نقش خانواده در بقای ازدواج جوانان/ حمایت یا دخالت مسئله این است!

برنا - گروه اجتماعی: ازدواج به عنوان یکی از بنیادیترین نهادهای اجتماعی، همواره تحت تأثیر عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، و روانشناختی قرار داشته است. در این میان، نقش خانوادهها چه در مرحله شکلگیری ازدواج و چه در تداوم آن از جایگاهی ویژه برخوردار است.
خانوادهها با انتقال ارزشها، حمایتهای عاطفی، و نقشآفرینی در حل تعارضات میتوانند بستر مناسبی برای پایداری ازدواج فراهم کنند.
در بسیاری از موارد خانوادهها با هدف کاهش شکست در ازدواج، بهدنبال ایجاد پیوندهایی هستند که از نظر اجتماعی، اقتصادی، و حتی خویشاوندی با معیارهای خود همخوان باشد. از سوی دیگر، حمایتهای عاطفی و مادی خانوادهها در این مرحله میتواند امنیت روانی لازم را برای آغاز یک زندگی مشترک فراهم آورد.
حمایت خانواده در ازدواج نه دخالت
سارا گلستانی، روانشناس و مشاور خانواده، در گفتوگو با برنا گفت: خانوادهها تاثیر مهمی از قبل از ازدواج، در دوران رشد، در حین انتخاب، آشنایی، بعد از ازدواج، و به خصوص در سالهای اولیه دارند. تاثیراتشان در فرآیند رشد این است که بچهها را با دلبستگی ایمنتری بزرگ کنند؛ یعنی از بدو تولد این احساس و فضا را داده باشند که پاسخگو هستند و احساس امنیت را در بچه ایجاد کرده باشند.
وی همچنین افزود: گام بعدی در انتخاب است. فرزندی که قرار است کسی را انتخاب کند نیاز دارد که بتواند حمایت والدین را احساس کند؛ بنابراین خانواده باید بداند ازدواج یک انتخاب است که مربوط به فرزندشان است و نباید مداخله کنند، صرفا باید حمایت کنند تا او بتواند با دید باز ببیند و زمان درستی را برای آشنا شدن بگذراند. درواقع باید بر اساس کمک گرفتن از مشاوره پیش از ازدواج انتخابش را قطعی کند و پیش ببرد. تا اینجا نقش خانواده حمایت و ایجاد دلبستگی ایمن بوده است.
حمایت در حل مشکلات
گلستانی با اشاره به نقش والدین گفت: گام بعدی این است که وقتی فرزند فردی را انتخاب کرد و وارد ارتباط با خانواده شد، خانواده چالش جدید ایجاد نکند. آشنا شدن دو نفر باهم از دو خانواده مختلف و دو سبک زندگی متفاوت هرچه نزدیکتر باشند بهتر است، اما به هرحال خودش چالش برانگیز است و تنظیم شدن و به تعادل رسیدن این رابطه به مدت زمانی دارد.
معمولا یک سال تا دو سال زمان لازم است تا دو نفر باهم تنظیم شوند؛ بنابراین خانواده باید تا جایی که میتواند مشکلی به مشکلشان اضافه نکند. یعنی آنکه سعی کند چالشهای ارتباطی خودشان با فرد جدیدی که وارد خانواده میشود را به درستی حل و فصل کنند، جدا سازی کنند و بار ارتباط خود را به دوش فرزند نیندازد.
وی با اشاره به برخورد درست والدین گفت: هرچه با مسائل کمتر بالغانه رفتار شود، چالشهای بیشتری ایجاد میشود و در نتیجه گره بیشتری در فرآیند ارتباط دو نفر به وجود میآید. هرکدام از افراد ارتباط اولشان با خانوادهست که آرامش پیدا میکنند و بنابراین حال که میخواهند وارد ارتباط شوند به حمایت خانواده و همراهی آنها نیاز دارند. در این مسیر اگر خانواده چالش ایجاد کند رابطه میتواند تابآوریش را زودتر از دست بدهد و منجر به مشکلات جدی شود.
ایجاد اختلاف با دخالت زیاد در زندگی فرزندان
یکی از عواملی که گاهی به جای کمک به تداوم ازدواج، به ایجاد تنش در روابط زوجین منجر میشود، حضور پررنگ و مداوم خانوادهها در تصمیمگیریها و زندگی روزمره فرزندان پس از ازدواج
است. اگرچه نیت خانوادهها اغلب خیرخواهانه و از سر دلسوزیست، اما گاهی این حضور ناخواسته به فشار روانی یا ایجاد فاصله میان زوجین منجر میشود. گاهی خانوادهها به جای آنکه کمکی برای حل شدن مسائل فرزندانشان باشند، خودشان بار بیشتری روی دوش زوج نوپا هستند.
در یکی از موارد مشاورهای مادری بهطور منظم نسبت به نحوه مدیریت خانه توسط عروسش نظر میداد و راهکارهایی ارائه میکرد. این موضوع، هرچند در ابتدا از سر محبت و تجربه بود، اما در طول زمان احساس ناکارآمدی را در عروس ایجاد کرد و باعث شد رابطه میان او و همسرش به دلیل سوءتفاهمها و احساس بیطرفی تضعیف شود.
وی افزود: در شرایط بحرانی اگر خود خانواده در اختلافات نقشی نداشته باشند کمکی که میتوانند بکنند آن است که گوش شنوا باشند برای درد دلها بدون مداخله. یعنی صرفا بشنودند؛ سعی نکنند از هیچ کدام از طرفین جانب داری کنند، چه فرزند خود و چه طرف دیگر رابطه. آنها باید فرزندان را به سمت کمک گرفتن از درمانگر هدایت کنند تا درمانگر بتواند موارد و مسائل پیش آمده را ببیند و کمک کند و الگوهای ارتباطیشان را اصلاح کنند.
وی همچنین با تعریف الگوهای موفق در حمایت از ازدواج فرزندان گفت: الگوهای موفق خانوادههای حمایتگر، بالغ و به دنبال حل مسئلهاند که بیشتر هدفشان کمک به فرزند برای پیش بردن رابطه است. خانواده جدید، سیستمی نوپاست که با حمایت درست دیگران میتواند تعادل خود را حفظ کند؛ هرچه حمایت کمتر باشد، چالشهای بیشتری ایجاد شود و هر چه خانوادهها حساسیت بیشتری به خرج دهند و ترس هایشان را به دوش رابطه جدید بیندازند، رابطه بیشتر دچار تزلزل میشود.
انتهای پیام /