افسردگی خندان چیست؟ فریادی بی‌صدا که نوجوانان را تهدید می‌کند

 افسردگی خندان چیست؟ فریادی بی‌صدا که نوجوانان را تهدید می‌کند
  از هر هفت فرد ۱۰ تا ۱۹ ساله در سراسر جهان، یک نفر از یک اختلال روانی رنج می‌برد. اختلالات روانی می‌توانند تأثیر عمیقی بر حضور در مدرسه و انجام تکالیف داشته باشند. کناره‌گیری اجتماعی می‌تواند منجر به افزایش انزوا و تنهایی و همین‌طور افسردگی می‌تواند منجر به خودکشی شود.

شذى فيصل

بی‌بی‌سی عربی

در پس لبخندهایی که چهره «شهد» را درخشان می‌کرد، درد عمیق مبارزه‌ با افسردگی نهفته بود؛ مبارزه‌ای که با تصمیمی ناگهانی پایان یافت. او جان خود را گرفت.

مادرش می‌گوید «شهد خیلی عادی، اجتماعی و فعال بود. وقتی صدایش می‌زدم، همیشه با لبخند به سمتم برمی‌گشت. هیچ نشانه‌ای از نگرانی نشان نمی‌داد. برعکس، شب قبل از آن اتفاق، به چیزهای ساده می‌خندید. خنده‌اش اغراق‌آمیز بود. تنها نشانه همان خنده‌های اغراق‌آمیز بود، که آن موقع متوجهش نشدم.»

۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴، دانش‌آموزی ۱۷ ساله، در دستشویی مدرسه‌اش در عمان خودکشی کرد. خانم عذرا، مادرش، جزئیات این حادثه دردناک را برای بی‌بی‌سی تعریف می‌کند.

آیا رازی پشت لبخند یک نوجوان است؟

مادر شهد گفت که دخترش «بر اثر خفگی درگذشت»، اما از روش آن یا وسیله آن چیزی نگفت.

در ماه‌های اخیر، مادرش متوجه شده بود که رفتار شهد در خانه دوستانه‌تر شده است و در مورد روابطش در مدرسه نیز با نگاه مثبت صحبت می‌کرد. شهد گفته بود دخترانی که قبلا او را آزار می‌دادند، حالا رفتاری بهتر دارند.

مادر می‌گوید: «از ساعت ۱۰ صبح تا ۱:۳۰ بعد از ظهر شهد از کلاس غایب شد در حالی که کیفش هنوز داخل کلاس مانده بود. با وجود این، هیچ یک از معلمان یا دانش‌آموزان دنبالش نگشتند تا این‌که در سرویس بهداشتی پیدایش کردند.»

بعد از حادثه، بر اساس دفترچه خاطراتی که شهد از اکتبر ۲۰۲۳ نوشتنش را آغاز کرده بود، مشخص شد او دچار «افسردگی خندان» یا «افسردگی پنهان» بوده است. او با آزار و اذیت همکلاسی‌هایش مواجه شده بود. در آن دفترچه، دو یادداشت در روز درگذشتش نوشته بود.

زنی که به دوردست خیره شده است

در اولین متن گفته بود: «دیروز سعی کردم خودم را بکشم اما موفق نشدم، شاید به این خاطر که زندگی را دوست دارم.»

و در دومین نوشته بود: «احساس می‌کنم کنترلم را از دست داده‌ام. حس می‌کنم یا دیوانه شده‌ام یا در آستانه‌اش هستم، و نمی‌دانم آخرش چه می‌شود.»

مادر شهد گفت: «من اولین بار در بیمارستان از وجود این دفتر یادداشت مطلع شدم.» «اصلا نمی‌دانستم دخترم چه دردی می‌کشد. همیشه نگرانش بودم ولی هیچ‌وقت نوشته‌ها یا دفترش را بررسی نکردم.»

او اضافه می‌کند: اگر از «افسردگی خندان» چیزی می‌دانستم، شاید متوجه می‌شدم که ممکن است رازی پشت لبخندها پنهان شده باشد.

آیا نوجوانان دچار خستگی روانی می‌شوند؟

بسمه آل سعید، مشاور بالینی، سلامت روان را حالتی از تعادل عاطفی، روانی و ذهنی تعریف می‌کند که در آن فرد توانایی مقابله و سازگاری و همچنین توانایی ایجاد روابط سالم را دارد.

طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، از هر هفت فرد ۱۰ تا ۱۹ ساله در سراسر جهان، یک نفر از یک اختلال روانی رنج می‌برد؛ یعنی ۱۵ درصد از بیماری‌ها در این سن اختلال روانی است. با این حال، «بیشتر این موارد تشخیص داده نشده و در نتیجه درمان هم نمی‌شود.»

این سازمان می‌گوید که اختلالات روانی می‌توانند تأثیر عمیقی بر حضور در مدرسه و انجام تکالیف داشته باشند. کناره‌گیری اجتماعی می‌تواند منجر به افزایش انزوا و تنهایی و همین‌طور افسردگی می‌تواند منجر به خودکشی شود. آمار این سازمان حاکی از آن است که خودکشی سومین عامل اصلی مرگ و میر در بین افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله است.

آل سعید تاکید می‌کند که گاهی تلاش برای خودکشی در نوجوانان راهی برای جلب توجه یا فریاد کمک است، اما می‌تواند به پایانی غم‌انگیز ختم شود.

کودکی در مقابل قلدری هم‌سن و سالانش

اختلالات روانی در نوجوانان: چگونه از آنها محافظت کنیم؟

آل سعید خاطرنشان می‌کند که نوجوانان علاوه بر اعتیاد به اینترنت و رسانه‌های اجتماعی که به طور قابل توجهی بر سلامت روان آنها تأثیر می‌گذارد، از انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی، اضطراب، اختلالات خوردن، اختلالات حرکتی و اختلال بیش‌فعالی کاهش تمرکز رنج می‌برند.

در میان اختلالاتی که نوجوانان از آن رنج می‌برند، اضطراب شایع‌ترین است. آمار سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که ۵/۵ درصد از افراد ۱۵ تا ۱۹ ساله از اختلال اضطراب رنج می‌برند.

طبق گزارش این سازمان، اختلال‌های رفتاری مانند بیش فعالی کاهش تمرکز (ای‌دی‌اچ‌دی) نیز در بین نوجوانان شایع است و ۲/۹ درصد آنها را در بر می‌گیرد.

آل سعید توضیح می‌دهد «افسردگی خندان» خطرناک است، زیرا قابل تشخیص نیست و فرد در حالی‌که در جمع فعال و اجتماعی به نظر می‌رسد، در درون خود در حال رنج است. این پنهان‌کاری کمک‌رسانی را دشوار می‌کند.

بر اساس توضیح او، فرد افسرده‌ خندان کسی است که درد خود را پشت لبخند پنهان می‌کند و از نظر دیگران عادی به نظر می‌رسد. او ممکن است موفق، فعال و خوش‌برخورد باشد، اما در واقع در سکوت رنج می‌کشد.

آل سعید بر اهمیت توجه والدین به تغییرات رفتاری و روانی تاکید می‌کند که در فرزندانشان ظاهر می‌شود؛ مانند تغییر ناگهانی در رفتار و خلق و خو، انزوا و گوشه‌گیری طولانی، آسیب زدن به به بدن خود و پنهان کردن زخم‌ها و پوشیدن لباس بلند حتی در تابستان و تغییر شدید اشتها، چه بی‌اشتهایی چه پرخوری.

برای مثال انزوا ممکن است برای مدت کوتاهی طبیعی باشد، اما اگر به انزوای کامل از خانواده و دوستان برای مدت طولانی تبدیل شود، نگران کننده می‌شود و باید وضعیت روانی نوجوان بازبینی شود.

خودآزاری یک علامت جدی است که معمولا به صورت پنهانی رخ می‌دهد، زیرا نوجوانان سعی می‌کنند زخم‌ها یا جای زخم‌های خود را پنهان کنند. با این حال، ممکن است برخی علائم فیزیکی ظاهر شوند، مانند پوشیدن لباس‌های غیرمعمول بلند برای پنهان کردن علائم سوءاستفاده، یا تغییراتی در زبان بدن که نشان دهنده تلاش برای پنهان کردن درد است.

به اعتقاد این روانشناس، مداخله زودهنگام می‌تواند باعث حمایت روحی مناسب شود و از بدتر شدن یا ایجاد مشکل در آینده جلوگیری کند. گوش دادن ضروری است، زیرا نوجوانان اغلب «بی‌صدا صحبت می‌کنند».

هاجر، ۲۳ ساله، می‌گوید: «در ده‌سالگی مورد آزار جنسی قرار گرفتم و بعدش به بدنم احساس نفرت داشتم.»

هاجر در ۱۵ سالگی تلاش کرد جان خودش را بگیرد: «احساس می‌کردم وقتی خون می‌بینم، انگار از احساسات منفی‌ام خلاص شده‌ام، برای همین دستم را زخمی می‌کردم.»

هاجر برای پنهان‌کردن آثار زخم‌ها لباس‌های بلند می‌پوشید، حتی در تابستان. او اکنون با کمک جلسات روان‌درمانی آنلاین توانسته به تعادل برسد و می‌گوید: «الان حالم خوب است.»

مها، زنی ۳۹ ساله، می‌گوید: «از ۱۷ سالگی دچار اختلال خوردن شدم. داروهای کاهش اشتها مصرف کردم، وزنم کم شد ولی از ترازو می‌ترسم. وقتی غذا می‌خورم، عذاب وجدان می‌گیرم و هنوز هم این مشکل ادامه دارد.»

نشانه‌های مهمی که باید به آنها توجه کرد شامل تغییرات در الگوهای غذایی، مانند کاهش شدید اشتها یا پرخوری است. آل سعید می‌گوید: «اگر فرزندان ما بتوانند به سلامت از پل نوجوانی عبور کنند، زندگی آینده‌شان بهتر خواهد شد. با این حال، اگر در این مرحله با اختلالاتی مواجه شوند، ممکن است این چالش‌ها در آینده نیز ادامه یابد.» بنابراین، ما به این دوره حساس توجه زیادی داریم.

یک دانش‌آموز در جلسه مشاوره تربیتی

«نمی‌خواهم فرزندم را از دست بدهم»

مطالعه‌ای در دانشگاه مولود معمری الجزایر با مشارکت ۵۰ دانش‌آموز در سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ میلادی نشان داد که اضطراب اجتماعی به‌شدت تحت تأثیر روش‌های تربیتی سلطه‌گرانه والدین در دوره نوجوانی قرار دارد.

دکتر «نهایه ریماوی» روانشناس و مشاور تربیتی خانواده تأکید می‌کند که اعتماد به نفس و تصویر ذهنی فرد از خود در سلامت روانی نوجوان بسیار مؤثر است.

مادر آدام، نوجوان ۱۴ ساله، می‌گوید: «وقتی نمراتش افت کرد، با دیگران مقایسه‌اش کردم. او می‌گفت 'من احمقم'. ولی در واقع او شوخ‌طبع و اجتماعی است. فقط چون نمره‌اش خوب نبود، جامعه او را نادیده گرفت. نمی‌خواهم به‌خاطر معیارهای اجتماعی، فرزندانم را از دست بدهم.»

دکتر ریماوی تأکید دارد که اگر والدین احساس کردند مشکلات فرزندانشان از توان آن‌ها خارج است، باید از روانشناس کمک بگیرند و از الگوهای نادرست تربیتی مانند محافظت بیش‌ از حد یا مقایسه مکرر با دیگران بپرهیزند، زیرا این موارد ممکن است منجر به سرکشی نوجوانان شود.

او بر اهمیت «پذیرفتن فرزندانمان همانطور که هستند» تأکید می‌کند، ضمن اینکه در نظر می‌گیرد که توانایی‌های آنها با دیگران متفاوت است. مهم است که بر تقویت جنبه‌های مثبت شخصیت آنها تمرکز کنیم، به طوری که آنها به جای تحمیل ویژگی‌هایی که والدین می‌خواهند داشته باشند، احساس کنند که با ویژگی‌های منحصر به فرد خود متمایز هستند.

بسمه آل سعید، متخصص روانشناسی بالینی، هشدار می‌دهد برخی از عباراتی که نوجوانان استفاده می‌کنند ممکن است نشان‌دهنده احساس درماندگی و افسردگی باشد. والدین اغلب این کلمات را صرفا به عنوان عبارات گذرا نادیده می‌گیرند، اما ممکن است نشانه‌های هشدار دهنده‌ای از احساسات عمیق‌تر باشند.

نیاز به گفت‌وگو و پذیرش

کارشناسان معتقدند که بسیاری از خانواده‌ها با فرزندشان گفت‌وگوی آزاد ندارند و این مانع از درک افکار و احساسات آنها می‌شود. آل سعید تأکید می‌کند که والدین باید از واکنش‌های تند خودداری کنند تا کودکان احساس راحتی کنند و بتوانند آزادانه نظرشان را بیان کنند. همچنین ترجیح داده می‌شود که گفت‌وگو شبیه به گفت‌وگوی دوستان باشد، بدون هیچ مانعی. ارتباط موثر، پایه و اساس مهمی برای ایجاد یک رابطه سالم خانوادگی است.

دکتر ریماوی تأکید می‌کند که قرار نیست دوره نوجوانی دوره‌ای از درگیری یا پریشانی روانی باشد، بلکه اگر به نوجوانان امکان داشتن محیطی حامی و همچنین توانایی مقابله با چالش‌ها داده شود، او می‌تواند به آرامی پیش برود.

او توضیح می‌دهد که نقش والدین از دوران کودکی آغاز می‌شود، زیرا بزرگ شدن در یک محیط پایدار و سالم، کودک را برای ورود به دوران نوجوانی با اعتماد به نفس و امنیت آماده می‌کند: «درک، گفت‌وگو و حمایت روانی، همراه با عشق و قدردانی، پایه و اساس محکمی برای حمایت از نوجوانان، تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف‌ آنها است.»

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها