قصه تلخ مهاجرت و دلتنگی در انیمیشن «ققنوس»

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ مهاجرت میتواند دستاویزی سیاسی باشد، میتواند جامعهشناسان را به مطالعه دعوت کند یا موضوع کنفرانس دانشجویان جوان باشد، اما در «ققنوس» مونا شمس، با استفاده از صداهای واقعی، وجوه مختلف مهاجرت را در فضایی پراحساس به نمایش میگذارد.
«ققنوس» تصاویری زیبا، متناسب با گفتار متن دارد، روایتهایی پراکنده از شخصیتها که رویا، حسرتها و تصاویر ذهنی شان را میبینیم و جهان عینی فیلم را شکل میدهد. با این همه، فیلم در ذهن تماشاگر پیش میرود و ساخته میشود، فیلم با گلی که در خاکی دیگر، کاشته می شود، مفهومی انسانی و شریف پیدا می کند.
اما مهاجرت فقط این نیست، ترک وطن، ترک خانه، برای زندگی بهتر، گاهی محصول جنگهای وسیع و رویدادهایی غیرانسانی است که تصویری شاعرانه یا حتی نوستالژیک ندارند، این تراژدی همیشه انسان است که در «ققنوس» غایب است. شاید به این دلیل که فیلمساز، بیشتر به جامعه خود چشم داشته و خوشبختانه در سالهای اخیر، در ایران، جنگ، نسل کشی و آوارگی دلیل مهاجرت گسترده نبوده است.
در یک دهه اخیر، اگرچه مهاجرت موضوع اصلی جامعه ایران بوده اما ایرانیان تحصیل کرده و نخبه برای زندگی بهتر جلای وطن کردند، وطنی که بعضی مشکلاتش هنوز حل نشده است.
انیمیشن کوتاه مونا شمسِ جوان، ایده خلاقانه و ساختاری مرتب و منظم دارد، فیلم از دقایق نخست و با استفاده از صداها، تماشاگر را درگیر میکند تا انتها با ایدههای نو، ذهن و چشم بیننده را درگیر کرده و تبدیل به کولاژی از زبان و قلب آنانی میشود که خانه را ترک کردهاند.
«ققنوس» حضورهای موفق جشنوارهای داشته و به نظر می رسد میتواند با مخاطب داخلی و خارجی ارتباط برقرار کند، اگر چه دیالوگها، حس و حال ایرانی دارد، اما نفس موضوع، یعنی مهاجرت که اغلب ناخواسته و اجباری است، مضمونی انسانی، تراژیک و همیشگی است.
«ققنوس» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
انتهای پیام/