بازار موسیقی امروز در اختیار فریادهاست نه نجواهای خردمندانه/ کسی از خواننده‌ها نمی‌پرسد چرا خارج می‌خوانند!

 بازار موسیقی امروز در اختیار فریادهاست نه نجواهای خردمندانه/ کسی از خواننده‌ها نمی‌پرسد چرا خارج می‌خوانند!
 برنا- گروه فرهنگ و هنر؛ بازیگر و صداپیشه سینما و تلویزیون گفت: در روزگاری که فریادها شنیده می‌شوند و نه نجواها، موسیقی کلاسیک به حاشیه رانده شده است و این موسیقی نجیب، دیگر در هیاهوی بازار جایی ندارد.

داریوش کاردان، بازیگر و صداپیشه باسابقه سینما و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا درباره آشنایی‌اش با موسیقی کلاسیک گفت: آشنایی من با موسیقی کلاسیک از همان جایی آغاز شد که احتمالاً برای بسیاری دیگر هم آشناست؛ از طریق تلویزیون. آن سال‌ها هنوز دانش‌آموز دبیرستان بودم. شب‌ها گاهی کانال‌های تلویزیون را بالا و پایین می‌کردم و به موسیقی‌هایی برمی‌خوردم که هیچ شباهتی به آنچه پیش‌تر شنیده بودم نداشتند؛ موسیقی‌هایی بی‌کلام، آرام، پر از هارمونی و در عین حال گاه عجیب و ناشناخته.

وی ادامه داد: کم‌کم به این نوع موسیقی علاقه‌مند شدم. قطعاتی را که می‌شنیدم، یادداشت می‌کردم، دنبالشان می‌گشتم، نسخه‌هایی از آثار کلاسیک را جمع‌آوری می‌کردم اما بعدها این علاقه‌مندی دچار افت شد؛ گویی شرایط و فضای اطراف، اجازه نمی‌داد این اشتیاق درونی تداوم پیدا کند.

کاردان با اشاره به وضعیت موسیقی کلاسیک در ایران اظهار داشت: احساس می‌کنم موسیقی کلاسیک، با تمام وقار و عمقش، به حاشیه‌ترین نقطه ممکن رانده شده است. مخاطبانش اندک‌اند و دامنه نفوذش بسیار محدود. تصور کنید کسی در گوشه‌ای با کمانچه یا سنتور، نوایی آرام می‌نوازد اما از دور، صدای دهل، طبل و فریاد به گوش می‌رسد؛ در چنین هیاهویی، صدای آن ساز لطیف دیگر شنیده نمی‌شود. امروز، میدان در اختیار دهل‌زنان است.

وی افزود: این وضعیت تنها به موسیقی محدود نمی‌شود. در عرصه نشر، سینما، تئاتر و به‌طور کلی فرهنگ، آنچه بیشتر به چشم می‌آید، آثار سطحی و پرزرق‌وبرق است. در موسیقی نیز فریاد و نمایش‌های اغراق‌شده جای دقت و ظرافت را گرفته‌اند. بسیاری از آثار امروز، فاقد معنا، بی‌روح و تهی‌اند. در چنین شرایطی، ترویج موسیقی جدی و متفکرانه، کاری است دشوار و گاه بی‌ثمر.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: در سوی دیگر، گروه‌هایی هستند که با بودجه‌های کلان، تبلیغات گسترده و مخاطبانی سرگرم‌طلب، عرصه را در اختیار دارند؛ خوانندگانی که با لباس‌های عجیب‌وغریب روی صحنه می‌پرند، فریاد می‌زنند، خارج می‌خوانند و کسی هم درباره کیفیت صدا یا مفهوم آثارشان پرسشی نمی‌کند.

کاردان با اشاره به حذف تدریجی موسیقی کلاسیک از فضای عمومی گفت: موسیقی کلاسیک که اغلب بی‌کلام است و برای درکش باید به زبان نت‌ها آشنا بود، در چنین فضایی جایی ندارد. در تاکسی، مهمانی‌ها یا محافل دوستانه، آنچه می‌شنویم موسیقی‌های سطحی و پرتکراری است که ذهن را اشغال می‌کنند. این صداها آن‌قدر در اطراف ما جاری‌اند که ناخودآگاه خود را در حال زمزمه کردنشان می‌یابیم، بی‌آنکه بدانیم چرا.

وی با انتقاد از روند حاکم بر سلیقه‌سازی در حوزه موسیقی تأکید کرد: امروزه کمتر کسی دغدغه ارتقاء ذائقه موسیقایی جامعه را دارد. بیشتر تلاش می‌شود مردم صرفاً سرگرم بمانند، نه اندیشمند. این وضعیت، شبیه غذایی‌ است که ماده مغذی ندارد اما به‌طور گسترده تبلیغ می‌شود و همه را به مصرف آن ترغیب می‌کنند. موسیقی خوب هم مانند غذای خوب، کمیاب شده است؛ مگر آن‌که کسی در خانواده‌ای رشد کرده باشد که موسیقی کلاسیک بخشی از زندگی روزمره‌اش بوده و گوشش از کودکی با آن آشنا شده باشد.

کاردان ادامه داد: ما در رودخانه‌ای پرشتاب گرفتار شده‌ایم که ما را به سمت هیاهو و مصرف‌گرایی فرهنگی می‌برد. شاید برخی از این مسیر بیرون بپرند یا برخلاف جریان شنا کنند، اما این کار انرژی، شناخت و ایستادگی می‌طلبد. گاهی از خودم می‌پرسم چرا در ماشینم موسیقی‌ای را گوش می‌دهم که نه معنا دارد، نه ساختار، نه تأثیر. درست در همین لحظه است که درمی‌یابم موسیقی کلاسیک، مانند بسیاری از جلوه‌های عمیق‌تر فرهنگ، قربانی شرایطی شده است که در آن فقط فریادها شنیده می‌شوند، نه نجواهای خردمندانه.

این هنرمند در پایان گفت: با این حال، هنوز هم کسانی هستند که دل‌بسته این نجواهای آرام و اندیشمندانه‌اند. شاید تعدادشان زیاد نباشد اما زنده‌اند، وفادارند و هر کجا فرصتی بیابند، برای زنده نگه داشتن صدای موسیقی اصیل تلاش می‌کنند.

انتهای پیام/

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها