ماجرای خوانندگی رضا گلزار تا روزنامه دولت هم کشیده شد

با توجه به حواشیهای گسترده درباره حضور محمدرضا گلزار در دنیای موسیقی، نسیم قاضیزاده در روزنامه دولت نوشت: احتمالاً قانون نانوشتهای درباره هنر موسیقی وجود دارد که همه احساس میکنند در آن میتوانند بدرخشند.
با توجه به حواشیهای گسترده درباره حضور محمدرضا گلزار در دنیای موسیقی، نسیم قاضیزاده در روزنامه دولت نوشت: احتمالاً قانون نانوشتهای درباره هنر موسیقی وجود دارد که همه احساس میکنند در آن میتوانند بدرخشند.
آسیبپذیرترین بخش این هنرهم، آواز خواندن باید باشد. هر استحمامی میتواند استعداد پنهان خوانندگی خیلیها را هویدا کند. داستان زمانی جدی میشود که این استعداد توسط خود شخص جدی گرفته شود و بدون آنکه برای آن استعداد، کارِ حرفهای درست و درمان انجام دهد، صرفاً به قربانصدقههای اطرافیان توجه کرده و راه را به بیراهه میبرد.
کم نیستند آنهایی که به اشتباه از این حرفه عزیز سردرآوردهاند و به واسطه حواشی اطراف یا عموماً به واسطه فضای مجازی، گاه عمر حضورشان در این عرصه هم به چندسالی میرسد حتی اگر یک ملودی بهیادماندنی یا یک آهنگ هیت نخوانده باشند؛ حتی اگر بدصداییشان نه تنها برای متخصصین موسیقی بلکه برای آنها که برای گوشهایشان احترام بیشتری قائلند هم واضح و مبرهن بوده باشد.
محمدرضا گلزار که سالهاست «ترین»های مختلفی را در بازههای زمانی متفاوت تجربه کرده است، از «گرانترین بازیگر سینمای ایران»، «گرانترین سفیر تبلیغات ایران»، «زیباترین مرد ایرانی» و از این قبیل، حضورش در هنر به واسطه موسیقی اتفاق افتاد.
داستانش را احتمالاً همه میدانند؛ داستان حضور او به عنوان گیتاریست گروه آریان و سفرشان به شمال و دیدار ایرج قادری با او و انتخابش به عنوان نقش اول فیلمش. و بلافاصله خروج زودهنگامش از گروه آریان.
اما بعد از ورود به جهان بازیگری، او بلافاصله سراغ موسیقی نرفت. همچنان که در سینما، تنها برگ برندهاش چهره و شهرت و حضور دائمیاش در فضای تبلیغات بود در موسیقی نیز از همین مسأله بهره گرفت و به این دنیای عزیز بازگشت.
گاهی با یک قطعه و گاه با یک ویدیوکلیپ. حتی چندباری هم سراغ برگزاری کنسرت رفت. اما فیلمهای منتشرشده از فضای کنسرتهایش، اجراهای ضعیف، آهنگهای ضعیفتر، صدای پایین و رپرتوار ناکافی، همه و همه باعث شدند که او کمتر دست به این تجربه بزند و موسیقی را بیشتر برای اوقات خلوتترش نگهدارد.
با وجود این، انتقادات روی او تأثیر چندانی نداشت و او تا به امروز که آخرین کلیپ موسیقیاش با همان کیفیت نازل، شعر بیکیفیت و بیقافیه منتشر شده است، در رودربایستی حضور در جهان موسیقی مانده است.
قطعاً انبوهی متخصص موسیقی در اطراف گلزار میتوانستند حضور داشته باشند و او را صادقانه راهنمایی کنند؛ به او متذکر شوند که بهره گرفتن از ترانه خوب، ملودی قوی، تنظیم بجا و اکت جدید در ویدئوکلیپ کاری است که حتماً بعد از یک حضور بیست و چند ساله در هنر، اتفاقافتادنیست! اگر اتفاق نیفتاده است، حتماً نه فقط یک جای کار، که جوهره آن میلنگد. میشود یک جا ایستاد، به مسیری که در هنر یتیممانده موسیقی آمدهای نگاه کرد و وقتی حتی یک نقطه روشن و امیدوارکننده وجود ندارد، کنارش بگذاری. همینقدر ساده...همینقدر مطمئن.