سحر امامی؛ رجزخوانی حقیقت رسانه در برابر موشکهای صهیونیسم

«زن، کلام، کوه: تجلی سهگانهی شکوه در سحر امامی»
به گزارش خبرگزاری برنا لرستان؛ حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در قلب پایتخت، نهتنها نقض آشکار قوانین بینالمللی و اصل بیطرفی رسانهها بود، بلکه نشانهای از وحشت دشمن از صدای مستقل و روایت اصیل ایرانی بود.
آنچه سحر امامی را به یک چهره ماندگار بدل کرد، صرفاً حضور فیزیکی در لحظه خطر نبود؛ بلکه ایستادگی آگاهانهاش برای انتقال روایت ایران از صحنه نبرد بود. در شرایطی که رسانههای وابسته به رژیمهای غربی، با قلب واقعیت و سانسور عمدی، حمله به خبرنگاران را نادیده گرفتند، امامی با شجاعت، حقیقت را به تصویر کشید.
او نشان داد که رسانه ملی در دل میدان، در برابر سانسور و ترور خبری نیز زنده و فعال است.
زن ایرانی؛ از حاشیهنشینی تا خطشکنی رسانهای
رفتار حرفهای سحر امامی، نقطهای درخشان در تاریخ رسانهنگاری زنان ایرانی است. او برخلاف کلیشهسازیهای رایج، ثابت کرد زن ایرانی نهتنها بازیگر اصلی روایت رسانهای است، بلکه خطشکن آن نیز هست.
در جهانی که هژمونی رسانهای در تلاش است تصویر زن ایرانی را تحقیرشده، منفعل و عقبمانده جلوه دهد، سحر امامی در خط آتش ایستاد و تصویر واقعی زن ایرانی را بازتعریف کرد: آگاه، مقاوم، و پیشرو.
حمله به رسانه؛ هراس از صدای مستقل
تحلیلگران رسانهای بر این باورند که حمله به زیرساختهای رسانهای، بهویژه در جنگهای ترکیبی و شناختی، اقدامی برنامهریزیشده برای قطع صدای مستقل و حذف روایتهای مقاومت است. اما این بار، با وجود حمله نظامی، دشمن موفق نشد صدای خبرنگار ایرانی را خاموش کند.
رجز سحر امامی در برابر گلوله، صدایی بود که حتی انفجار هم نتوانست آن را خفه کند.
نام سحر امامی در حافظه رسانهای ایران، به عنوان زنی که در سختترین لحظات، نه سکوت کرد و نه صحنه را ترک گفت، بلکه در برابر موشک ایستاد و حقیقت را فریاد زد، جاودانه خواهد ماند.
او نهتنها خبرنگار بود، بلکه نماینده نسلی از زنان ایرانی است که آینده رسانهای این سرزمین را با شجاعت، آگاهی و مسئولیتپذیری خواهند ساخت.
اما آنچه در میان این حمله بیش از هر چیز درخشید، حضور شجاعانه سحر امامی در میانه خطر بود. او نهتنها نترسید، بلکه ماند، گزارش کرد، تحلیل داد، و مهمتر از همه، صدای مردم مظلوم و مقاومت ایران اسلامی شد.
در میان دود، آتش و صدای انفجار، آنچه خاموش نشد، صدای زنی بود که مینوشت، میگفت و ایستاده نگاه میکرد؛ شیرزنی به نام سحر امامی، خبرنگارشجاع صداوسیما، که این روزها به نماد شجاعت و حرفهایگری در عرصه رسانه بدل شده است.
وقتی خبرنگار، در خط مقدم نبرد قرار میگیرد
ژورنالیسم در ذات خود، فریادیست برای روشنگری؛ اما در دنیای امروز که مرزهای رسانه با منافع سیاسی، کمپینهای پرهزینه تبلیغاتی و امپراتوریهای دیجیتال در هم تنیده شده، وفادار ماندن به حقیقت، شهامت میخواهد. سحر امامی این شهامت را دارد.
او در مواجهه با قدرتی که نه فقط سیاسی بلکه رسانهای، امنیتی و بینالمللی است، سکوت نکرد. ایستاد و با قلمش، با صدایش، و با تحلیلهای روشنگرانهاش، دروغ را عقب راند. نه با هیاهو، بلکه با اقتدار اندیشه و قاطعیت واژهها
امامی، تصویر واقعی زنیست که نه در حاشیه، بلکه در کانون تحولات ایستاده. او از آن زنانیست که نهتنها دیده میشود، بلکه «میبیند». تجزیه و تحلیل میکند، مینویسد، افشا میکند، و با صدایی روشن به جهانیان میفهماند که زن ایرانی، نه تحت تأثیر کلیشههای رسانهای غرب، بلکه در پی هویت واقعی خود در جغرافیای فرهنگ و سیاست این سرزمین است.
سلاحش دوربین بود، صدایش سلاح بود
سحر امامی در حالی به پوشش لحظهبهلحظه تحولات حمله رژیم جعلی صهیونیستی به ایران اسلامی ادامه داد که حتی در ذهن هیچ انسانی این شجاعت مثال زدنی نمی گنجد. دوربینش لرزید، اما صدایش نلرزید. او ثابت کرد خبرنگار واقعی، نه صرفاً مخابرهکننده خبر، بلکه مدافع حقیقت در برابر دستگاه دروغسازی قدرتهای نظامی است.
آنچه امامی انجام داد، فقط روزنامهنگاری نبود، بلکه ایستادن در برابر تروریسم صهیونیستی بود؛ تروریسمی که میخواهد تنها روایتی که باقی بماند، روایت جنگافزارها و بمبها باشد.
حملهای که یک زن ایرانی را جهانی کرد
این حمله بیرحمانه، اگرچه محکوم شد، اما در دل خود حقیقتی را نیز روشن ساخت: رژیم صهیونیستی بیش از آنکه از سلاح نظامی بترسد، از صدای یک خبرنگار زن ایرانی هراس دارد.
حضور سحر امامی، نمادی شد از این واقعیت که در جنگهای نوین، زنان رسانهای آگاه، خطرناکتر از هر ابزار نظامی برای دروغپردازان هستند.
در میدان نبردهای نوین، که رسانه جای توپ و تانک را گرفته، سحر امامی شمشیر سخن از نیام برکشیده است. کلامش، چونان پتکیست بر پیکر تزویر. تحلیلهای او، آیینهایست در برابر افکار عمومی تا تصویر تحریفشدهی وقایع را بازشناسی کند.
ایستادگیاش، یادآور آنچیزیست که رسانه باید باشد: منبر آگاهی، نه ابزار قدرت.
سحر امامی نامی که با عزت در حافظهی رسانه ایران ثبت شد
سحر امامی نه به دنبال شهرت، بلکه به دنبال حقیقت است. و تاریخ، چنین انسانهایی را هرگز فراموش نمیکند. او بخشی از نسلی از ژورنالیستهای متعهد است که از میان دود و دروغ، شجاعانه فریاد حقیقت را به گوش مردم میرسانند.
آیندهی رسانه در ایران، اگر قرار است اخلاقی، مستقل و مردمی باشد، باید بر دوش زنانی چون او بنا شود.
شجاعتی که در حافظه رسانهای ایران ثبت خواهد شد
سحر امامی، امروز تنها یک خبرنگار نیست؛ او روایت زندهای از شرافت حرفهای، شجاعت زن ایرانی، و ایستادگی رسانهای در برابر سانسور و حمله است. نام او، نهفقط در حافظه رسانه ایران، بلکه در تاریخ مقاومت این ملت خواهد ماند.
یاداست: امیر محمو داودی نژاد