کوچک‌ترین غسال دوران کرونا: پنج ماه برای در آغوش گرفتن خواهرم صبر کردم

 کوچک‌ترین غسال دوران کرونا: پنج ماه برای در آغوش گرفتن خواهرم صبر کردم
 این مطلب مربوط به رویداد عکس، فیلم و گزارش کروناست که به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همکاری خبرگزاری برنا برگزار می‌شود./ حسین بحری طلبه ۱۷ ساله در دوران کرونا بی‌هیچ ترسی، مسئولیت تغسیل اموات را پذیرفت. حسین بحری کوچک‌ترین عضو غسال‌خانه‌های دوران کرونا، از سخت‌ترین لحظات کاری خود، دوری از خانواده و مواجهه با نادیده‌گرفتن شعائر دینی نسبت به برخی جان‌باختگان می‌گوید.

حسین بحری در ابتدای گفت‌و‌گو با خبرنگار برنا اظهار داشت: در برهه‌ای که ویروس کرونا به شدت در تهران شیوع یافته بود، اموات کرونایی غسل داده نمی‌شدند و این موضوع حالتی ناخوشایند داشت؛ به‌هرحال این افراد مسلمان بودند و دفن‌شان بدون غسل و کفن، با همان کاور‌های بیمارستانی، به نوعی بی‌احترامی محسوب می‌شد، اما کاری هم از دست کسی بر نمی‌آمد.

او ادامه داد: مدتی تیمم جایگزین غسل شده بود، اما پس از فتوای رهبری، گروهی به همت چند روحانی در غسال‌خانه بهشت زهرا (س) تشکیل شد تا فرآیند تغسیل را از سر بگیرند. یکی از دوستانم که از این موضوع باخبر شده بود به من اطلاع داد و من درخواست دادم تا به این گروه ملحق شوم. هدفم فقط انجام این واجب فراموش‌شده بود.

این تطهیرکننده داوطلب اضافه کرد: اگرچه تعداد غسالان در ابتدا کم بود، اما رفته‌رفته بیشتر شد. البته بعد از مدتی دوباره تعداد کاهش یافت و در نهایت در دوره‌ی پایانی، ما تنها چهار یا پنج نفر باقی ماندیم و حدود یک‌سال‌ونیم به‌طور ثابت در این خدمت ماندیم تا زمانی که موج سوم کرونا فروکش کرد و اوضاع عادی شد.

بحری با اشاره به برخورد مردم نسبت به گروه تغسیل گفت: آن زمان وحشت زیادی بین مردم وجود داشت. حتی در محل اقامت‌مان که هتل پارس کوثر میدان ولی‌عصر بود، به‌دلیل ترس عوامل هتل، به هر نفر اتاقی جداگانه اختصاص داده بودند تا احیاناً اگر فردی مبتلاست، بیماری را به دیگران منتقل نکند.

بحری گفت: بسیاری از دوستانم به خانواده‌هایشان گفته بودند که فقط برای بسته‌بندی اقلام یا کمک آمده‌اند و از تغسیل اموات حرفی نمی‌زدند. اما من از ابتدا به خانواده‌ام گفتم. اگرچه ابتدا مخالف بودند، اما با آنان صحبت کردم و توضیح دادم که اکنون کاری که بر زمین مانده، همین است. زمانی ممکن است جهادی بزرگ‌تر پیش بیاید و زمانی دیگر همین کار کوچک، وظیفه است. من نیز طلبه‌ام و وظیفه‌ی شرعی خود را چنین می‌دیدم.

وی اضافه کرد: پدرم تلاش زیادی می‌کرد تا شاید با واسطه قراردادن مادربزرگ یا سایر نزدیکان، مرا از این تصمیم منصرف کند، اما من مصمم بودم. در همان بازه قرار بود خواهرم به دنیا بیاید. یک ماه صبر کردم تا مطمئن شوم ناقل بیماری نیستم، سپس به خانه رفتم، اما از فردای دیدن خواهرم، دوباره به غسال‌خانه برگشتم و تا پنج یا شش ماه نتوانستم او را از نزدیک ببینم و در آغوش بگیرم. درطول آن مدت تنها یک‌بار پدر و مادرم به دیدنم آمدند که آن‌هم از پشت شیشه‌ی هتل توانستم صورت‌شان را ببینم.

این جوان طلبه که متولد سال ۱۳۸۲ است، در ادامه گفت: آن روز‌ها فقط ۱۷ سال داشتم وکوچک‌ترین عضو ثابت گروه تغسیل بودم.

بحری تصریح کرد: ما افراد گوناگونی را غسل دادیم؛ از بازیگر و فرد عادی گرفته تا پیر، جوان، مداح، روحانی و حتی علمای بزرگ. یکی از این افراد آیت‌الله مستجابی بود که با اینکه طلبه بودم پیش از آن نمی‌شناختمش. وقتی او را آوردند، چهره‌ای نورانی، بدنی خوشبو و ریشی مرتب داشت. مشخص بود که تدین، حتی پس از مرگ هم در وجود انسان باقی می‌ماند.

حسین بحری با یادآوری خاطرات غم‌انگیز ایام کرونا گفت: یکی از مسائل دردناک آن روز‌ها ترس بی‌اندازه اطرافیان بود. گاهی کسی که جنازه را می‌آورد هیچ نسبت خانوادگی با متوفی نداشت؛ شاید بابت آوردن میت فقط پول گرفته بود یا سرایدار بود یا نسبت دوری داشت و دلش سوخته بود. برخی هم تنها یک همراه داشتند و آن یک نفر از دور می‌ایستاد و فقط ما بودیم که کنار میت می‌ماندیم.

گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی معاونت خدمات شهری شهرداری تهران (سازمان مدیریت پسماند)، خبرگزاری برنا، موسسه رسانه‌ای صبا، با هدف تقدیر از فداکاری‌های پرسنل این سازمان و همچنین نیرو‌های جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلم‌های تولید شده در آن برهه زمانی در نیمه دوم خردادماه برگزار می‌شود.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها