وزیر اقتصاد باید مسلط بر مسائل کلیدی و اهل اجماع باشد

حسن چنارانی، استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی، گفت: ما با مجموعهای مواجه هستیم که در طی یک دهه اخیر، نقشی کلیدی در جنبههای مختلف اقتصاد ایفا کرده است. ساختار فعلی شرکتها، سازوکارهای سیاستهای توسعهای، و نهادهای مربوطه، همگی وابسته به قوانین و ساختارهایی هستند که حالا دیگر نیازمند تغییرات جدیاند. در این چارچوب، وزارت اقتصاد جایگاهی دارد که در لایههای سیاستگذاری شرکتداری و خزانهداری نقش راهبردی ایفا میکند.
چنارانی با تأکید بر تجربه چندین ساله در حوزه اقتصاد افزود: سازوکار فعلی نظام اقتصادی ما به گونهای شکل گرفته که مسائلمان در لایههای مختلف، از جمله مالیه عمومی و حکمرانی شرکتی، به وزارت اقتصاد گره خوردهاند. به همین دلیل، مهمترین رکن اصلاح ساختاری بودجه که هنوز به سرانجام نرسیده، نه در سازمان برنامه و بودجه، بلکه در وزارت اقتصاد قفل شده است.
وی ادامه داد: در بخشهایی مانند شرکتداری، خزانهداری و بودجهریزی، نیاز به تغییرات عمیق وجود دارد. برای باز کردن این قفلها، باید کسانی را وارد کار کرد که به صورت تخصصی بر این حوزهها مسلط باشند. اصلاحات ساختاری اگرچه سالهاست مطرح شده، اما هنوز کامل نشده و در مرحله اجرا متوقف مانده است.
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با اشاره به نقش علم روز اقتصاد گفت: ما در فضای داخلی کشور، همچنان گرفتار مباحث کلی و گاه مکتبی هستیم. اما در دنیا، اقتصاد شواهدمحور است. مکاتب اقتصادی جای خود را به تحلیلهای مبتنی بر داده دادهاند و اختلافنظرها جزئیاند. ما نیاز داریم اقتصاددانانی وارد صحنه شوند که بر ادبیات جهانی و منابع جدید این حوزه اشراف کامل داشته باشند.
او تأکید کرد: برای حل مسائل اقتصادی کشور نمیتوان صرفاً از موضع یک مکتب خاص وارد شد. کشور ما به دلیل ویژگیهای ساختاری و شرایط ویژهای که دارد، به یک نسخه بومی و پیچیده نیاز دارد؛ درست مانند آنچه چین انجام داد. چین با الگوبرداری از اصول اقتصاد جهانی، اما با پیادهسازی نسخه بومیشده خود، تحولی اساسی در مسیر توسعه ایجاد کرد.
چنارانی با اشاره به لزوم برخورداری وزیر اقتصاد از تجربه عمیق اجرایی و علمی تصریح کرد: فردی که به وزارت اقتصاد منصوب میشود، باید سابقه علمی مشخص و سالها تجربه کار بر روی موضوعات حساس مانند اصلاح نظام بانکی، اصلاح ساختار بودجه و سیاستگذاری صنعتی داشته باشد. اگر چنین فردی وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که ساختارهای معیوب کنونی تغییر یابند.
او افزود: در فضای سیاستگذاری اقتصادی کشور، افراد بسیاری حضور دارند که سالهاست در حلقههای بسته و تکراری میچرخند. اما ورود به حوزههای حساس، نیازمند شناخت دقیق، تجربه، و تسلط بر مباحث تخصصی است. نمیتوان با شعار یا نام اجرایی صرف، به چنین حوزهای وارد شد.
دکتر چنارانی همچنین گفت: برای حل مسائل پیچیدهای مانند اصلاح ساختار بودجه، یک فرد باید بتواند اجماع ایجاد کند. او باید توانایی جذب نخبگان، تشکیل تیمهای علمی و عملیاتی، و ارتباط مؤثر با نهادهای دولتی و فرادولتی را داشته باشد. فقط با این ترکیب میتوان اصلاحات واقعی را پیش برد.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب گفت: رهبر معظم انقلاب در این بیانیه، به حضور جوانان دانا و مسلط به دانشهای روز تأکید کردند. بنابراین، وزیر اقتصاد باید ضمن برخورداری از دانش تخصصی، توانایی راهبری چنین نیروهایی را داشته باشد و بتواند آنها را در مسیر پیشرفت کشور به کار گیرد.
او گفت: در سالهای اخیر شاهد بودهایم که برخی تصمیمات مهم اقتصادی در شرایط دوگانه، به انتخابهای غیرکارشناسی منجر شدهاند. این نشان میدهد که چقدر نیاز به حضور افراد آگاه و کاردان وجود دارد. حتی در برخی موارد، تصمیمات در سطح کالای خاص گرفته شدهاند که عملاً باید نتیجه تخصصیتری در پی میداشتند.
چنارانی با ذکر تجربههای موفق جهانی افزود: در کشورهایی که از تله توسعه خارج شدهاند، مانند ترکیه با کمال درویش، یا حتی در تجربههایی مانند برخی کشورهای شرق آسیا، استفاده از نخبگان اقتصادی با پشتوانه علمی قوی به چشم میخورد. ما نیز باید با همان منطق عمل کنیم و از منابع انسانی خود به درستی بهره ببریم.
وی در ادامه گفت: در شرایطی که بهدرستی در ادبیات اقتصادی جهان تأکید بر نیروی انسانی است، ما نیز باید این اصل را بپذیریم. همه نظریات رشد، چه در مدلهای نئوکلاسیک و چه در مدلهای جدید، بر محوریت نیروی انسانی تأکید دارند. بنابراین، باید بدانیم که بدون تربیت و بهکارگیری نیروهای متخصص، پیشرفت ممکن نیست.
او با اشاره به پیچیدگیها و تعارض منافع موجود در ساختار اقتصادی کشور گفت: وزیر اقتصاد آینده باید کسی باشد که نهتنها به جزئیات مسائل آگاه است، بلکه بتواند این تعارضها را مدیریت کند و در جهت منافع ملی قدم بردارد. کسی که نتواند ارتباط میان مؤلفهها و متغیرها را به خوبی درک کند، نمیتواند در جایگاه تصمیمگیری کلان قرار گیرد.
چنارانی در بخش پایانی سخنانش با تأکید بر اهمیت انتخاب درست گفت: ما در شرایط جنگ اقتصادی هستیم. همانطور که در دوران دفاع مقدس برای از دست ندادن حتی یک وجب خاک از نیروهای نخبه نظامی استفاده کردیم، امروز هم باید نخبگان اقتصادی را در صف اول جبهه قرار دهیم. نباید از ورود آنها به عرصههای مهم اقتصادی غافل شویم.
او در پایان با لحنی صریح افزود: من بارها گفتهام که ما باید فردی را بهعنوان وزیر انتخاب کنیم که در دو یا سه مسئله اصلی کشور، مسلط و درگیر بوده باشد. باید ذهن شفاف، ادبیات علمی، و قدرت اجماعسازی داشته باشد. حالا ممکن است اسمهایی مطرح شده باشند که در ظاهر دارای رزومهاند، اما آیا این رزومه برای ورود به این میدان کافی است؟ به نظر من نه.