تهدیدات ادعایی اسرائیل علیه ایران؛ جنگ روانی به شیوه صهیونیستها

گلناز پناهی: لازم است بهجای تمرکز بر توان نظامی یا موشکی، به ابعاد ذهنی، رسانهای و راهبردی تهدیدات اسرائیل پرداخت؛ جایی که به زعم آنان، تهدید، نه مقدمه جنگ؛ بلکه خود جنگی بیصدا، اما پرنفوذ است.
رژیم اسرائیل بارها ایران را تهدید به حمله نظامی کرده، اما چرا تاکنون از حملهای فراگیر و مستقیم عاجز بوده است؟ اسرائیل نیک میداند اگر بخواهد دست به حملهای گسترده بزند با پرهزینه سنگین روبهرو خواهد شد؛ مهمتر این که نتانیاهو برای یک حمله گسترده نظامی نیاز به ائتلاف بینالمللی دارد وباید اجماع جهانی را جلب کند. نشانهها چنین امکانی را برای تلآویو فراهم نمیکند. در این حال نباید فراموش کرد که آمریکا به دنبال توافق و بازگشت به دیپلماسی است، اروپابه ثبات بازار انرژی نیاز دارد و عربستان نیز برای اجرای چشمانداز ۲۰۳۰خود منطقهای آرام میخواهد؛ بنابراین اسرائیل نمیتواند به تنهایی عمل کند. او باید با ائتلافی پیچیده و پرهزینه وارد درگیری شودکه فعلاً این ائتلاف برای او فراهم نیست.
در دنیای امروز، جنگ تنها با گلوله پیش نمیرود. امپراتوریهای مدرن با رسانه، بازار، فشار، تطمیع و تهدید ساخته میشوند. تهدید، تاکتیکی کمهزینه، اما پُر اثر است. اسرائیل در این زمینه، دکترین رسمی دارد: دکترین «ضاحیه». بعد از جنگ ۲۰۰۶ لبنان، اسرائیل به این نتیجه رسید که بهجای درگیری نظامی دائم، باید ساختار ذهنی دشمنانش را هدف بگیرد. تهدید مداوم و هوشمندانه، جایگزین جنگ شد. هدف او، حبس افکار عمومی و تلقین یک نگرانی ناپایدار است؛ ترسی که به مرور قادر باشد افکار جامعه را متشنج کند. این تهدیدات با اهدافی مشخص انجام میشود:
۱. مهار روانی؛ یعنی مختل کردن امنیت ذهنی مردم و نخبگان تصمیمگیر.
۲. بیثباتسازی سرمایه و تشویق نارضایتی درطبقه متوسط؛ ترس از جنگ، تورم و ناامنی روانی، فضای سرمایهگذاری را مخدوش میکند.
۳. تلاش برای منفعل کردن ایران؛ بدون حمله، فقط با هزینه ذهنی تحمیل شده.
تهدیدات اسرائیل، تنها یک «پیام سیاسی» نیستند. آنها طبق برنامه پیش میروند؛ ابتدا یک گزارش در والاستریت ژورنال یا گاردین بعد نقلقول از یک مقام نظامی در واشنگتن پست، سپس سفر وزیر جنگ اسرائیل به بروکسل و نیز ارسال پیام محرمانه اسرائیل به روسیه، همچنین سفر هیأت امنیتی به امارات.... همه اینها برای تولید یک تهدید مؤثر است، نه یک حمله نظامی. اسرائیل صدایش را بالا نمیبرد؛ بلکه کاری میکند دیگران صدای او را تکرار کنند. دیپلماتها، رسانهها، و سیاستمداران تبدیل به طبلهای صدای تهدید اسرائیل میشوند. جنگ او با شلیک گلوله آغاز نمیشود بلکه با یک «تیتر» در یک رسانه جهانی شروع میشود.
تهدید نظامی اسرائیل، فقط موشک یا رزمایش نیست. ویروسی است که میخواهد در ذهن مردم؛ تصمیمسازان، بازار، رخنه کند. اسرائیل میخواهد امنیت روانی جامعه را مختل کند. نخستین گلوله اسرائیل، موشک نیست، تیتر خبری است.
به این ترتیب میتوان چنین نتیجه گرفت که تهدیدات نظامی اسرائیل، اگرچه در ظاهر یک هشدار نظامی است، اما در باطن بخشی از یک جنگ روانی منسجم و هدفمند بهشمار میرود.
وظیفه ما در برابر این جنگ نرم، شناخت تاکتیک دشمن، افزایش آگاهی عمومی، و تقویت امنیت روانی جامعه است. اگر تهدید دشمن را تحلیل نشود، آسیبزا خواهد بود. هشیاری و داشتن ابتکار عمل لازمه خنثی کردن توطئه اسرائیل است.
انتهای پیام