آببندانهای مازندران، میراثی چندصدساله و نمادی از همزیستی پایدار انسان و طبیعت هستند. این سازههای آبی که به عنوان مخازن ذخیره آب برای کشاورزی به ویژه کشت برنج استفاده میشوند، نه تنها نقشی حیاتی در اقتصاد کشاورزی منطقه ایفا میکنند، بلکه بستری برای تنوع زیستی و تعدیل چرخه آب در شمال ایران محسوب میشوند تا جایی که آببندانهای مازندران را باید گنجینهای از تاریخ، اکولوژی و خِرَد جمعی دانست نه مخزنی برای آب.
بازیگرانی فعال که علاوه بر اکولوژی در حوزههای اقتصادی - اجتماعی نیز ایفاگر نقش هستند چرا که از یک سو معیشت جوامع محلی همچون ماهیگیری سنتی، پرورش ماهی و گردشگری روستایی پیوندی قوی با آببندانها دارد و از سوی دیگر آببندانها با حفظ فرهنگ بومی از طریق اجرای آیینهایی مانند «نوکُنی» (پاکسازی سالانه آببندان) به بازیگران اصلی در شکلدهی هویت فرهنگی مردم منطقه تبدیل شدهاند.
پرسش مهم این است که حفاظت از تالابها و به طور خاص آببندانها به عنوان یکی از ۴۲ نوع تالاب تعریف شده توسط کنوانسیون رامسر، تنها وظیفه دولت است یا با اتکا به دانش سنتی حافظ آببندانها، مسئولیت مشترک همه شهروندان است و اگر مسئولیت تمامی شهروندان است از چه طریق میتوان به آگاهیسازی و تغییر نگرش دست یافت.
پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی نقش مستندها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای اقدام فرهنگی است، مستندها میتوانند با انتقال حس مسئولیت جمعی از قاب دوربین به قلب جامعه و ترکیب «دانش» و «احساس»، درکی عمیقتر از مسائل زیستمحیطی ایجاد میکنند، علاوه بر این، مستندها با نمایش زیباییهای پنهان آببندانها، به تقویت اکوتوریسم و با نمایش روشهای سنتی در حال فراموشی مدیریت آببندانها همچون تقسیم آب بر اساس «سهامعه» به ثبت دانش بومی و انتقال دانش به نسلهای آتی کمک کنند.
مستند «آب و نون» به واسطه همین ارزشها و البته تهدیدهایی مانند تغییر اقلیم و کاهش بارش، تبدیل آببندانها به زمینهای مسکونی یا صنعتی، آلودگی ناشی از کودهای شیمیایی و فاضلابهای خانگی که این اکوسیستمهای ارزشمند با آنها مواجه هستند، تلاش کرده است تا با روایت داستان زندگی جوامع محلی و پیوند ناگسستنی آنان با آببندانها، فرصتی برای بازخوانی ارزش این گنجینههای طبیعی و هشدار درباره خطراتی که امروزه آنها را تهدید میکند به وجود میآورد.
یعنی همان چیزی که از طریق الهامبخشی به اقدامهای جمعی و ایجاد کمپینهای مردمی برای احیای آببندانها و جلب توجه سیاستگذاران به ارزش حفاظت از این اکوسیستمها، بسیج اجتماعی را به همراه خواهد داشت.
این مستند با بهرهمندی از قدرت روایتگری بصری و با تمرکز بر زندگی روزمره کشاورزان مازندرانی، به شکلی هنرمندانه با استفاده از عناصری همچون تصاویر هوایی برای نمایش عظمت و زیبایی آببندانها، واگویی خاطرات همزیستی با طبیعت از طریق مصاحبه با پیران روستا، نمایش چالشهای مدرن مانند کاهش آببندانها بر اثر سدسازی بیرویه ، سعی دارد مخاطب را از «تماشاگر» به «ذینفع» تبدیل کند و با به تصویر کشیدن پیوند بین آب، زمین و فرهنگ و روایت داستانهای انسانی پشت این سازهها، پلی بین شهروندان و طبیعت بسازد تا در نهایت پاسخی برای این پرسش کلیدی داشته باشد که «اگر آببندانها نباشند، نون آینده از کجا میآید؟».
* مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابها سازمان حفاظت محیطزیست