پسرانم از من جلوتر بودند، من بعد از آن‌ها جهادی شدم

 پسرانم از من جلوتر بودند، من بعد از آن‌ها جهادی شدم
 فاطمه بابایی، بانوی جهادگری که در روزهای سخت شیوع کرونا در غسال‌خانه‌ بهشت زهرا به خدمت‌رسانی مشغول بود، از چگونگی ورودش به این عرصه و خاطرات تلخ و شیرین آن دوران سخن گفت.

فاطمه بابایی در گفت‌و‌گو با خبرنگار برنا در ابتدا بیان کرد: در روز‌های ابتدایی همه گیری کرونا به همراه خانواده‌ام در مشهد بودم که از زبان یکی از خادمین شنیدم بیماری کرونا به ایران آمده است. وقتی به تهران برگشتیم، زمزمه‌های مربوط به کرونا و خبر بیماری برخی افراد همه جایی شد. در همان روز‌ها متوجه شدم پسرانم که آن زمان هفده و بیست‌وپنج ساله بودند، هر روز صبح زود از خانه بیرون می‌روند و شب‌ها دیروقت برمی‌گشتند. وقتی علت را پرسیدم گفتند جلساتی دارند، اما وقتی دیدم این روند ادامه دارد، بالاخره فهمیدم که در بیمارستان مشغول خدمت جهادی به کرونایی‌ها هستند.

او ادامه داد: وقتی به پسرانم گفتم که من هم می‌خواهم حضور داشته باشم، ابتدا مخالفت کردند و گفتند شرایط من برای آن‌جا مناسب نیست. اما برای تحویل سال نو که قرار بود در بیمارستان بمانند، تصمیم گرفتم من هم بروم و آن زمان بود که در بیمارستان امام خمینی اعلام شد هر کسی مایل باشد می‌تواند آموزش تیمم اموات کرونایی را ببیند. همان‌جا دوره دیدم و مشغول به کار شدم.

این بانوی جهادگر بیان کرد: بعد از چند روز از طرف مقام معظم رهبری اعلام شد که اموات کرونایی را به جای تیمم باید برای تغسیل به غسال‌خانه فرستاد. با توجه به مخالفت خانواده برای شیفت گرفتن، تصمیم گرفتم غذا بپزم و برای بچه‌های جهادی ببرم و همچنین با گروه وزارت ارشاد به دوخت ماسک مشغول شوم.

بابایی با اشاره به شروع فعالیتش در غسال‌خانه گفت: پس از مدتی متوجه شدم قسمت خانم‌ها در غسال‌خانه به نیرو نیاز دارد. از یک‌سو دلم می‌خواست کمک کنم و از سوی دیگر می‌دانستم غسل دادن میت مستحب مؤکد است. با مادر یکی از دوستان پسرم، بدون اطلاع او، به غسال‌خانه رفتیم. بر خلاف تصورمان، همان روز اول اسم‌مان را نوشتند و گفتند نمی‌ترسید؟ وقتی گفتیم نه، ما را فرستادند داخل.

وی افزود: من همزمان هم در غسال‌خانه فعالیت داشتم و هم در بیمارستان بهارلو کار‌های مربوط به شیفت‌بندی را انجام می‌دادم. تا این‌که اعلام کردند بیماران کرونایی به بیمارستان هفت‌تیر منتقل شده‌اند. از آن‌جا هم پیشنهاد همکاری داشتم، اما دیدم غسال‌خانه جایی است که کمتر کسی مایل به خدمت در آن‌جاست.

بابایی با اشاره به شرایط دشوار آن ایام تصریح کرد: خیلی از نیرو‌های جهادی وقتی وارد غسال‌خانه می‌شدند از بو و فضای سنگین اذیت می‌شدند یا ترس از بودن کنار میت را داشتند. من تصمیم گرفتم آن‌جا بمانم. تقریباً هر روز از ساعت شش صبح تا پنج عصر در غسال‌خانه بودم و پس از پایان کار، محل را تمیز کرده و تحویل می‌دادم.

فاطمه بابایی در پایان خاطرنشان کرد: تا زمانی که غسال‌خانه احساس نیاز می‌کرد، ما ماندیم. وقتی اعلام شد که تعداد اموات کرونایی به وضعیت طبیعی بازگشته و غسال‌های ثابت می‌توانند امور را انجام دهند، ما مجموعه را ترک کردیم.

گفتنی است رویداد کرونا به همت سازمان بهشت زهرا (س) و همراهی خبرگزاری برنا، انجمن سینمای جوانان ایران، سازمان تاکسی‌رانی شهرداری تهران، مجموعه پزشکی سانیک و موسسه رسانه‌ای صبا، با هدف تقدیر از فداکاری‌های پرسنل این سازمان و همچنین نیرو‌های جهادی و داوطلبی و ثبت و جمع آوری آثار تصویری، قلمی و فیلم‌های تولید شده در آن برهه زمانی در نیمه دوم خردادماه برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها

از بین اخبار