از نخل طلای پناهی نترسید، نگران "عشق ابدی" باشید!

 از نخل طلای پناهی نترسید، نگران "عشق ابدی" باشید!

  به جای گیر دادن به فیلم پناهی مراقب پرستوها باشند که نروند آن طرف عشق ابدی بسازند که بر تمام ذهنیات نسل جدید اثر می‌گذارد

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- واکنش صدا و سیما به اعطای جایزۀ نخل طلای جشنوارۀ کن به جعفر پناهی خشم‌گینانه و آکنده از تهمت بود. گوینده ابتدا عنوان را می‌خواند: "مسأله این است" و سپس دیگری این متن را‌:

"کنِ 78 به پایان رسید و بار دیگر یک جشنوارۀ سیاسی و نه صرفاً هنری را نشان داد با جایزۀ نخل طلا به فیلم‌سازی از ایران که فارغ از سابقۀ محکومیت امنیتی با فیلمی کدر دربارۀ ایران که بدون مجوز هم ساخته شده در این جشنواره حاضر شده. کارگردانی که گویا مراحل ساخت فیلمش را هم نه چندان سخت در ایران گذرانده. اختتامیۀ جشنوارۀ کن 2025 حالا نخل طلا را به او داده. به همان فیلم زیر‌زمینی با داستانی پر از سیاه‌نمایی که می‌توان گفت تلفیقی است از خشک‌سالی و دروغ. اثری که گویا از نظر فنی و هنری هم نتوانسته نظرها را جلب کند. مثل منتقدان نشریۀ فرانسوی کایه‌دو‌سینما که اغلب نقدهای منفی بر او وارد کرده‌اند ردیف 9 را به آن اختصاص داده‌اند. فیلمی که جایزه دادن به آن یک اتفاق تصادفی نیست."

در ادامه نظر آقای گبرلو منتقد پخش می‌شود که می‌گوید با توجه نظر منتقدانِ دیگر حدس می‌زند جایزه، سیاسی باشد و این کار در کن مسبوق به سابقه است و گاهی ممکن است به خاطر جریانات سیاسی پشت فیلم جایزه را اهدا کنند.( نمی‌گوید همیشه و می‌گوید گاهی و ممکن است و حدس می‌زند).

خواننده متن و منعکس کننده نظر صدا وسیما انتقاد دیگر را این گونه وارد می‌سازد: "او حتی مانند دیگر چهره‌های هنری جهان که در این دوره از جشنواره در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و غزه رفتار نکرد. اتفاقی که حالا تیترهایی شبیه به این را در رسانه‌ها بازتاب داده: مثل وزیر خارجه فرانسه که به جعفر پناهی گفته "تو نماد مقاومتی در برابر رژیم ایران" و تیترهایی مانند "ایران فروشی" را در رسانه‌ها بازتاب داده.

با تأکید بر این که نویسندۀ این سطور این فیلم را ندیده و این یادداشت ناظر به محتوای آن نیست از همان منظر سیاسی می‌توان 10 نکته را یادآور شد:

1. گزارش‌گر/ مفسر از جشنوارۀ کن به عنوان یک جشنوارۀ سیاسی - هنری یاد می‌کند. با توجه به این که ما مدام تکرار می‌کنیم سیاست ما عین دیانت ماست و برای رواج سینمای ایدیولوژیک تلاش شده استفاده از کلمۀ سیاسی به عنوان ناسزا تناقض‌آمیز است.

به جای آن می‌توانستند حسب عادت بگویند "امپریالیستی - صهیونیستی" منتها چون کن در مقابل اُسکار در آمریکا مطرح است و نماد رقابت هنری اروپا با آمریکا و سینمای هنری و کم هزینه در مقابل سینمای متکی به سرمایه و تجاری است ( البته اُسکار، آکادمی است و جشنواره نیست) طبعا انگ امپریالیستی بر آن نمی‌نشیند. وقتی گزارش‌گر خود اذعان می‌کند برخی هنرمندان در جشنواره از مردم مظلوم فلسطین و مشخصا غزه یاد کردند دیگر همین نمی‌توانند بگویند "صهونیستی" و تنها کلمه‌ای که باقی می ماند همان "سیاسی" است.

2. در متن خوانده می‌شود "مراحل ساخت فیلم را نه چندان سخت در ایران گذرانده". هر چند آنچه از زبان آقای پناهی پخش می‌شود ناظر به فیلم قبلی اوست نه این فیلم. بسیار خوب. این که خارجی‌ها ببینند بدون مجوز توانسته فیلم بسازد به سود ایران است یا نه؟ جدای اینها اگر همچنان در زندان بود و دیگری به جای او جایزه را می‌گرفت خوب بود؟ آقای پناهی را چند ماه قبل از اتفاقات 1401دستگیر و چند ماه بعد هم آزاد کردند. هر زندانی‌یی طبعا بعد از آزادی به شغل قبلی بازمی‌گردد و او هم به کارگردانی بازگشت.

از نگاه او دوربین، مثل قلم است و همان‌گونه که نویسندگان و روزنامه نگاران و نقاشان برای نوشتن و ترسیم پیشاپیش نمی گیرند کارگردان هم باید بتواند فیلم خود را بسازد. نویسنده کتاب خود را به ناشر می‌سپارد و او برای نشر مجوز دریافت می‌کند ولی برای نوشتن از جایی مجوز نمی‌گیرد. روزنامه‌نگار هم می نویسد و در رسانۀ مجوز‌دار منتشر می کند و گاهی ممکن است مدیر مسؤول یک سطر یا همه را بردارد یا در موارد استثنایی از بیرون بخواهند انتشار آن ادامه نیابد اما برای نوشتن مجوز لازم نیست. مثل همین متن.

دیدگاه آقای پناهی درست است یا نه موضوع این بحث نیست ولی در جامعه ما این روش زندگی منحصر به او نیست. او فیلم «آفساید» را با همین نگاه ساخت و حالا ثمرۀ آن را با حضور دختران در ورزشگاه می‌بینید و به جز سید احمد علم‌الهدای مشهد جاهای دیگر مقاومتی نیست و آنجا هم درها باز خواهد شد. دخترانی که با پوششی متفاوت با یونیفورم مدرسه در خیابان‌ها تردد می‌کنند و موجب شده‌اند صدا و سیما نتواند یک تصویر از محل‌های عمومی را با خیال راحت پخش کند و صدای شیخ نقد‌علی مجلس را درآورده‌اند که رییس مجلس را واداشت بگوید از کجا ابلاغ قانون حجاب منع شد و اگر می‌خواستند طبق مقررات قبلی عمل کنند باید مثل مجریان صدا و سیما در خیابان بگردند اما جمعیت قابل توجهی پوشش دیگری دارند.

بابک زنجانی که سابق بر این مفسد فی‌الارض تشخیص داده و محکوم به اعدام شد حالا با تحویل نیکل بابت بدهی‌ها بیرون است و تا چند روز پیش متقاضی خرید سایپا هم بود! اینها عجیب‌تر است یا این که جعفر پناهی دوربین به دست بگیرد و از روی داستانی که در ذهن داشته و روی کاغذ آورده فیلم بسازد؟!

3. هر منتقدی حق دارد فیلمی را بپسندد یا نپسندد. برخی مانند ابراهیم حاتمی‌کیا با بودجه‌های کلان و رسمی فیلم می‌سازند و با مجوز و حمایت صدا وسیما و آخر‌سر می‌شود فیلم موسی کلیم‌الله که در واقع فیلم مادر موسی علیه‌السلام است هرچند از این نظر که مردم بدانند به مادر او که پیامبر نبوده هم وحی می‌شده خوب است ولی این که بهنام تشکر را عین یول براینر درست کنند مضحک شده. بعضی‌ها هم مثل همین جعفر خان پناهی فیلم مطابق سلیقه خود را می‌سازند.

معیار باید همان‌ها باشد که در دهه 60 بود. در آن زمان سه خط قرمز تعیین شد ولاغیر: اول نمایش خشونت عریان و در حد سر بریدن و خون‌ریزی زیاد که در عمل با سریال‌هایی چون مختار و برخی فیلم‌های شبکه نمایش خانگی نقض شده. دوم رواج اباحه‌گری یعنی مباح دانستن حرام های خداوند. سوم هم روابط تنانه و تن‌کامانه و این دو رعایت می‌شود. سیاه‌نمایی اما سلیقه‌ای است. می‌توان سیاه‌نمایی دانست یا نه ولی سیاه‌نمایی و سفید نمایی نباید معیار مجوز باشد.

4. این که وزیر خارجه فرانسه چه واکنشی نشان داده مسؤولیتی برای جعفر پناهی ایجاد نمی‌کند. او خود را نماد مقاومت در برابر ساختار سیاسی نمی‌داند و در مجموع سخنی نگفت که به درد اپوزسیون برانداز و پهلوی‌چی بخورد و همین مهم است و وقتی به نرگس محمدی زندانی هم فحش می دهند بعید نیست به پناهی هم فحش بدهند. اگر صدا و سیما اخلاقی بود این جمله او را هم پخش می‌کرد: باید اختلافات را کنار بگذاریم و به فکر یک‌پارچگی ایران باشیم.

نخل طلای پناهی

5. بله. اگر به عمد از مردم غزه یاد نکرده مطلقا کار خوبی نکرده. شخصا روز و شبی نیست که به حال آن مردم غزه دچار اندوه نشوم. منتها واکنش همه یک‌سان نیست. در طول یک سال گذشته و طی نشست های متعدد تفسیر مثنوی معنوی هر بار دکتر سروش با یاد غزه شروع کرده است.صدا و سیمایی که از پناهی انتقاد می‌کند چرا از غزه یاد نکردی یک بار سروش را به این خاطر ستوده که هر بار در آغاز درس مثنوی که حالا جلسه هشتادم آن هم روی کانال تلگرامی است یاد می‌کند؟

6. آنجا که به نظر نشریه کایه دوسینما استناد شده از روی متن اصلی نیست بلکه از روی صفحه آقای سعید مستغاثی است که مواضع او را می‌پسندند. یا در میان این همه منتقد سینمایی سراغ مجری سابق برنامه هفت تلویزیون رفته اند که البته سعی کرده منصفانه سخن بگوید و تصریح کرده: حدس می زنم.

7. در آخر هم بر اساس تیتر یک خبرگزاری اصول‌گرا آن را به همه رسانه‌ها تسری داده. در حالی که وقتی خبر اعطای جایزه اعلام شده رسانه‌های مستقل نمی‌دانستند چگونه منعکس کنند که اسباب دردسر نشود. منتظر ماندند و وقتی ایرنا و ایسنا خبر را منتشر کردند بازتاب دادند. در چنین فضایی صدا و سیما نظر یک رسانه هم سو را به همه تعمیم می‌دهد.

8. این که در پایان گزارش راضی شده‌اند اسم جعفر پناهی را بیاورند باز جای شکر دارد ولی چگونه می‌توان کسی را که در برابر دیدگان جهانیان از ایران گفته ولو از زبان رفقا ایران‌فروش لقب داد؟ مگر در قرآن که صدا سیما در نوبت‌های مختلف به پخش آیات آن اهتمام دارد نیامده به دیگران لقب ندهید؟ چرا صدا و سیما این قدر راحت و آسوده انگ می‌زند؟

9 . اصلا پناهی سیاسی. اصغر فرهادی هم سیاسی بود که حالا باید در خارج از ایران فیلم بسازد؟ او که از همین صدا و سیما شروع کرده بود.

طلای پناهی

10. با این همه همین که تصویر جعفر پناهی را شطرنجی نکردند جای شکر دارد. تندروهای داخلی و خارجی اگر اجازه دهند فضا ملایم می‌شود و بهتر است تلویزیون از جعفر پناهی دعوت کند و یک مصاحبه چالشی با او ترتیب دهد و این موارد را مطرح کند. هم نظر منتقدان را و هم موافقان و خودش را.

این کشور ملک طلق کسی نیست و به جای نگرانی از نخل طلای جعفر پناهی باید نگران تأثیر "عشق ابدی" با اجرای پرستو صالحی باشیم. فیلم پناهی برای اکثر قریب به اتفاق نوجوانان و جوانان جاذبه ندارد. مرحوم کیا رستمی می‌گفت از این که بیشتر تماشاگران یکی از فیلم هایم سالن را ترک کردند تعجب نکردم. از آن چند نفر که مانده بودند تعجب کردم!

خواننده متن گزارش می‌گوید فیلم پناهی کدر است. فیلم را ندیده‌ایم و کدر و ناکدر آن را نمی‌دانیم. اما من از کدری فیلم جعفر پناهی نمی‌ترسم.از شفافیت و روشنایی عشق ابدی می‌ترسم. با این که تنها 3 قسمت آن را دیدم و بقیه را به خاطر نگرانی از تأثیر آن بر نوع نگاه نوجوانان ندیدم هر چند تا بقیه را ندیده‌ام نباید قضاوت کنم ولی با هر متر و معیار فیلم جعفر پناهی خطری ندارد و یک روایت است و اثر عمیق بر جای نمی گذارد.

عجالتا صدا و سیما مراقب باشد پرستوهای دیگر را پر ندهد بروند آن طرف عشق ابدی بسازند که بر تمام ذهنیات نسل جدید اثر می گذارد.

 

 منبع خبر

قیمت روز طلا، سکه و ارز

جدیدترین ها