آقای صدیقی! تا کی بهره از باورهای مذهبی مردم؟

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: در پی بازداشت پسر و عروس شیخ کاظم صدیقی معلم اخلاق و رییس عالی ستاد امر به معروف و نهی از منکر به اتهام زد و بند و احتمالا مرتبط با پرونده باغ ازگل عزتالله ضرغامی رییس پیشین سازمان صدا و سیما و وزیر دولتی که رییس آن صدیقی را حسب ادعای او نوازش کرده بود به دیدار شیخ رفت و از او خواست از او خواست به نماز جمعه نرود حداقل فعلا.
مشخص نیست آقای ضرغامی حامل پیامی بوده یا نظر شخصی خود را منتقل کرده ولی آقای صدیقی هم گفته خودم هم چنین نظری دارم. برخی از دلواپسان اما از این تصمیم خرسند نیستند و در ویدیویی که منتشر شده خانمی قضیه را به مخالفت مهندس ضرغامی با ستاد امر به معروف ربط داده و از صدیقی خواسته نه یک قدم که یک شست پا هم عقب نشینی نکند! آقای صدیقی تحت تاثیر قرار گرفته و با لحن گریان همیشگی گفته کاش در کربلا بودید شما!
این رفتار نشان می دهد شیخ دست بردار نیست و همچنان از احساسات مذهبی بهره می برد در حالی که این شایبه پدید می آید که آیا در صدد شبیه سازی مواجهه خواهر گرامی امام حسین است با زینب کبری؟ اگر هم این نباشد مگر در کربلا حضرت زینب نبود؟ خدای ناکرده برای این خانم چنین شأنی قایل است؟
شاید بگوید نه! منظورم این بود که او هم زینب را یاری می کرد. بسیار خوب! خودتان چه جناب شیخ؟ چرا در هشت سال جنگ که همواره به کربلا تشبیه میشد در جبهه حاضر نشدید؟ سن و سال تان که کاملا با حضور در جبهه میخواند.
این نوشته برای آن است که باورهای دینی و مذهبی سرمایه اجتماعی است و همان گونه که برداشت بی رویه از چاه های آب موجب خشک شدن آنها شده برداشت بی رویه و زیاده از حد از باورهای مذهبی و دینی آن هم برای توجیه رفتارهای شخصی این سرمایه را به مخاطره می اندازد و عجبا که هم لباسان شیخ او را انذار نمی دهند که دست بردار د و بس کن و مدتی در دید نباشد!