از فرسودگی زیر ساختها تا عمل نکردن به برنامههای توسعه ای

با آغاز تابستان و افزایش بار مصرف، باز هم بحران ناترازی برق به یکی از دغدغههای اصلی دولت و جامعه تبدیل شده؛ اما در حالیکه نگاهها عمدتاً متوجه ظرفیت تولید نیروگاههاست، یک سؤال کلیدی کمتر مطرح میشود: چه میزان از برق تولیدی کشور واقعاً به دست مصرفکننده نهایی میرسد؟
اتلاف ۴۰ میلیارد کیلوواتساعت برق در سال
طبق گزارشهای رسمی شرکت توانیر، نرخ تلفات برق در شبکه انتقال و توزیع کشور بهطور میانگین حدود ۱۰.۵ درصد برآورد میشود؛ این رقم در برخی استانهای گرمسیر و روستایی به ۱۵ درصد نیز میرسد. با در نظر گرفتن تولید سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد کیلوواتساعت برق، حجم تلفات به بیش از ۴۰ میلیارد کیلوواتساعت میرسد؛ عددی معادل با کل مصرف سالانه چند استان صنعتی کشور.
اگر هزینه تولید هر کیلوواتساعت برق را بهطور متوسط هزار تومان در نظر بگیریم، تنها تلفات سالانه برق، بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان زیان مستقیم مالی بههمراه دارد؛ رقمی معادل با بیش از یکسوم بودجه عمرانی کشور در سال جاری.
فرسودگی ساختاری؛ دلیل اصلی هدررفت انرژی
کارشناسان علت اصلی این اتلاف را ضعف مزمن زیرساختهای برقرسانی کشور میدانند.
بررسیها نشان میدهد بیش از ۳۰ درصد ترانسفورماتورهای مورد استفاده در شبکه توزیع برق کشور راندمانی کمتر از ۹۰ درصد دارند؛ این در حالی است که طبق استانداردهای بینالمللی، راندمان مطلوب برای این تجهیزات باید بالای ۹۵ درصد باشد.
از سوی دیگر، بسیاری از اجزای شبکه توزیع، از جمله کابلها و تابلوهای برق، بهدلیل عمر بالای بیش از سه دهه، با فناوریها و نیازهای روز همخوانی ندارند و اساساً برای تحمل بار مصرف کنونی طراحی نشدهاند. همین فرسودگی زیرساختها یکی از عوامل اصلی اتلاف انرژی در بخش برق کشور محسوب میشود.
افزایش راندمان یا ساخت نیروگاه جدید؟
در سالهای گذشته، تمرکز اصلی دولت بر افزایش ظرفیت نیروگاهی معطوف بوده، اما بیتوجهی به نوسازی و ارتقای شبکه توزیع برق، زمینهساز اتلاف گسترده انرژی در کشور شده است. این در حالی است که به گفته کارشناسان حوزه انرژی، کاهش تنها یک درصد از تلفات شبکه برق، با هزینهای بسیار کمتر از ساخت یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی قابل تحقق است؛ اقدامی که میتواند بازدهی سیستم برقرسانی را بهصورت چشمگیری افزایش دهد.
ناترازی برق، زاییده ضعف در انتقال است
در روزهای اوج مصرف تابستان که بار شبکه برق کشور از ۷۰ هزار مگاوات فراتر میرود، ظرفیت تولید پاسخگوی تقاضای فزاینده نیست. با این حال، بررسیهای تخصصی نشان میدهد که بخشی از این ناترازی نه به کمبود ظرفیت تولید، بلکه به میزان بالای تلفات در مراحل انتقال و توزیع مرتبط است. بر اساس برآوردها، در صورت کاهش تلفات برق به سطح استانداردهای جهانی، بین ۴ تا ۷ هزار مگاوات از ظرفیت تولید فعلی قابل بازیابی و بهرهبرداری خواهد بود؛ ظرفیتی که میتواند نقش مهمی در عبور از پیک مصرف ایفا کند.
خاموشی، نوسان، خسارت؛ زیان چندلایه به جامعه
هدررفت انرژی در شبکه برق کشور، تنها به زیانهای مالی محدود نمیشود، بلکه تبعات گستردهای در حوزههای اجتماعی و صنعتی بهجا میگذارد. براساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور از تابستان ۱۴۰۲، بیش از ۴۰ هزار مورد شکایت مردمی بابت نوسانات برق و آسیب به لوازمخانگی به ثبت رسیده که بخش عمدهای از آنها ناشی از ضعف زیرساختهای برقرسانی بوده است.
در همین حال، صنایع کوچک و متوسط نیز تحتتأثیر این نوسانات با چالشهای سنگینی مواجهاند. هزینههای ناشی از خرید ژنراتورهای پشتیبان، تجهیزات تثبیت ولتاژ و تعمیرات مکرر، در شرایط تورمی فعلی فشار مضاعفی بر بنگاههای تولیدی وارد کرده و بهرهوری آنها را کاهش داده است.
اولویتهای اشتباه؛ چرا برنامه ششم به هدف نرسید؟
مطابق قانون برنامه ششم توسعه، وزارت نیرو موظف بود تا پایان این برنامه، میزان تلفات برق را به کمتر از ۸ درصد کاهش دهد؛ با این حال، نهتنها این هدف عملیاتی نشد، بلکه در برخی سالها، آمارها از روند افزایشی تلفات حکایت دارد.
کارشناسان، دلیل اصلی این عقبماندگی را در نبود اولویتبندی صحیح در سیاستگذاریهای حوزه انرژی میدانند. تمرکز بیشازحد بر افتتاح نیروگاههای جدید بهدلیل جذابیتهای رسانهای و نمایشمحور بودن آن، موجب شده نوسازی شبکههای انتقال و توزیع ـ با وجود نقش کلیدی در کاهش تلفات ـ کمتر مورد توجه قرار گیرد و در حاشیه تصمیمات اجرایی باقی بماند.
بدون تعرفه واقعی، انگیزهای برای کاهش تلفات نیست
ساختار یارانهای قیمت برق نیز انگیزهای برای کاهش تلفات باقی نگذاشته است. قیمتگذاری غیرواقعی و نبود مشوقهای مصرف بهینه، موجب شده مصرفکننده، مدیر منطقه و حتی سیاستگذار، مسئولیتپذیری لازم را نداشته باشند.
زمان چرخش از تولید به بهرهوری فرارسیده
با وجود آنکه ایران از نظر ظرفیت اسمی تولید برق در میان کشورهای منطقه جایگاه برجستهای دارد، چالش اصلی امروز نظام انرژی کشور نه در بخش تولید، بلکه در انتقال و توزیع برق متمرکز شده است. تحلیلها نشان میدهد ضعف در زیرساختهای توزیعی و اتلاف بالای انرژی، بخش قابلتوجهی از توان تولیدی را از مدار بهرهبرداری مؤثر خارج میکند.
تا زمانی که سیاستگذاری انرژی از رویکرد سنتی مبتنی بر توسعه ظرفیت خام تولید به سمت افزایش بهرهوری و بهینهسازی شبکه هدایت نشود، معضل ناترازی برق در کشور با هر تابستان گرم یا زمستان سرد دوباره بروز خواهد کرد و پایداری شبکه در معرض تهدید قرار میگیرد.
انتهای پیام/