سه‌شنبه، 20 خرداد، 1404

رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت: ۸۰درصد سلامت مردم به عوامل اقتصادی و اجتماعی بستگی دارد

نظام سلامت سال‌ها است با مسائل گوناگونی دست به گریبان است. حالا اما با ادامه مشکلات اقتصادی و مزمن شدن آن‌ها که علل مختلف داخلی یا خارجی دارد، مسائل نظام سلامت بزرگ و بزرگ‌تر شده است. >>پژوهش >>ایرنا برای بررسی این مسائل و راه‌های برونرفت از چالش‌های موجود، به سراغ چهره‌های مطرح و پرسابقه حوزه سلامت رفته است.

دکتر «محمدرضا واعظ مهدوی» استاد دانشگاه شاهد، رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت، عضو فرهنگستان علوم پزشکی، معاون پیشین سازمان برنامه و بودجه و نیز وزارتخانه‌های تعاون و بهداشت که سال‌ها در حوزه‌های مختلف در نظام سلامت، بیمه‌ها و سازمان‌های مسئول در امور اجتماعی فعالیت کرده است، درباره ناترازی‌های نظام سلامت به پرسش‌های پژوهشگر ایرنا پاسخ داده که در ادامه مشروح این گفت‌وشنود را می‌خوانیم:

>>>>یکی از ناترازی‌های مهم که در نظام سلامت با آن مواجهیم، ناترازی در امید به زندگی است

>>ایرنا: این روزها از ناترازی در حوزه‌های مختلف به خصوص انرژی صحبت می‌شود. در حوزه سلامت با چه ناترازی‌هایی روبه‌رو هستیم؟

یکی از ناترازی‌های مهم که در نظام سلامت با آن مواجه هستیم، ناترازی در امید به زندگی است. ناترازی امید به زندگی بین استان‌های مختلف کشور یک مساله بسیار مهم و نگران‌کننده و نشانه نوعی تبعیض و بی عدالتی در نظام سلامت کشور است.

امید به زندگی در ایران در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب افزایش چشمگیری پیدا کرد و به حدود ۷۴ سال رسید و امروز در بسیاری استان‌های کشور شاخص امید به زندگی در همین حدود است اما در استان‌های محرومی مانند سیستان و بلوچستان، شاخص امید به زندگی ۶۷ سال است و حدود ۷ سال از میانگین کشوری پایین‌تر است. این یعنی ناترازی در امید به زندگی است.

دکتر محمدرضا واعظ مهدوی رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت

در این استان، خدمات بهداشتی و درمانی نسبت به سطح کشور بسیار کمتر است؛ به عنوان مثال، استان سیستان و بلوچستان ۵۰۰ خانه بهداشت کمبود دارد و اگر با سرعت فعلی وزارت بهداشت که سالانه حدود ۲۵ خانه بهداشت در این استان ساخته می‌شود، ۲۰ سال طول می‌کشد که این کمبود بر طرف شود.

البته بسیاری از خانه‌های بهداشت موجود هم به علت نداشتن نیروی انسانی و تجهیزات به بهره‌برداری نرسیده و عملا تعطیل هستند. این نابرابری در برخی استانهای محروم دیگر هم وجود دارد و معنای آن این است که بخش قابل توجهی از نوزادان از خدمات واکسیناسیون و زنان از خدمات زایمان ایمن محرومند. این شرایط، به کاهش سن امید به زندگی در مناطق محروم منجر می‌شود که نوعی بی‌عدالتی و ناترازی در نظام سلامت است.

>>ایرنا: چه ناترازی‌های دیگری در نظام سلامت وجود دارد؟

به طور کلی مهم‌ترین ناترازی در نظام سلامت ایران، شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی بین فقرا و ثروتمندان است. این مهم‌ترین چالش نظام سلامت کشور است. متاسفانه سیاست‌هایی که قیمت خدمات را برای مردم افزایش می‌دهد، این ناترازی‌ را تشدید کرده و باعث شده به عنوان مثال قیمت دارو به قدری گران شود که حدود یک سوم مردم هنگامی که به داروخانه مراجعه می‌کنند به علت قیمت گران آن، از خرید دارو منصرف می‌شوند.

>>>>مطالعات متعددی نشان داده است که نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی باعث اختلال در سلامت روان افراد می‌شود. افرادی که در جامعه با چشم خود زندگی ثروتمندان را می‌بینند و حسرت می‌خورند، دچار استرس می‌شوند و به علت احساس نابرابری به سمت پرخاشگری هدایت می‌شوند

>>ایرنا: ولی وزارت بهداشت این آمار را قبول ندارد؟

وزارت بهداشت باید وزارت بهداشت مردم باشد. البته باید از حقوق بنگاهداران هم مراقبت کند اما نباید دولت نماینده بنگاهداران باشد. با این وجود، متاسفانه دیده می‌شود که افزایش قیمت‌ها، به مردم آسیب می‌زند.

دولت باید به فکر رفع ناترازی بین فقرا و ثروتمندان و بهبود شاخص‌های عدالت اجتماعی در جامعه باشد و نباید سیاست‌ها به سمتی باشد که به نفع رانتخواران، واردکنندگان و غیرمولدها تمام شود و مردم آسیب ببینند.

>>ایرنا: دولت و مشخصا وزارت بهداشت باید در این زمینه چگونه عمل کند که شاخص‌های عدالت اجتماعی را به نفع طبقات پایین‌تر بهبود بخشد؟

در شرایطی که ارز کافی برای خرید تجهیزات پزشکی و دارو نداریم، دولت مثلا اقدام به واردات اتومبیل می‌کند و با این کار ناترازی بین مصرف‌کنندگان و مردم با ثروتمندان را تشدید می‌کند. امروزه شاهد این هستیم که یک عده‌ای با خودروهای ۲۰ میلیارد تومانی هم راضی نیستند اما قشر بسیار بزرگی از مردم حتی توان خرید یک خودروی ساده داخلی را هم ندارند. بسیاری از کارگران، بازنشستگان، معلمان و بسیاری از نیروهای کار که حقوق ثابت دارند با این وضعیت اقتصادی دچار ناترازی در زندگی هستند و بین درآمد و هزینه‌های زندگی آنها ناترازی وجود دارد؛ در حالی که یک عده پول‌های زیادی دارند که آن را در بانک‌ها می‌گذارند یا طلا و ارز می‌خرند تا سود ببرند و درآمدهایشان روز به روز افزایش پیدا کند و بر فاصله و ناترازی و فاصله طبقاتی در جامعه اضافه می‌شود.

در شرایط فعلی به وضوح شاهد افزایش فاصله طبقاتی در کشور هستیم و این مهم‌ترین ناترازی اجتماعی را در کشور شکل داده است. مطالعات متعددی نشان داده است که نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی باعث اختلال در سلامت روان افراد می‌شود. افرادی که در جامعه با چشم خود زندگی ثروتمندان را می‌بینند و حسرت می‌خورند دچار استرس می‌شوند و به علت احساس نابرابری به سمت پرخاشگری هدایت می‌شوند.

گسترش این پرخاشگری‌ها احساس عدم تعلق و کاهش انگیزه را در بین نیروهای کار تشدید می‌کند. این احساس محرومیت می‌تواند به افزایش اعتراضات اجتماعی منجر شود. بسیاری از جوانان امروز به آینده امیدوار نیستند، چون می‌بینند که با کار شرافتمندانه حتی اگر ۳۰ سال کار کنند نمی‌توانند با حقوق ماهانه ۲۰۰ دلار زندگی عزتمندانه و شرافتمندانه داشته باشند، در حالی که در کنار آنها افرادی با برخورداری از رانت درآمدهای بالا و زندگی اسراف آمیزی دارند.

>>ایرنا: پیامدهای این وضعیت در نظام سلامت چیست؟

امروزه در نظام سلامت با یک مفهوم بسیار مهم مواجه هستیم، با عنوان عوامل و متغیرهای اجتماعی موثر بر سلامت. مطالعات متعددی نشان داده که ۸۰ درصد سطح سلامت مردم به عوامل اقتصادی و اجتماعی بیرون نظام سلامت بستگی دارند و خدمات بهداشتی و درمانی سیستم سلامت حداکثر ۲۰ درصد بر سلامت مردم تاثیر دارد.

در شرایطی که مردم نمی‌توانند مسکن مناسب داشته باشند و آرزوی خرید مسکن برای جمعیت زیادی از مردم به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده یا نمی‌توانند خودروی مناسب بخرند یا تفریح مناسب داشته باشند، یا در شرایطی که استانداردهای محیط زیستی وجود ندارد و انواع آلودگی‌ها به سلامت مردم آسیب می‌زند، شاهد تشدید ناترازی‌ها و فقدان توازن و برخورداری عادلانه در نظام سلامت هستیم.

>>ایرنا: این ناترازی در درون نظام سلامت هم وجود دارد.

بله، قطعا این طور است. وقتی اقتصاد کشور دلاری می‌شود، همه اشخاص از جمله پزشکان و کادر درمان هم درآمد خودشان را با دلار می‌سنجند و وقتی قیمت دلار بالا می‌رود، ارزش ریالی ویزیت یا تعرفه جراحی یک پزشک هم کمتر می‌شود؛ در این صورت نمی‌تواند مطب یا مرکز درمانی‌اش را اداره کند بنابراین به سمت عملیات زیرمیزی یا کارهای غیر قانونی دیگر می‌رود و این ویژگی مهم اقتصاد به خصوص در نظام‌های سرمایه‌داری است که رانت را در جامعه نهادینه می‌کند و باعث می‌شود نیروهای متنفذ و قدرتمند مقبولیت بیشتری داشته باشند و بتوانند از فضای موجود سوء استفاده کنند. در عوض نیروهای مولد و افرادی که می‌خواهند کار شرافتمندانه داشته باشند به حاشیه می‌روند.

در این شرایط، یک کارگر و نیروی کار احساس بطالت و محرومیت می‌کند، چون می‌بیند با یک شیفت کار نمی‌تواند زندگی‌اش را اداره کند، نمی‌تواند اجاره خانه‌اش را پرداخت و خرج زن و فرزندش را تامین کند، مجبور می‌شود دو شیفت یا سه شیفت کار کند و به این ترتیب این نیرو خیلی زود مستهلک و فرسوده می‌شود، زودتر بیمار می‌شود و از بین می‌رود.

>>>>دولت باید در حوزه سلامت با حمایت از فقرا و اقشار آسیب‌پذیر و کسانی که درآمد ثابت دارند، جلوی ناترازی‌ها و تشدید آن را بگیرد و گر نه پولدارها و ثروتمندان که نیازی به حمایت، بیمه و یارانه دولت ندارند. خودشان مشکلشان را حل می‌کنند!

انسان یک موجود زنده است که از گوشت و استخوان و خون تشکیل شده است، بنابراین برای زندگی به درآمد مناسب نیاز دارد و اگر درآمد مناسبی نداشته باشد خیلی زود دچار استهلاک می‌شود و همین مساله باعث ناترازی در سلامت فرد می‌شود. سیاست‌های افزایش قیمت‌ها و تورم هم به این مساله دامن می‌زند.

>>ایرنا: راهکار این مشکلات چیست؟

راهکار این ناترازی‌ها و بی‌عدالتی‌ها در ادبیات اقتصاد سلامت تعریف شده است. راهکار این است که دولت از افزایش قیمت‌ها پرهیز و از تثبیت قیمت‌ها حمایت کند تا به نحوی هزینه‌های زندگی کارگران و کارمندان افزایش پیدا نکند و بتوانند با دستمزدی که دریافت می‌کنند زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشند. راه حل، حرکت دولت به سمت سیاست‌های ضدتورمی است و برای این کار باید از تولید و به خصوص تولیدهای فناورانه حمایت کند. دولت نباید به سمت افزایش نرخ ارز حرکت کند. باید با حمایت از تولید و بعد درآمدهای مالیاتی هزینه‌های خودش را تامین کند.

>>ایرنا: گروهی معتقدند که یارانه‌های دولتی فسادزا است و رانت ایجاد می‌کند، برای همین دولت به دنبال حذف یارانه‌ها است.

اگر این سیاست اجرا بشود، فقرا چه کار کنند؟ چطور به زندگی خودشان ادامه بدهند؟ کسی که ماهانه ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان بیشتر درآمد ندارد اگر سیاست تثبیت قیمت‌ها و بیمه‌های قوی و حمایت از اقشار محروم نباشد، چطور می‌تواند هزینه‌های زندگی را تامین کند. حاصل آن، این می‌شود، اگر مریضی داشت که به استنت قلب یا سی سی یو نیاز داشت، می‌بیند که توان پرداخت شبی ۱۰ تا ۲۰میلیون تومان پول بیمارستان را ندارد. بیمارش را از بیمارستان به خانه می‌آورد. این می‌شود که پدرش، مادرش، همسر یا فرزندش به علت دریافت نکردن درمان و داروی مناسب از بین می‌رود و این ناترازی دردناکی است که مهمترین چالش نظام سلامت است.

دولت باید با حمایت از فقرا و اقشار آسیب‌پذیر و کسانی که درآمد ثابت دارند، جلوی این ناترازی و تشدید آن را بگیرد و گر نه پولدارها و ثروتمندان که نیازی به حمایت، بیمه و یارانه دولت ندارند. خودشان مشکلشان را حل می‌کنند!

برای اخبار جامعه و اجتماعی خوشه خبر کلیک کنید

8 ساعت پیش

دسته‌بندی‌ها