمیز به از راست فتنه‌انگیز در قطعه دیگری می‌گوید: یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی؛ لاجرم دشمنی صعب روی نهاد، همه پشت بدادند چو دارند گنج از سپاهی دریغ دریغ آیدش دست بردن به تیغ نیز می‌گوید: صیاد نه هربار شگالی ببرد افتد که یکی روز پلنگش بخورد ایرانیان مردمی شاعر طبع و ادب پیشه،‌اند و بیشترشان مانند حافظ ذوق و زیبایی‌شناسی دارند و اهل خرد و معرفتاند؛ و شیوه زندگانی را می‌دانند ایرانی اگر باغبان و مسلمانی و پیشخدمت هم، باشد به هنگام حرف زدن حتماً شعر در میان سخن می‌آورد یا هنگامی که برای خطا و اشتباهی سرزنش شود، با خواندن شعری مناسب عذر گناه را می‌خواهد ایران کشور امروزی (نوپا) نیست؛ سرزمین شعر و ترانه و موسیقی است در ژاپن، قدیم می‌ناموتو - نو - سان - ثی یوریماسا گفت: چوبدستی بردارم و زندگی بکنم و در جایگاه «سان - لی» گوشه عزلت گرفت.

مردم ایران داستان‌هایی از این گونه بسیار دارند هنگامی که در ایران بودم یک ایرانی که حق یا مجرای آب او به دستور مأمور دولت قطع شده بود، در جای آخرین چاره به شخص شاه متوسل شد و با قطعه‌ای شعر از این خلاف قانون شکایت برد. در این کشور کم، باران آب اهمیت و ارزش بسیار دارد. گاهی آب خانه کسی را برمی گردانند تا به باغ پادشاه آب برسانند. پس در این آب و خاک شعر ساختن کار سازتر از کشتزار درست کردن است.

در آن تابستان هوا زودتر گرم کرد، پس اینجا و آنجا صدای شکایت درباره آب و حق آب برخاست. از بختِ، نیک در خانه تابستانی ما شاخ و برگ بید (مجنون) آویخته و بر آب لب حوض افتاده بود حال آنکه حوض و آبنمای خانه‌های دیگر خشک بود، اما در شیراز و هم، اصفهان آب فراوان است. پس می‌توان گفت که اینجا از نعمت آب، آبادان و شهر شد. پایتخت کریم خان، بانی سلسله زند در روزگار کریم خان، دودمان شاهان، زند شیراز پایتخت شد.

عمر این دودمان سر کوتاه بود، و در فاصله کشته شدن نادرشاه که اغلب او را با ناپلئون امپراتور معروف فرانسه مقایسه می‌کنند - و برآمدن سلطنت قاجاریان، چندی حکومت داشت کریم خان خود را پادشاه نمی‌خواند و وارث تاج و تخت نمی‌دانست؛ و فقط با عنوان وکیل (الرعایا فرمانروایی می‌کرد، اما تاریخ نگاران این دودمان را «زندیه» می‌نامند.

کریم خان از سربازی ساده آغاز کرد و بر سراسر ایران حکومت یافت. او دل رحم و عادل و لطیف طبع بود می‌گویند که این پادشاه همیشه خوشبختی مردم را آرزو داشت و هنگامی که از شهر آوای موسیقی شنیده نمی‌شد، می‌پرسید که مردم چرا و از چه روی غمگین‌اند، و نوازندگان را فرا می‌خواند تا بنوازند تاریخ نویسان آن عصر گفته‌اند که شیراز در روزگار کریم خان به راستی بهشت روی زمین بود مردم در صلح آمیزترین زمانه زندگی می‌کردند. سند این سخن هم پرده‌های نقاشی است که در آن زیبارویانی که بر چهره همچون قرص ماه ابروانی کشیده و پیوسته دارند می‌نوشان از کوتاهی شب دلتنگ‌اند.

گفتند که شیراز امروز بیشتر حاصل همان آثار آبادانی‌های دوره کریم خان است. این پادشاه به ساختن بندر بوشهر هم همت گماشت تجارت با هند و اروپا را تشویق کرد بندر بصره را که اکنون شهری از عراق (است) گشود و راهی به بغداد ساخت. با مساعی او حمل و نقل زمینی به بندر‌های خلیج فارس هم رونق گرفت. تخت جمشید کاخ داریوش بزرگ در انتظار پرواز هواپیما و بازگشتن به تهران به عنوان مهمان امیر لشکر شیبانی سه روز در اقامتگاه رسمی استاندار و حاکم نظامی فارس در شیراز ماندم و در این فرصت از ویرانه‌های تخت جمشید که شهرت جهانی دارد دیدن کردم. اینجا بازمانده کاخ داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی است.

برچسب
 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها