هیجاناتِ شخصیت مرزی: رقص دیوانهوار احساسات از شادی تا خشم در یک لحظه

عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- اختلال شخصیت مرزی پاسخی صریح به این پرسش است: چرا برخی از ما یک روز شاد و پرانرژی هستیم و روزی غمگین و خشمگین؟ انگار احساسات و خُلق مان مثل یک ترن هواییِ سریعالسیر، مدام در حال بالا و پایین رفتن است!
شخصیت مرزی به راحتی در جمع عزیزان مان برچسب «مودی» یا «دمدمیمزاج» می خوریم. خیلی هم لقبِ بیراهی نیست؛ در کنترل هیجانات مان مشکل داریم ، خیلی زود از شادی به غم، از عشق به نفرت، یا از آرامش به طغیانِ احساسی میرسیم.
برای بعضی از ما، این نوساناتِ خلقی فقط یک ویژگی شخصیتی نیست، بلکه نشانهای از یک دنیای درونیِ آشفته است؛ دنیایی که در آن کوچکترین اتفاق میتواند یک طوفانِ عاطفی به پا کند.
وقتی لحظه ای خود را غرق در شادی ببینیم و لحظهای بعد، درگیر احساساتی مثل پوچی، ترس یا خشم شویم. این بیثباتیِ هیجانی نه تنها زندگی مان، بلکه روابط مان با دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
شخصیت مرزی و کنترل هیجانات
اگر اصطلاح «fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA_%D9%85%D8%B1%D8%B2%DB%8C" rel="noreferrer noopener">اختلال شخصیت مرزی» کمی گیج تان می کند، میتوانید به جای آن عباراتی مثل «کسانی که احساساتشان خیلی سریع تغییر میکند» یا «افراد با هیجاناتِ طوفانی» را در نظرتان مجسم کنید.
اما جدا از نامی که یدک می کشد، چرا برخی افراد اینگونهاند؟ آیا این وضعیت راه حلی دارد؟
اکثر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (TPL) با تجربیات هیجانی شدیدی مواجه هستند و به سختی میتوانند با آنها کنار بیایند.
اختلال شخصیت
اختلال تنظیم هیجانی در اختلال شخصیت مرزی
اختلال تنظیم هیجانی ترکیبی از عواملی است که فرد در رابطه با هیجانات تجربهشده و نحوه عمل کردن نسبت به آنها با آنها مواجه میشود.
این شامل مجموعهای از تواناییها میشود:
رفتار مناسب با توجه به موقعیت
شناسایی، درک و پذیرش هیجان تجربهشده
استفاده از راهبردهای کارآمد برای مدیریت هیجانات ناخواسته
افرادی که توانایی تنظیم هیجانی خوبی دارند، میتوانند میل غریزی به رفتارهای تکانشده مانند خودآزاری، اقدامات بیپروایانه و savadezendegi.com/fa/news/5100/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AE%D8%B4%D9%85-%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%AD%D8%B8%D9%87-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85%D8%9F/" rel="noreferrer noopener">پرخاشگری فیزیکی را در شرایط استرس هیجانی بالا کنترل کنند.
تواناییهای ما در تنظیم هیجانات از دوران کودکی شروع به رشد میکند. با بزرگشدن، راهبردهایی میآموزیم که به ما کمک میکنند آنچه احساس میکنیم را درک کرده و در مواجهه با هیجانات شدید خود را آرام کنیم.
با این حال، این فرآیند رشد تنظیم هیجانی ممکن است تحت تأثیر عواملی مختل شود:
آسیبهای دوران کودکی
والدین کنترلگر و تنبیهگر
تفاوتهای ساختاری در مغز
عدم دلبستگی ایمن به چهرههای والدینی
نظیم هیجانی در مقابل اختلال تنظیم هیجانی
در حالی که تنظیم هیجانی به ما امکان میدهد با موانع کنار بیاییم، افراد مبتلا به اختلال شدید تنظیم هیجانی در واکنش کارآمد به موقعیتها مشکل دارند. این ویژگی اصلی اختلال شخصیت مرزی است.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (TPL) به طور مداوم با موقعیتهای شدید اختلال تنظیم هیجانی مواجه میشوند که به ظاهر بدون انگیزه و ناگهانی هستند.
تصور کنید روی مبل دراز کشیدهایم و تلویزیون تماشا میکنیم که ناگهان زمین شروع به لرزیدن میکند. در آن لحظه، آمیگدال ما این وضعیت را تهدیدآمیز ارزیابی کرده و با ارسال سیگنالهایی به هیپوتالاموس، مکانیسم فیزیولوژیکی اضطراب را فعال میکند.
این دقیقاً همان چیزی است که هنگام بروز یک دوره اختلال تنظیم هیجانی در فرد مبتلا به TPL رخ میدهد، با این تفاوت که این تخلیه هیجانی بدون دلیل واقعی (مانند زلزله) اتفاق میافتد.
توانایی ما در تنظیم هیجانات نقش اساسی در نحوه واکنش ما به رویدادهای زندگی دارد.
به عنوان مثال، اگر فردی با توانایی تنظیم هیجانی مناسب پایان یک رابطه عاشقانه را تجربه کند، احتمالاً احساس غم و اندوه و تا حدی افسردگی خواهد کرد، اما قادر خواهد بود هیجانات خود را کنترل کرده و به فعالیتهای روزمره خود بپردازد.
با این حال، فرد مبتلا به TPL در چنین موقعیتی ممکن است آنقدر افسرده شود که نتواند در برنامه روزمره خود عملکرد مناسبی داشته باشد.
اختلال تنظیم هیجانی در TPL
اکثر علائم TPL با مشکلات قابل توجهی در تنظیم هیجانی مرتبط هستند. هر یک از این علائم میتوانند با ایجادfa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8" rel="noreferrer noopener"> اضطراب و افسردگی، مشکلات عمدهای در زندگی روزمره ایجاد کنند.
این موضوع میتواند تأثیر قابل توجهی بر حفظ روابط یا فعالیت حرفهای داشته باشد.
تکانشگری و خودآزاری میتوانند به عنوان راهکارهایی برای مقابله با اختلال تنظیم هیجانی در fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8_%D9%BE%D8%B3_%D8%A7%D8%B2_%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AD%D9%87" rel="noreferrer noopener">اختلال استرس پس از سانحه (ESPT) نقش مهمی ایفا کنند.
هنگامی که فرد مبتلا به TPL تخلیه هیجانی شدیدی را تجربه میکند که به شکل حملات پانیک، افکار وسواسی غیرقابل کنترل یا در برخی موارد احساس فلج شدن ظاهر میشود، درد غیرقابل تحمل میشود.
افراد مبتلا به TPL ممکن است برای تلاش در جهت افزایش آدرنالین و غلبه بر درد، به رفتارهای تکانشی مانند رابطه جنسی محافظتنشده یا خودآزاری روی آورند.
تحریکپذیری و نوسانات سریع خلق
افراد مبتلا به TPL در مدیریت خلق و بیان هیجانات خود مشکل دارند. این موضوع اضطراب قابل توجهی ایجاد میکند. نوسانات خلق میتواند بسیار شدید و سریع باشد.
اضطراب و تحریکپذیری میتواند بر فعالیتهای روزمره مانند کار و مراقبت از خود تأثیر بگذارد. در طول این دورهها، بودن با دیگران ممکن است دشوار باشد و روابط شخصی میتواند به خطر بیفتد.
موتور محرک این بحرانها قطعاً حساسیت هیجانی شدیدی است که احتمال پاسخ تکانشی و شدید به موقعیتهای پیشرو را افزایش میدهد.
مشکلات در مدیریت خشم
عامل مهم دیگر در TPL، حملات خشم است. حتی حوادث کوچک میتوانند احساسات شدید خشم را برانگیخته و به رفتارهای خطرناک، از جمله خودآزاری منجر شوند. اختلال تنظیم هیجانی ارتباط تنگاتنگی با مشکلات مدیریت خشم دارد.
احساس پوچی
ممکن است افراد مبتلا به TPL به طور مداوم احساس پوچی را تجربه کنند. اگرچه دلیل این مکانیسم مشخص نیست، اما میتوان فرض کرد که این احساس مزمن پوچی با تصویر ناپایدار از خود مرتبط است. در TPL فرد برای حفظ تصویری ثابت از هویت خود تلاش میکند تا جایی که احساس گسست از خود و دیگران میکند. احساس پوچی رنج عمیقی ایجاد کرده و به رفتارهای تکانشی مانند خودآزاری و خودکشی منجر میشود.
این احساس میتواند تنهایی ایجاد کند و فرد را به دلیل احساس گسست از دیگران به انزوا و گوشهگیری سوق دهد که حفظ دوستیها را دشوار میسازد.
انزوا تنظیم هیجانات را دشوارتر کرده و چرخه معیوبی ایجاد میکند که استرس هیجانی شدید و احساس پوچی را تغذیه میکند.
پارانویا و ترس از رها شدن
افراد مبتلا به TPL از تنها ماندن، احساس طردشدن یا رها شدن توسط عزیزانشان میترسند که میتواند تجربیات شدید پارانویا ایجاد کند.
این موضوع ممکن است آنها را به جستجوی وسواسی و مداوم برای اطمینانیابی یا طرد دیگران برای جلوگیری از آسیب دیدن توسط طرد آینده سوق دهد.
این رفتارها بیثباتی بیشتری در روابط ایجاد میکند. وجود بحرانها ممکن است باعث فرار دیگران شود و ناتوانی در تنظیم پارانویا یا ناامنیها میتواند بیثباتی بیشتری در روابط ایجاد کند.
یادگیری مدیریت هیجانات با TPL
رواندرمانی برای یادگیری درک منشأ اختلال تنظیم هیجانی و راهبردهای مناسب برای تنظیم هیجانات و نوسانات شدید خلق از طریق رابطه با درمانگر ضروری است.
درمان دیالکتیکی رفتاری (TCD) در درمان TPL اثربخشی قابل توجهی دارد.
این نوعی از درمان شناختی-رفتاری موج سوم است که برای کمک به افراد مبتلا به TPL در تغییر افکار و رفتارشان به منظور کاهش دورههای اختلال تنظیم هیجانی که به رفتارهای خشونتآمیز و تکانشی منجر میشود.
علاوه بر رواندرمانی، راهبردهای خودیاری مختلفی وجود دارد که میتوانیم برای بهبود توانایی مدیریت هیجانات از آنها استفاده کنیم.
انواع رهبردهای خود یاری عبارتند از:
ورزش روزانه
تکنیکهای آرامسازی و زمینه سازی در موقعیتهای استرس هیجانی بالا
وقتی احساسات طاقتفرسا میشوند و ذهن درگیر افکار آشفته است، تکنیکهای "زمینهسازی" (Grounding Techniques) کمک میکنند تا از چرخهٔ فکر-احساس منفی خارج شویم و به "اینجا و اکنون" برگردیم.
این روشها مخصوصاً برای کسانی که هیجانات شدید را تجربه میکنند (مثل افراد مودی یا کسانی که اختلال شخصیت مرزی دارند) بسیار مفید است.
چرا این تکنیکها کار میکنند؟
ذهن را از غرقشدن در احساسات منفی دور میکنند.
با تمرکز روی حواس پنجگانه، سیستم عصبی را آرام میکنند.
از شدت حملات هیجانی (مثل اضطراب، خشم یا احساس پوچی) میکاهند.
۵ تکنیک سادهٔ "زمینهسازی" برای بحرانهای هیجانی
۱. تمرین ۵-۴-۳-۲-۱ (با حواس پنجگانه)
۵ شیء اطرافتان را ببینید و رنگ/شکلشان را توصیف کنید.
۴ چیزی را که لمس میکنید (مثل بافت لباس، صندلی، زمین) حس کنید.
۳ صدا را گوش دهید (صدای تنفس خودتان، تیکتاک ساعت، باد).
۲ بو را استشمام کنید (عطر خودتان، هوا، یک خوراکی).
۱ چیزی را بچشید (آدامس، یک جرعه آب، یک تکه نعناع).
→ این تمرین ذهن را از افکار منفی به محیط اطراف منتقل میکند.
۲. تنفسِ ریشهدار
پاها را محکم روی زمین بگذارید و تصور کنید ریشههایی از کف پاها به زمین وصل شدهاند.
با نفس عمیق (۴ ثانیه دم، ۶ ثانیه بازدم) این ارتباط را قویتر تصور کنید.
→ حس امنیت و ثبات ایجاد میکند.
۳. استفاده از یک شیء محرکِ حواس
یک شیء قابل لمس (مثل سنگ صاف، تسبیح، دستبند بافتنی) همراه داشته باشید.
هنگام اضطراب، آن را در دست بگیرید و روی جنس/دما/وزنش تمرکز کنید.
→ حواس را از هیجان منفی منحرف میکند.
۴. شمارش معکوس
از عدد ۱۰۰ به صورت معکوس (۳تا۳تا یا ۵تا۵تا) بشمارید.
اگر حواستان پرت شد، از آخرین عددی که یادتان هست دوباره شروع کنید.
→ بخش منطقی مغز را فعال میکند.
۵. آبدرمانی فوری
دستها را زیر آب سرد/گرم بگیرید و به دمای آب توجه کنید.
یا یک جرعه آب سرد بنوشید و مسیر آن را تا معده دنبال کنید.
→ شوک ملایم به بدن کمک میکند تا از حالت "هیجان شدید" خارج شود.
چگونه این تکنیکها را تبدیل به عادت کنیم؟
در حالت آرامش تمرین کنید تا در بحرانها مؤثرتر باشد.
روی یک تکنیک مسلط شوید که برایتان راحتتر است.
ترکیب روشها (مثلاً تنفس + شمارش) اثر بیشتری دارد.
اگر این روشها را مرتب استفاده کنید، کمکم مغز یاد میگیرد چگونه خودش را از طوفان هیجانی نجات دهد. یادتان باشد: این تکنیکها "درمان" نیستند، اما مثل یک کمکهای اولیهٔ روانی عمل میکنند تا بتوانید قدم بعدی (مثل مراجعه به درمانگر) را بردارید.
مدیتیشن
مدیتیشن، ابزاری قدرتمند برای تنظیم هیجانات و تثبیت خلق و خو
وقتی احساساتتان مانند امواج خروشان دریا بالا و پایین میرود، مدیتیشن می تواند مانند لنگر، ذهن و قلب شما را آرام کند. با تمرین منظم، این تکنیک به شما یاد می دهد چگونه:
از فاصلهٔ امن به هیجانات خود نگاه کنید، بدون اینکه در آنها غرق شوید.
تنفسهای آگاهانه، سیستم عصبی را آرام و از واکنشهای شدید عاطفی جلوگیری می کند.
افکار منفی را مانند ابرهای گذرا ببینید که میآیند و میروند، بدون اینکه شما را با خود ببرند.
حتی ۵ دقیقه مدیتیشن روزانه میتواند مانند یک تنظیم کنندهٔ داخلی عمل کند و به مرور، واکنشهای هیجانی شما را متعادلتر کند. این تمرین به ویژه برای کسانی که خلق ناپایدار دارند، یادآوری ملایمی است که "این نیز میگذرد".
نکته کلیدی: مدیتیشن نیاز به تمرین دارد، اما مانند عضله، هرچه بیشتر از آن استفاده کنید، قویتر می شود!
نوشتن، مرهمی برای زخمهای هیجانی
وقتی احساساتتان مانند طوفان شما را درگیر میکند، نوشتن میتواند راهی امن برای آزاد کردن این هیجانات باشد. با قلم و کاغذ (یا حتی یادداشتهای دیجیتال) میتوانید:
احساسات سرکوبشده را روی کاغذ بریزید و سبکیِ رهایی را تجربه کنید.
الگوهای تکراری هیجانات خود را کشف کنید و ریشههای آشفتگی درونی را بهتر بشناسید.
بدون ترس از قضاوت، هر آنچه در دل دارید را بیان کنید؛ این صفحه فقط مال شماست!
حتی نوشتن ۳ جمله کوتاه در لحظات بحرانی («حالا چه حس دارم؟»، «چرا اینقدر عصبانی/غمگین هستم؟»، «چه چیزی این احساس را تحریک کرد؟») میتواند مانند یک ترمز اضطراری عمل کند و از شدت طوفان هیجانی بکاهد.
نکته: نیازی به جملهبندی درست یا دستور زبان نیست—هرچه از دل میآید، روی کاغذ جاری شود!
کانال تلگرامیsavadezendegi.com/" rel="noreferrer noopener"> سواد زندگی: savadzendegi@